به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تئاتر همواره به عنوان هنری فاخر و تفکر برانگیز شناخته شده است. هنرهای نمایشی و حتی تئاتر مدرن ریشه در آئینهای مذهبی دارند، در کشور ما نیز هنرهای نمایشی پیوندی همیشگی و ناگسستنی با باورها و آئینهای مذهبی داشتهاند؛ نمایشهایی چون تعزیه، شبیهخوانی، نقالی، شاهنامهخوانی و... بخشی از آداب و رسوم ما بودهاند که در قالب هنر، به انتقال اندیشه و ارزش های اخلاقی و دینی از نسلی به نسل دیگر عمل میکردند.
طی سال های اخیر، اما وضعیت هنرهای نمایشی ما کاملا تغییر کرده است. آنچه امروز به عنوان تئاتر شناخته میشود، جریانی منفک از مردم و آئینهای سنتی و مذهبی این سرزمین است. برخی کارشناسان بر این باورند که ریشه اصلی مشکلات تئاتر در این است که عده ای از اهالی این عرصه که راهی برای خودنمایی و جذب مخاطب از راه درست و هنرمندانه نمی یابند تن به استفاده از تمهیداتی خارج از دایره عرف و اخلاق اجتماعی م یدهند و در این بین کمتر مسئول اهل فنی را می توان یافت که به ریشههای تئاتر توجه ویژه داشته باشد و به پیوند تئاتر با باورهای مذهبی و دینی اهمیت بدهد.
چندی پیش علی عطایی به عنوان سرپرست مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران منصوب شد که در اولین مصاحبه های خود اعلام کرد از گام اول در تلاش برای اقدامهای زیربنایی برای آموزش و تولید تئاتر در سازمان، احیای کانونهای تئاتر، احیای دوباره برخی سالنهای نمایشی سازمان است و جشنواره تئاتر شهر را در صورت برطرف شدن مشکلات ناشی از کرونا در بخشهای بهداشتی و اقتصادی مجددا احیا خواهد کرد.
عطایی درباره فعالیتهای خود در عرصه تئاتر در سازمان می گوید: در همه دورههای کاریام در سازمان، با این که با برخی رشتههای هنری دیگر هم آشنایی دارم و به آنها پرداختهام، هرگز دست از تئاتر برنداشته ام. در همان فرهنگسرای پایداری با حمایتهای خوب رییس و معاونان فرهنگی و هنری سازمان که آن زمان به ترتیب علی عسگری، متولیان و عسگرپور بودند، بزرگداشتی برای علیرضا نادری گرفتم، یکی از نمایشنامههای وی را به چاپ رساندم که بعدتر هم جایزه کتاب سال دفاع مقدس را از آن خود کرد و هم جایزه نمایشنامه نویسی سال را.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
آقای عطایی مسئولیت جدیدتان را تبریک میگویم به خصوص در شرایط کنونی عرصه فرهنگ و هنر که با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم میکند؟
تبریک که چه عرض کنم، فقط دردسر بیشتری دارد. در اصل مسئولیت وقتی در باب تئاتر بزرگتر می شود، به ویژه اگر بدان عرق و علاقه هم داشته باشید و شما را به روال معمول که انتخاب ها دیمی و باری به هر جهت و سفارشی است، منصوب نکرده باشند، در این شرایط مسلما دردسر و رنج بیشتری میبرید، چون به مشکلات واقفید و از طرفی می خواهید کارتان را درست انجام بدهید و ریزه کاری ها و موانع را می بینید. به هرحال فعالیت در این عرصه اگر با عشق به تئاتر و فرهنگ همراه نباشد، نمی ارزد.
منظورتان چه نوع مشکلاتی است از نوع فرهنگی یا غیر فرهنگی؟
خب بعضی دردسرها در همه ادارات و سازمانها معمول است. سر پستها دعوا است، اشتیاق به داشتن عنوان در اغلب مستخدمین این ادارات عریض و طویل امری عادی است و گاهی برای داشتن یک پست یا جلوگیری از گرفتن یک پست توسط دیگری آدمها دست به کارهایی میزنند که شرم آور است. اما واقعیت این است و باید آن را پذیرفت.
فکر میکنید دلیل اصلی چنین اقداماتی چه میتواند باشد؟
راستش اصلیترین دلیلش به نظر من این است که اغلب این آدم ها هیچ ربطی به فرهنگ و هنر ندارند و کمبودهایشان را از طریق دیگری جبران می کنند. دلیل دیگر هم می تواند درباره بروز بعضی صفات مثل حسادت و ... باشد که در یک سیستم بیمار کارمندان امیدوار نیستند از راه عادی، طبیعی و سر راست و درست ارتقا پیدا کنند و مجبور می شوند دنبال راه حل دیگری بگردند.
فکر میکنید چنین وضعیتی بر روند کاری شما تاثیر نامطلوب داشته باشد؟
این وضعیت از همه بیشتر برای کسی رنج آور است که می خواهد کار کند. چون بخش مهمی از انرژی اش ناخودآگاه معطوف به این حاشیهها می شود. شما هر چه کنار می مانید و سعی می کنید با این آدم ها و دنیایشان برخورد نداشته باشید آنها رهایتان نمی کنند. آن قدر مزاحم کارتان می شوند تا شما را خسته کنند.
چطور شد به تئاتر علاقهمند شدید؟
من زندگی ام همیشه تئاتر بوده است. آن را هنری ارجمند می دانم. تاریخ تئاتر تاریخ تطور اندیشه انسان است. تاریخ رنج ها، شادی ها، عشق ها، آرزوها، سوالها و ... تاریخ حیات انسان است. انسانی که فکر می کند، می کوشد تا برای سوال هایش جوابی بیابد. انسانی که می خواهد برای یافتن جواب، تحمل دشواریهای این جهان و یافتن راههایی برای سعادتمندی و زندگی آسا نتر و درستتر با دیگران گفتگو کند. انسانی که مدام کوشیده است پیش برود، بر جهل و تعصب و تندروی فایق شود و زبان گفتگو و مفاهمه را به جای خشونت بنشاند.
یکی از عللی که این پست را هم پذیرفتم به جز عشق به تئاتر، حضور خود آقای زندوکیلی به عنوان یک انسان صادق و دل سوز در سازمان بود. او واقعا دغدغههای فرهنگی و هنری دارد و دلش میخواهد کاری بکند. من هرگز با کسی رایزنی نکردم، هیچ وقت دنبال این پست نبودم، برای گرفتنش با این و آن تماس نگرفتم، دنبال مقامات سازمان ندویدم، اما پیشنهاد او و شکل بیانش خیلی صادقانه و واقعی بود و مرا مجاب به پذیرفتن کرد. حدس می زدم که مدیریت هنرهای نمایشی در وضعیت و موقعیتی که الان در آن هستیم دارای مشکلات بسیار است. اما بر خدا توکل کردم و لبیک گفتم.
نسبت به بررسی که در این مدت کوتاه در سازمان داشتید به نظرتان چقدر مسائل اقتصادی مرتبط با مشکلات کنونی تئاتر است؟
ببینید به هرحال برخی مشکلات عمومی است نمونه اش هم همین دشواریهای اقتصادی که کرونا برای ما ایجاد کرده است. بسیاری از درآمدهای شهرداری و سازمان ما محقق نشده و این موضوع خیلی از برنامه های سازمانی را دچار مشکل کرده است که تئاتر هم بخشی از آن است.
تئاتر برای اجرا هم تمرین می خواهد، هم هزینه و هم باید با مخاطب رخ به رخ شود که هم مساله رعایت پروتکلهای بهداشتی و هم دشواری های مالی کار آن را دشوار می کند. برخی از مشکلات هم مسائل عمومی تئاتر در ایران است. مثل کمبودهای شغلی و امکانات اجرا، تقسیم نادرست منابع و ظرفیت ها، آموزشهای ناقص و ...، اما به هر حال آن چه جمعیت تئاتری امروز را رنج میدهد دغدغه کاری، شغلی و مالی است که با وضعیت فعلی ناشی از بیماری کرونا این مساله تشدید شده است.
در سازمان ما بیشترین تعداد کار تئاتر کودک در کشور اجرا می شود و فکر می کنم در این زمینه گسترده ترین شبکه مخاطبان تئاتر کشور را دارا باشیم. اما این جمعیت حالا بیکار شده اند. مخاطبان کودک و نوجوان که به مراکز ما رفت و آمد می کردند به خاطر رعایت نکات بهداشتی دیگر به مراکز نمی آیند و این گروه از جامعه کاری مخاطب خود را از دست داده است و به تبع آن بخشی از درآمدهای سازمانی نیز از دست رفته اند که هر دو مورد، دست ما را برای انجام خدمات فرهنگی هنری می بندند.
درباره پخش تئاترهای آن لاینی که در سازمان فرهنگی هنری شروع شده بود بفرمایید که آیا قرار است ادامه پیدا کند یا خیر؟
دوستان قبلی پیگیر پخش آن لاین اجراها بودند و زحمات بسیاری هم کشیدند، گروه هایی را دعوت کردند و چندتایی هم کار پخش شد. اما گویا با سایتی که پای کار آمده بود به مشکلهایی برخورد کردند و این روند متوقف شد. راستش را بخواهید تئاتر هنری نیست که بخواهید آن را از مونیتور ببینید. هیچوقت فیلم تئاتر به خوبی خود تئاتر نمی شود. مقوله تئاتر تلویزیونی چیز دیگری است. برای ضبط تقطیع میشود و با توجه به حضور دوربین تمرین و اجرا میشود.
فکر نمی کنم اجراهای آن لاینی که در این مدت اتفاق افتاده اند موفق باشند وگرنه با شدت بیشتری ادامه پیدا می کردند. البته که زیرساخت های لازم هم برای این موضوع وجود ندارد. با این حال من ضمن امیدواری به شکست کرونا و برنامه ریزی بخشی از برنامهها برای دوران پسا کرونا، پیشنهادها و برنامه هایی نیز برای وضعیت کرونایی دارم و دنبال می کنم. یک بخش آن ایجاد زیرساخت های این ماجرا در سازمان است و یک بخش هم مذاکره با اپلیکیشنها و موسساتی که به هر صورت مجاز و قادر به پخش آنلاین یا مجازی هستند. در تهیه زیرساختها غیر از اخذ مجوزها دغدغههای مالی هم وجود دارد که در حال بررسی است.
به استثنای پردیس تئاتر تهران در حال حاضر چند مرکز نمایشی دیگر توسط بخش هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری اداره میشود و چه وضعیتی دارند؟
تقریبا ۱۷ مرکز، خانه فرهنگ یا فرهنگسرای دیگر در تهران داریم که تا پیش از کرونا به شکل مداوم به تئاتر میپرداخته اند و اتفاقا جاهای بسیار مهمی بوده اند تا جوانان علاقهمند مجالی برای اجرا داشته باشند و تجربه کسب کنند. خیلی خوب است که در هر یک از این مراکز یک نیروی تخصص تئاتر وجود داشته باشد. گرچه کار سختی است. ولی با همکاری منابع انسانی سازمان درصدد هستیم که این اتفاق بیفتد و البته که باید مدیران فرهنگی مناطق تهران هم در این زمینه همکاری کنند.
در واقع به نفع خود آنهاست. موجب حضور مخاطب و جدی شدن وضعیت تئاتر و شاید هم کسب درآمد بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر روزگاری در این سازمان کانونهای تئاتر وجود داشته اند. کانونهای تئاتر در هر منطقه ضمن آموزش تئاتر برای مخاطبان با تشکیل گروههای مردمی و حضور یک کارشناس تحصیل کرده، تئاتر تولید میکرده اند و به مرور خود موجب ایجاد شغل و کسب درآمد برای مراکز میشده اند.
در نظر دارم با تکمیل نگارش شیوه نامه فعالیت این کانونها با همکاری مرکز مشارکتهای فرهنگی هنری سازمان این کانونها را فعال کنم و تا سر حد امکان فضا را برای فعالی تشان باز کنم. این کانون ها به تدریج و با آموزش به منبع تولید کار تئاتری مناطق و مراکز تبدیل می شوند. هم روی دغدغههای فرهنگی هنری سازمان متمرکز می شوند هم به سلیقه تئاتری هر منطقه پاسخ میدهند؛ بنابراین ساماندهی نیروهای متخصص تئاتر در سازمان اولویت ما است.
موضوع دیگر است که باید به مراکزی که روزگاری سابقه درخشانی در اجرای تئاتر داشته اند مثل فرهنگسرای بهمن توجه داشت. این فرهنگسرا هم امکانات خوبی دارد و هم مدیرانش علاقه بسیاری به تئاتر دارند. جا دارد که آنجا یک نیروی متخصص هدایت گر داشته باشد با پست قابل توجه و تشویق های لازم تا دوباره شاهد برگزاری اجراها و جشنوارههای مختلف باشیم. روزگاری در آن جا جشنوارههای بین المللی عروسکی اجرا میشده و البته یک سالن بلک باکس بسیار خوب داشته که با ندانم کاری به سالنی تبدیل شده که شاید فقط به درد برگزاری کنسرت یا پخش فیلم بخورد.
یکی از مشکلات سازمان در برخی قسمتها و دورهها حضور مدیرانی سفارشی یا انتصابی است که به جای خدمت، اغلب منابع سازمانی را تلف می کنند و یکی از دشواریهای هر عزیزی که رییس سازمان می شود مواجهه با این مدیران سفارشی و مدیریت آنهاست.
از طرف دیگر تئاتر در سازمان یک زمانی یک شورای اندیشه ورزی داشته است که آنها شیوه نامهای برای فعالیت حوزه تئاتر سازمان نگاشته اند. از این موضوع سالها می گذرد و این شیوه نامه باید به روز شود. باید با مقتضیات روز و ویژگیهای تازه مراکز و مدیریت سازمان هماهنگ بشود و اتفاقا در آن بندهایی هم برای تشویق بیشتر همکاران و فعالان سازمان برای پرداختن جدیتر و زیر بنایی تر به تئاتر تعبیه شود. این کار البته با مشورت برخی از همان نویسندگان قبلی و دوستان باسواد و دانشمند دیگری در حوزه تئاتر محقق خواهد شد.
درباره آموزش هم قبلا گفته بودید چقدر هنوز برایتان اولویت است؟
نکته مهم دیگر بحث آموزش تئاتر در سازمان هم آن بخشی که مخاطبان مراکز آموزش می بینند هم آموزشهایی برای بدنه سازمان است، برای آن که با کارکردها و امکانات تئاتر بیشتر آشنا شوند. به خصوص امکاناتی که تئاتر می تواند در تاثیر و تربیت فرهنگی و آموزش داشته باشد. برای هر دو مورد برنامه هایی وجود دارد که در حال پیگیری است. بدیهی است که پیشرفت این برنامهها به حمایتهای مقامات بالادستی سازمان، اهالی تئاتر و مدیران محترم فرهنگی مناطق نیاز دارد.
سخن پایانی؟
هنر و فرهنگ احتیاج به توجه دارد. کارهای مانده بسیار است و تنها با همکاری و همراهی همه گروهها ممکن است بتوانیم کار اساسی، زیربنایی و مفید انجام بدهیم. یکی از کارهایی که خواهم کرد برقراری ارتباط دوستانه بر پایه مفاهمه و همکاری با همه سازمان ها، موسسات و ارگانهایی است که به کار تئاتر مشغول اند. ما باید کنار هم باشیم، همه با هم. همه علاقهمندان هنرهای نمایشی باید همت کنند و در این اوضاع سخت گرد هم باشند. دلایل بسیاری داریم که کنار هم بمانیم و همه چیز با همگرایی و همراهی ممکن خواهد بود.
منبع: فارس
انتهای پیام/ 341