وصیت‌نامه شهید «پرویز ایمانی شیرکلایی»؛

رهبری خردمندانه امام (ره) ما را از معصیت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «پرویز ایمانی شیرکلایی» آمده است: آنکه ما را از مصیبت‌ها و معصیت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد رهبری خردمندانه مردی بزرگ بوده و حال آنکه باید در مصائب و اهداف طرح ریزی شده در راستای پیشبرد انقلاب حامی و حافظ و یاور رهبر باشد امت است.
کد خبر: ۳۹۹۸۰۳
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۹ - 04June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، روستای «ممشی» سوادكوه در سال 1345 چشم به راه آمدن كودكی بود که خانواده، نامش را «پرویز» نهادند؛ اگرچه اغلب «کمیل» صدایش می‌کردند. مادرش «صغری»، بانویی خانه‌دار بود و پدرش «ابراهیم»، کارمند شركت زغال‌سنگ البرز سوادکوه، که به حرفه كشاورزی و دامداری نیز، مشغول بود.

کمیل بعد از طی سه سال اول تحصیلات ابتدائی در زادگاهش، به همراه خانواده به روستای «بالا زیرآب» مهاجرت كرد و پایه چهارم و پنجم را در آن‌جا ادامه داد. سپس، بعد از اتمام دوره راهنمایی، وارد دبیرستان «آیت‌الله كاشانی» فعلی همین شهر شد.

او که هماره خود را به زیور خصائل نیک می‌آراست، در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در همه حال مطیع اوامرشان. علاوه بر آن، به سبب گشاده‌روئی و ملاطفت در رفتار و گفتار با دیگران، از محبوبیتی ویژه نزد آنان بهره داشت.

رهبری خردمندانه امام (ره) ما را از مصیبت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد

کمیل تحت‌تاثیر اندیشه‌های امام خمینی و آثار شهید مطهری، با شروع نهضت اسلامی مردم ایران در سال 1357، با پخش اعلامیه، شعارنویسی و شركت در تظاهرات، فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد. با تشکیل بسیج، به عضویت این نهاد در آمد و در قالب گشت‌زنی و ترغیب جوانان به حضور در نهادهای انقلابی، اقداماتش را از سر گرفت.

آتش جنگ كه از هر سو زبانه كشید، کمیل سنگر علم را به عزم پیكار با خصم زبون ترك گفت و دل از دیار برکند و در سال 1359 راهی میادین نبرد شد. در سال 1362 به عنوان تك‌تیرانداز و آرپی‌‌جی‌زن، راهی مناطق عملیاتی شد؛ اما در مهر 1362 نیز با حضور در اردوگاه كامیاران، با اصابت تیر آسیب دید. در 26 آذر 1362، به عضویت سپاه در آمد و به عنوان مربی تخریب لشكر 25 كربلا به ادای تکلیف پرداخت.

در سال 1363، جهت گذراندن دوره آموزش تخصص فرماندهی در سپاه یكم ثارالله، روانه تهران شده، موفق به اخذ مدرك فوق‌دیپلم نظامی گشت. او در همین سال (63)، در عملیات بدر، در سمت جانشین گردان تخریب حضور یافت. در تیر 1365، بعد از شهادت «محمدرحیم بردبار» ـ فرمانده تخریب لشكر 25 كربلا در عملیات كربلای 1 او این مسئولیت را بر عهده گرفت.

کمیل هم‌زمان، عضو شورای فرماندهی لشكر نیز بود. او در طی عملیات والفجر 10 در سال 1366، دچار عارضه شیمیائی شد و طبق دستور فرمانده لشكر، به بیمارستان انتقال یافت. سه روز بعد نیز با بهبودی نسبی، به رزمندگان اسلام در حلبچه ملحق شد.

«رحمت صبحی» درباره هم‌رزمش چنین روایت می‌کند: «هر لحظه که از آشنایی من و کمیل می‌گذشت، شناختم نسبت به او بیشتر می‌شد. در این میان، تغییر و تحولات به‌خصوصی در او می‌دیدم؛ از جمله قرائت قرآن، نماز شب و مناجات‌هایش که هرگز از یادم نمی‌رود. حتی زمانی که در گردان تخریب بود، به دلیل پرخطر بودن کار و احتمال زیاد شهادت، پیوسته به بچه‌ها سفارش می‌کرد که دائم‌الوضو باشند و ذکر خدا بر لب‌شان باشد.»

رهبری خردمندانه امام (ره) ما را از مصیبت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد

او كه در خرداد 1367، به همراه همسرش «زینب براری» و فرزندش، در سوادكوه به‌سر می‌برد، بلافاصله با شنیدن خبر حمله ارتش عراق به شلمچه، جهت شركت در عملیات بیت‌المقدس 7 عازم منطقه شد. در 28 خرداد 1367، هنگام نصب پل ارتباطی، با اصابت تركش به کمیل، قطع نخاع و از ناحیه قلب آسیب دید. همسرش در این مورد می‌گوید: «وقتی در بیمارستان اهواز به ملاقاتش می‌روم، کمیل با چشمی گریان می‌گوید: من كسی نیستم كه بتوانم در منزل بمانم و خبر جبهه و جنگ را از رادیو بشنوم.»

او بعد از مدتی، به بیمارستان شیراز و از آن‌جا به بیمارستان «بوعلی‌سینا»ی ساری منتقل شد و در نهایت، کمیل در 19 تیر 1367 به جمع یاران شهیدش پیوست. پیكر پاكش نیز، با بدرقه اهالی شهیدپرور سوادكوه، در گلزار شهدای «امام‌زاده عبدالحق» زیرآب به خاك آرمید؛ جایی كه تنها میعادگاه «مطهره و معظمه» با پدر شهیدشان است.

وصیت‌نامه «پرویز ایمانی شیرکلایی»:

بسم الله الرحمن الرحیم

اَلَّذینَ اِذا اَصابَتهُم مُصیبهٌ قالُوا اِنّا لِله وَ اِنّا اِلَیه راجِعُون

آناکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیش گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم کرد. (قرآن کریم)

اَشهَدُ اَنَّ لا اِله اِلا اللهَ وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدٌ رَسُولَ الله وَ اَشهَدُ اَنَّ عَلیٌ وَلیُ الله

شهادت می‌دهم که خدا یکتاست و محمد بنده و رسول (ص) خدا و علی (ع) حجت و محبوب خداست.

خداوندا! بنده ضعیف تو کمیل (و کان النسان ضعیفاً) وصیت خویش را که ره آورد حیاتش می‌باشد با نظارت رب الارباب عرضه می‌دارد باشد که قبول حضرت دوست واقع گردد.

معبودا و محبوبا! آنچه که سبب پیوندم با آئین عزت بخش جهاد شد و جهاد را عطر زندگی دانستم رفتار و کردار ائمه در قالب نوری بود که بر قلبم تابیده و آنچه که سبب انتخاب مرگ خونینم شد. اثرات حذف سید جهاد و شهادت اباعبدالله الحسین است.

وصیتم، وصیت مظلوم تاریخ، دلسوز محرومان، عارف بالله، امیرالمؤمنین علی(ع) هست که در لحظات آخر عمر شریف‌شان به امت اسلام ارزانی داشتند.

اَلا ای مردم! در این دنیا پر پیچ و خم آنچه که باعث نجات من و شماست و آنچه که ما را از سقوط از خوی حیوانیت رهائی می‌بخشد، تقوای الهیست.

رهبری خردمندانه امام (ره) ما را از مصیبت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد

و چه خوب است که همه به تکالیف‌مان عمل کنیم، تکالیف‌مان عبودیت حق تعالی که غایت آفرینش انسان هست می‌باشد نه اینکه به تجملات زندگی، کسب مقام و منصب، طرح نیست مشغول باشیم و از نصرت و رهبری مولا بی‌بهره بشویم.

و چه خوب است که حق خالقمان را ادا کنیم که جهد به گفته قرآن یکی از آنهاست «وَ جاهِدُوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِه/ حج آیه 78»

سعی کنید کارهای‌تان در جهت کسب رضایت حق تعالی باشد و تلاش ما بر این اساس پایه‌ریز شود که حراست از حریم دین خدا را بر حریم زندگی مقدم بدانیم و بدانید که با حفظ و مصون بودن اسلام حیات در سایه آن آسایش     می‌یابد و چه خوب است که حرکت ما در راستای به کمال رسیدن‌مان باشد و این زهد و پارسائی است که لباس عزت بر قامت رعنای انسان می‌پوشاند پس خودمان را به رودخانه معنویت که از قلل انسانیت و عروج انسان‌های عارف سرچشمه می‌گیرد پیوند دهیم تا به دریای عظیم و مواج اسلام برسیم و بهترین بندگان خدا شویم «ان اکرمکم عندالله اتقبکم»

امت بزرگوار و مقاوم! نکند با مصائب و مشکلاتی که در آینده برای دین خدا پیش می‌آید (رویاروئی مستقیم با صف متمرکز– شهادت‌ها و کمبود امکانات، هجرت از موطن) از انقلاب و رهبری آن کناره جوید حق رهبری این حرکت عظیم آنست که خودمان را عاقبتاً فدای خط ولایت که یقیناً الهام گرفته از ولایت و امامت و نبوت است کنیم.

آنکه ما را از مصیبت‌ها و معصیت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد رهبری خردمندانه مردی بزرگ بوده و حال آنکه باید در مصائب و اهداف طرح ریزی شده در راستای پیشبرد انقلاب حامی و حافظ و یاور رهبر باشد امت است.

مردم دلسوخته و دلسوز! تلاش اجتماعی و فردی شما چنگ زدن به حبل الله و وفاداری ماندن به خدمتگزاران صدیق و محبت بین خودتان باشد که وحدت کلمه را تشکیل می‌دهد و باعث تشکیل صف آهنین در برابر کنار می‌شود و در این صورت محبوب حق تعالی می‌شوید «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیاناً مرصوص» و لازمه این حرکت‌ها این است که قناعت و چشم پوشی از مادیات توکل به خدا و طرد کفار از جامعه رعایت شود.

خداوندا! به امت ما قوت عنایت فرما تا با عمل به مسائل گفته شده و سعه صدر حکومت نو پای اسلامی را در همه ابعاد به کمال برسانید.

خداوندا! به ملت ما بینشی در حد معرفت به خود و کتاب خود و ائمه خود عنایت فرما. چرا که راه ما، خط ما و ایده ما همه از توست.

پدرم و مادرم! این شما بودید که با اشکهای‌تان در مصائب اهل بیت (ع) مروارید عشق به آنها را در حیاتم افکندید و خوشا به حال‌تان که هدیه خدا را در موقع لزوم به دین خدا ارزانی داشتید.

پدرم و مادر! شما بذر محبت به خدا ائمه و خود را در دلم کاشتید اما آهن ربای دلم محبت خدا را برگزید و ان‌شاءالله و به اذن الله در یوم القیامه با شادی و سرور با هم به خدای کریم و رحیم نظاره می‌کنیم.

رهبری خردمندانه امام (ره) ما را از مصیبت‌ها به‌سوی سعادت‌ها رهنمون کرد

برادرانم و خواهرم! خواسته ام از شما همچون دیگر برادران و خواهران دینی است نه تنها مسئولیت شما بیشتر. امیدوارم که خونم یک مرحله از امر به معروف و نهی از منکر برای تمام برادرانم باشد.

همسرم! تو به حقیقت به عنوان یک مونس و همدم در زندگیم می‌درخشیدی و تو را به خاطر مقاومت و تحمل کرد نهایت در فراق من در زندگی به طور مداوم همچون خدیجه (س) در فراق پیامبر (ص)، همچون فاطمه (س) در فراق علی (ع) و همچون زینب (س) در فراق عبدالله و به خاطر ایمانت تو را دوست دارم و به دنبال به سعادت رسیدنم در جنات عدن منتظر سعادت رسیدن تو و رسیدن بهم هستیم...

همسرم! تو خود شاگرد زهرای اطهری چرا که آنچه کانون پر مهر زندگی نیاز داشت به اجرا در آوردی و حال تربیت فرزندان‌مان که جان مایه زندگی من و توست از مکتب ام ابیها بهره‌گیری از خداوند برای شما صبر جمیل خواستارم...

خداوندا! شیعیان ائمه ما را از شرک کافر و ابلیس که دنیا یکی از وسیله شیطانی در جهت فریب آنهاست در امان بدار.

خداوندا به همه ملت ما صبر در برابر مشکلات عنایت فرما و همه ما را قرین و مجری احکام الهی در جهت پیشرفت جامعه گردان.

خداوندا! امام ما را در جهت رهبری این انقلاب عظیم حافظ باش.

خداوندا! به ستارگان مظلوم جبهه‌های ایران پیروزی عنایت فرما.

خداوندا! آتش را در برابر ابراهیم گلستان کردی گلستان این آتش برافروخته از طرف دشمن را به عاشقانت کرامت کن.

به امید زیارت کربلای امام حسین (ع)

به امید پیروزی نهائی اسلام بر صف متمرکز

1366/12/7

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار