نباید برای توسعه انقلاب اسلامی از ریزش‌ها واهمه داشت

انقلاب اسلامی برای توسعه و صدور خود باید مسیری را طی کند که ممکن است برخی‌ها آن را به صلاح منافع خود ندانند که باید توجه داشت این ریزش‌ها برای آن توسعه کاملا ضروری و لازم است.
کد خبر: ۴۰۱۲۶۲
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۰ - 15June 2020

برای توسعه انقلاب اسلامی نباید از رزیش‌ها واهمه داشتبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، تحلیل تاریخ انقلاب اسلامی و تفسیر ماهیت آن امری ضروری در شرایط کنونی است. همچنین تنوع آرا و اندیشه‌ها در این خصوص می‌تواند ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامی را به بهترین شکل ممکن در فضای بحث و تبادل نظر قرار دهد. از این طریق است که ظرفیت‌های انقلاب شناخته و به همان میزان آسیب‌هایی که این نهضت مردمی را تهدید می‌کند شناسانده خواهد شد.

کتاب «انقلاب اسلامی، برون رفت از عالم غربی» که به قلم اصغر طاهرزاده» تالیف و توسط «لب‌المیزان» منتشر شده نگاهی جامعه شناشانه به انقلاب اسلامی دارد. آرا و نظراتی که می‌توانند، سوالات بسیاری پاسخ داده و دریچه‌ای تازه به انقلاب اسلامی باز کند.

حرکت انقلاب

«یکی از خطراتی که همواره انقلاب اسلامی را تهدید می کند، این است که حقیقت انقلاب در حجاب رود و وفاداران به انقلاب نتوانند اهداف حقیقی و عمیق انقلاب را بشناسند و در نتیجه تحلیلی از لحظه به لحظه انقلاب نداشته باشند، در آن صورت اگر ناخواسته نسبت به ادامه حیات انقلاب مأیوس نشوند، ممکن است با تحلیل‌های غلط مقابل اهداف انقلاب بایستند.

اگر کسی نداند انقلاب اسلامی در مسیری که به سوی اهداف خود سیر می‌کند در کدام مرحله از مراحل حیات خود قرار دارد ممکن است قدم‌هایی در مقابل انقلاب بردارد و انقلاب اسلامی را وارد میدان‌هایی کند که برایش مین‌گذاری شده است.

انقلابیونی که به انقلاب اسلامی وفادارند قبل از هرچیز باید به ریشه‌های تاریخی این انقلاب توجه کنند، ریشه‌هایی که از یک طرف در عالم غیب و معنویت و از طرف دیگر در فطرت انسان‌ها قرار دارد، با توجه به چنین ریشه‌ای دیگر هیچ وقت فکر این که «این انقلاب می‌رود یا نمی‌رود» پیش نمی‌آید، بلکه نهایتاً متوجه می‌شوند که ممکن است در بعضی موارد به جهت حجاب‌هایی که بر انقلاب تحمیل می‌شود، انقلاب در خفا رود آن هم نه در خفای کلی در آن صورت وظیفه آن‌هایی که ذات و حقیقت انقلاب را می‌شناسند این است که با برنامه‌ریزی صحیح موانع ظهور حقیقت آن را برطرف کنند تا انقلاب بتواند ظلمات دوران را بشکافد و جلو رود.

غفلت از پایداری و نقش‌آفرینی انقلاب اسلامی وقتی به وجود می‌آید که یا انقلابیون تحلیل درستی از انقلاب و نسبت آن با جهان نداشته باشند و یا مردم از حقیقت انقلاب اسلامی و جایگاه آن در نظام هستی غفلت کنند.

اصلی‌ترین سؤال که شاید با پاسخ‌گویی به آن نیمی از چهره انقلاب روشن می‌شود، این است که آیا ایجاد انقلاب اسلامی و تأکید بر ولایت فقیه، برای آن است که ایران از غرب عقب نیفتد و حتی مدرن‌تر از غرب شود و یا این که انقلاب در ذات و بنیان خود نگاهش به فرهنگ و تمدن دیگری است؟

همان‌طور که از عنوان اصلی بحث پیدا است سؤال ما در این رابطه است که آیا ایران بنا دارد در بستر انقلاب اسلامی، با غرب و در همان مسیر و با همان اهداف رقابت کند و مدرن‌تر شود و همان فرهنگ را بسط دهد؟ یا برای اداره جهان، طرح دیگری دارد که به کلی با طرحی که فرهنگ مدرنیته برای جهان ارائه داده است، فرق می‌کند؟

به زبان دیگر هدف اصلی تحقق انقلاب اسلامی ایجاد توسعه به همان معنایی است که در غرب مطرح است و چون نظام شاهنشاهی مانع چنین توسعه‌ای بود تلاش شد آن نظام سرنگون شود تا راحت‌تر بتوانیم یک ایران مدرن بسازیم و زندگی به رسم غربی‌ها را با حفظ شئونات اسلامی ادامه دهیم و یا اساساً هدفِ انقلاب اسلامی چیز دیگری است؟

با شناخت ذات انقلاب و حقیقت تاریخی آن روشن می‌شود چرا عده‌ای مثل مجاهدین خلق و ملی مذهبی‌ها خیلی زود از انقلاب جدا شدند و عده‌ای آرام آرام فاصله گرفتند و چرا باید پیش‌بینی کرد عده‌ای بالأخره تا آخر انقلاب را یاری نمی‌کنند و دیر یا زود از آن فاصله می‌گیرند؟

بعضاً جملاتی از طرفداران انقلاب می‌شنویم که نشان می‌دهد نسبت به شناخت حقیقت و ذات انقلاب اسلامی آن طور که شایسته است تحلیل درستی ندارند و نگاه آن‌ها نسبت به انقلاب اسلامی با افقی که حضرت امام خمینی (ره) نسبت به انقلاب نشان می‌دادند فرق می‌کند.

همان طور که یک زمانی قطب‌زاده و بنی‌صدر و جبهه ملی و انجمن حجّتیه و جریان مهدی هاشمی روبه‌روی انقلاب ایستادند، جریانات دیگری هستند که در حال حاضر شبه خودی‌اند ولی وقتی انقلاب چهره‌های عمیق‌تر خود را نمایان کرد، غیرخودی می‌شوند.

امام خمینی (ره) صاحب اصلی انقلاب اسلامی را حضرت حجت (عج) می‌دانند. ولی جریان‌هایی هستند که این سخن را به تمسخر می‌گیرند و کسی را که چنین ادعایی بکند متهم به خرافه‌گرایی می‌کنند، در حالی که اینان چه بخواهند و چه نخواهند اعتقاد و توجه خاص به حضرت صاحب الامر (عج) از ارکان اصلی انقلاب اسلامی است و هرچه انقلاب جلوتر رود.

این اعتقاد بیشتر بروز می‌کند و به همان اندازه عده‌ای که تا دیروز خودی بودند، غیر خودی می‌شوند. فعلاً می‌بینیم عده‌ای به طور اجمال معتقد به «حکومت ولایی» هستند و لذا خودی‌اند، در حالی که اگر با دقت به جهت‌گیری فکری آن ها عنایت بفرمائید، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را برای هرچه مدرن‌تر شدن کشور و نزدیکی به غرب می‌خواهند نه برای تحقق اسلامی که بناست از فرهنگ غربی بگذرد.

شاید امروز بتوان گفت خودی‌ها نسبت به انقلاب اسلامی کسانی باشند که در عین مسلمان بودن و شیعه بودن، در پذیرفتن اصل انقلاب اسلامی و «ولایت فقیه» با همدیگر مشترک‌اند، این ورود، ورود خوبی است! اما تجربه نشان داده است که معلوم نیست با پذیرش این شعارها، باز جریان‌هایی با اصل و ذات انقلاب درگیر نشوند. یک سؤال باید در ذیل عقاید فوق مطرح باشد و آن این که با پذیرش انقلاب اسلامی و ولایت فقیه بنا است جامعه به کجا برسد؟

ممکن است حتی بگویند می‌خواهیم به تمدن اسلامی برسیم، و نهایت تمدن اسلامی را هم آن بدانند که حضرت بقیه الله (عج) در آن حکومت کنند، ولی با این همه، تعریفی که از تمدن اسلامی دارند، تحت تأثیر آن نگاهی است که فرهنگ غرب تعریف کرده است. این افراد اگر حضرت صاحب‌الامر (عج) تشریف بیاورند به ایشان اشکال می‌کنند که چرا آن طور که شایسته است امور را جلو نمی‌برند.

چون این ها حضور حضرت را هم برای تحقق مدینه‌ای می‌دانند که خودشان تعریف کرده‌اند و در عمق نگاهشان، به فرهنگ غرب اصالت می‌دهند، و نتوانسته‌اند حقیقتی ماوراء غرب بشناسند، حتی به قرآن هم که رجوع می‌کنند، پیام‌های قرآن را به غرب و نگاهی که آن فرهنگ به عالم و آدم دارد، رجوع می‌دهند و می‌خواهند به کمک قرآن از آمریکا جلو بزنند و مدرن‌تر شوند تا ایران را آباد و مردم را به رفاه کامل برسانند.

اینان از آن جایی که در خود توان چنین مدیریتی را احساس می‌کنند و آن جهت‌گیری را پذیرفته‌اند، هر جریانی را که به غیر از آنچه آن‌ها می‌شناسند نظر داشته باشد خائن به انقلاب و مردم می‌دانند و به خود حق می‌دهند با آن جریان مخالفت کنند.

مطالب فوق نکاتی است که موجب می‌شود عرض کنم ما در آینده، دوباره مرزبندی‌های دیگری خواهیم داشت و بعضی از خودی‌های امروز غیر خودی خواهند شد و اگر انقلاب بدون گرفتارشدن به حجاب‌های غلیظ همچنان جلو رود و آرام آرام خود را در نظام آموزشی و سیاسی و اقتصادی از فرهنگ غربی آزاد کند و جلوه‌های شکوفایی معنوی در آن ظاهر شود، ریزش‌هایی خواهد داشت، ولی البته و صد البته اگر ریزش‌های آنچنانی دارد، رویش‌هایی از نیروهای جوان و مخلص نصیبش می‌شود که قابل مقایسه با ریزش‌هایی که انجام می‌گیرد نخواهد بود.

آن ریزش‌ها؛ ریزش‌هایی هستند که در عین آن که خود را صاحب انقلاب می‌دانند مانع سیر انقلاب به سوی اهداف توحیدی‌اش هستند، ولی رویش‌های انقلاب موجب تسریع انقلاب به سوی اهداف عالیه آن خواهند بود.»

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار