نقد سریال/

هجمه علیه قهرمان ملی در دایره ویرانگر «پرگار»

حراست از ارزش‌های نظام اسلامی مهم‌ترین وظیفه رسانه ملی است، امر مهمی که پخش سریال «پرگار» عکس آن را اثبات می‌کند.
کد خبر: ۳۹۹۹۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۴ - 07June 2020

هجمه علیه قهرمان ملی در دایره ویرانگر «پرگار»گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ جانبازان با مهم‌ترین وجه شخصیت‌شان که همان ایثارگری است شناخته می‌شوند. در یک نگاه کلی جانبازان هر کشور برای شهروندانش وجهی نیمه اسطوره‌ایی دارند و قهرمانانی بی‌بدیل برای هم‌نسلان خود و نسل‌های بعدی هستند. مجروحان جنگی در اغلب کشورهای دنیا امتیازات ویژه‌ای دارند از جای مخصوص در قطارهای مترو، اتوبوس، پارک‌ها تا تسهیلات دیگر؛ اما وجه بارز حضور مجروحان جنگی را در سریال‌ها، فیلم‌های سینمایی، انیمیشن‌ها، رمان‌ها داستان‌های کوتاه می‌بینیم.

جانبازان در این رسانه‌ها، قهرمانانی جهان‌شمول هستند که در واقع ناجی نسل خویش‌اند. تصویر مجروحان جنگی حتی اگر ماشین کشتار و تروریست هم باشند، به اتکای توان رسانه‎ای تبدیل به الگویی کاریزما برای همه مردم جهان می‌شوند. متأسفانه این نگاه در کشور ما ابداً وجود ندارد. گویا اصحاب فرهنگ و هنر بخصوص رسانه ملی که باید از ساحت جانبازان و همسران ایثارگر آنها حراست کند این نکته ساده را نمی‌فهمند. بار دیگر به یمن سرمایه‌های کلان و به لطف فیلم‌سازی که بیش از این فیلم سیاه «خانه دختر» را کارگردانی کرده است، از چهره جانبازی رونمایی کرد نه‌تنها کاریزمایی ندارد که بسیار مشمئزکننده، پوچ و بی‌هویت است.

«شهرام شاه‌حسینی» در سریال «پرگار» که این شب‌ها از شبکه یک سیما پخش می‌شود، جانبازی به نام «حمید پارسا» را در کانون داستان خود قرار داده که حضورش تهدیدی علیه خانواده‌ «تجلی» است.

«هستی» دختر «حمید پارسا» که سال‌ها پیش به دلایلی که اصلاً اهمیتی ندارد، به خانواده «تجلی» سپرده شده است و این خانواده او را بزرگ کرده‌اند و حالا «زهره» نام دارد. خانواده «تجلی» زندگی آرام، شاد، بدون دغدغه و تا حدی حسرت‌برانگیز دارد. حالا «حمید پارسا»ی جانباز آمده تا تهدیدی برای این خانواده باشد.

«حمید پارسا» طوری به تصویر کشیده که بیشتر شمایل یک هنرمند فراموش شده و روشنفکری ورشکسته را تداعی می‎کند. هنرمندی که در مجسمه‌ها و رنگ‌ها و کتاب‌های منقضی شده دست و پا می‌زند. آن‌قدر بی‌هویت و زبون است که چیزی از گذشته‌اش نمی‌دانیم. او از جنگی مخرب و ویرانگر آمده تا حضورش زنگ خطر از دست رفتن آرامش دخترش باشد.

«محبوبه» همسر سابق «حمید پارسا» نیز گویا فاتحه صبوری و ایثارگری همسران جانبازان را نیز خوانده است. «محبوبه» سال‌ها پیش «حمید پارسا» و دخترش «هستی» را رها کرده و به شوق زندگی در خارج از کشور با «منعم» ازدواج کرده است. مردی بی‌قید و لاابالی که قبلاً ازدواج کرده است. جالب اینکه «منعم» نماینده قشری است که دوهمسری را مذموم می‌دانند، اما چون «شهرام شاه‌حسینی» پشت این سریال قرار دارد مدافعان تک‌همسری در برابر آن سکوت می‌کنند.

در «پرگار» نه از قهرمان ملی خبری است و نه از دفاع مقدس. «پرگار» با تابو شکنی‌های بسیارش اثری است علیه ارزش‌های دفاع مقدس. اثری که بعید است سازنده‌اش حتی یک جانباز را از نزدیک دیده باشد. با این کیمیاگری رسانه ملی و برخی از مدیران فرهنگی به‌زودی از جانبازانی که تندیس‌های طلایی ملت ما هستند، فلزات زنگ‌زده‌ مستعملی چون «حمید پارسا» باقی می‌مانند باید دور انداخته شوند.

باید توجه داشت که روایت زندگی یک جانباز مهم‌تر و حساسیت‌برانگیزتر از به تصویر کشیدن زندگی یک شهید است. چراکه جانباز ـ جانبازان ـ کاملاً بی‌واسطه‌ با مردم در ارتباط است و حضوری مؤثر در جامعه دارد. هرچقدر تصویر جانبازان در رسانه مخدوش شود، در جهان واقع بیشتر مورد هجمه قرار می‌گیرند.

اگر رسانه ملی با قدرت و جدیت از ارزش‌های نظام اسلامی دفاع نکند، چه کسی باید این امر مهم را به‌عهده بگیرد. مطالبه از رسانه ملی در اولویت مطالبات فرهنگی قرار دارد و مدیران رسانه باید پاسخ‌گوی عملکرد خود باشند. اگر فیملسازان تلویزیون نمی‌توانند منشأ خیری باشند، حداقل سعی کنند شری هم نرسانند.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها