نگاهی به زندگی‌نامه شهید «تیمور همتی»

شهید «تیمور همتی» پس از آغاز جنگ تحمیلی برای دفاع از خاک کشورمان به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. این شهید والامقام پس از حضور در چندین عملیات، سرانجام در 19 دی‌ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۰۱۱۹۹
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۷ - 14June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان‌شرقی، شهید «تیمور همتی» در 2 فروردین‌ماه 1344 هجری شمسی در روستای قره‌بلاغ از توابع شهرستان جلفا به دنیا آمد. وی پس از آغاز جنگ تحمیلی برای دفاع از خاک کشورمان به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. این شهید والامقام پس از حضور در چندین عملیات، سرانجام در 19 دی‌ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

زندگی‌نامه شهید:

شهید «تیمور همتی» در تاریخ 2 فروردین‌ماه 1344 هجری شمسی در روستای قره‌بلاغ از توابع شهرستان جلفا به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان حافظ روستای زادگاهش به اتمام رساند اما به خاطر محروم بودن زادگاهش از ادامه تحصیل بازماند.

چند سال بعد، ضمن کار در هادی‌شهر به دلیل علاقه زیاد و همت بلندی که در راه تحصیل علم و دانش داشت، تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان ادامه داد. با شروع جنگ تحمیلی، تحصیل خود را ناتمام گذاشته، به عنوان بسیجی رهسپار جبهه شد.

دوره‌های آموزشی را در شهرستان خوی گذراند و به اشنویه(کردستان) اعزام شد. بعد از 3 ماه که به زادگاهش برگشت در 13 مهرماه 1362 به عضویت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات جلفا مشغول به خدمت شد. سال 1363 به گردان مخابرات لشکر 31 عاشورا ملحق شد و بعد از عملیات بدر به اطلاعات لشکر 31 عاشورا منتقل شد.

در والفجر 8 غواص بود و علاوه بر آن در آموزش گردان‌های غواصی تلاش زیادی داشت. در عملیات والفجر 8 در کسوت نیروی شناسایی، هدایتگر نیروهای خط‌شکن غواص بود. در این عملیات در اثر اصابت ترکش از ناحیه دست راست، پای چپ و سینه مجروح و به بیمارستانی در مشهد انتقال یافت.

پس از بهبودی نسبی در 30 دی‌ماه 1365 به جبهه اعزام شد و در ادامه عملیات کربلای 5 شرکت کرد. تیمور همتی 4 اسفندماه 1365 در منطقه عملیاتی کربلای 5 (شلمچه) به یاران آسمانی‌اش پیوست. پیکر مطهر شهید والامقام در مزارستان روستای قره‌بلاغ هادی‌شهر به خاک سپرده شد.

خصوصیات بارز شهید:

فردی مومن، با ادب، با اراده و باهمت بود. هر کار و ماموریتی که به او واگذار می‌شد، بلافاصله بدون سهل‌انگاری و سستی انجام می‌داد. نمازش را اول وقت ادا می‌کرد. علاقه وافری به حضرت امام(ره) داشت.

خاطرات، مادر شهید:

دومین فرزندم بود و خیلی شیرین‌زبان و مهربان. آخرین باری که به مرخصی آمده بود فقط 2 روز پیش ما ماند.

روز سوم که می‌خواست به جبهه برگردد به او گفتم پدرت که به رحمت خدا رفته، من با این برادران و خوهران یتیم‌ات در غیاب تو چه کنم؟

گفت اگر زنده برگشتم، ان‌شاالله در خدمت شما خواهم بود.

شهادتش برایم الهام شده بود. شب شهادتش در خواب دیدم که به قبرستان می‌روم. قبرستان روی سنگی سفید دو نفر خانم نشسته بودند. به آن‌ها سلام کردم پرسیدند کجا می‌روی، گفتم قبرستان. آن‌ها گفتند به مردم بگو، پدر و پسر در کنار هم باشند. این سوال و جواب 3 بار تکرار شد. صبح که از خواب بیدار شدم به همسایگان و بستگان گفتم که تیمور شهید شده است ولی آن‌ها قبول نکردند و گفتند هیچ خبری نیست اما چند ساعت بعد جنازه تیمور را آوردند.

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

آن‌هایی که ایمان آورده، در راه خدا با مال، جان و نفس‌هایشان جهاد می‌کنند، بزرگ‌ترین درجه و رتبه نزد خدا دارند. انسان کامل و با ایمان باید خودش را فدای اسلام و قرآن بکند. زیرا، این تنها هدف انسان برای رسیدن به الله بوده، هدف اصلی ما جان بر کفان الله است که امیدوارم بتوانم و لیاقت آن را داشته باشم که در راه خدا شهید شوم.

اگر شهید شدم، برایم گریه نکنید که باعث ناراحتی روح بنده می‌شود. هیچ‌گونه ناراحت نشوید. زیرا که بنده خودم را پیدا کرده و عاشقانه به این راه شتافتم و شهید شدم. به برادرانم وصیت‌ می‌کنم که نگذراند اسلحه‌ام بر زمین بماند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار