به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، تیرماه سال 1360 یکی از تلخترین ماههای عمر انقلاب است. در ششم این ماه حضرت آیتالله خامنهای به دست گروهک منحط فرقان ترور شد، در روز هفتم دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر و آیتالله بهشتی به همراه 72 تن از یاران وی به شهادت رسیدند و یک روز بعد «محمد کچوئی» رئیس زندان اوین به دست یکی از زندانیان بهظاهر تواب منافقین شهید شد.
در میان گروهکهای مختلفی که همزمان با پیروزی انقلاب با آنکه در ظاهر مشی اسلامی داشتد در باطن منحط و در تعارضی جدی با مبانی اسلام و انقلاب اسلامی بودند، گروهک معاند فرقان از اهمیت خاصی برخوردار است. این گروهک که بهاصطلاح داعیهدار اسلام بودند، با خوانش خوارجگونه از آموزهها و اصول اسلام اقدام ترور بزرگان انقلاب اسلامی کردند که هرکدام از ذخایر و گنجینههای بیبدیل انقلاب اسلامی و یاران بصیر امام خمینی (ره) بودند.
سرکردگان گروهک شیطانی فرقان با برداشتهای مادیگرایانه از قرآن و نهجالبلاغه و تفسیر جاهلانه از آیات وحی به مبارزه با اصول انقلاب برخاستند. این گروهک مخالف ورود روحانیت در حکومت و سیاست بودند و به تعبیر خود با «آخوندیسم» مبارزه میکردند.
در میان روشنگران و افراد انقلابی که با بصیرت تمام ماهیت این گروهک را شناخته و در خطبههای نماز جمعه و سایر تریبونها اقدام به رسوا کردن ایادی ضد انقلاب میکرد، شخص آیتالله خامنهای بود که مرزبندیهای مشخصی با عناصر معاند و منافق داشتند و به همین دلیل فرقانیها کینه غیرقابل اندازهای از ایشان در سینه داشتند.
حذف شخصیتی مانند آیتالله خامنهای میتوانست برای گروهک فرقان امتیازی ویژه داشته باشد چراکه شهادت این شخصیت بیبدیل ضربهای سنگین برای انقلاب اسلامی محسوب میشد.
آنچه درواقع ششم تیر سال 1360 اهمیت دارد، در کنار چگونگی ترور آیتالله خامنهای خطر تحریف اسلام و انقلاب است. این خطر نهتنها با اعدام سرکردگان گروهکهای معاند از بین نرفت بلکه امروز با وجود گستردگی و تنوع رسانهها قویاً دنبال میشود.
برداشتهای سلیقهای و بدون پشتوانه از قرآن، دین و سنت سبب شده تا آفتی به نام جریان تکفیری در جهان علیه انقلاب اسلامی شکل بگیرد که هزینههای گزافی بر کشور ما تحمیل کرده است. چنین فضایی وقتی شکل میگیرد که جبهه فرهنگی چندانکه لازم است در مقابله با تحریف حضور مؤثر ندارد.
جوانانی که در آن سالها عضو گروهک فرقان و سایر گروهکهای دیگر میشدند، لزوماً معاند نبودند بلکه این تبلیغات وسیع چنین گروهکهایی بود که با سوءاستفاده از غفلت جوانان و عدم آگاهی آنان دام خود را برای فریبشان پهن میکردند.
امروز نیز گروهک فرقان و فرقانها در رنگ و شکلی دیگر وارد میدان شده تا وارونه جلوه دادن حقیقت انقلاب اسلامی و رهبری عظیمالشان آن، فضا را به نفع خود تغییر دهند.
واقعه ششم تیر و ترور نافرجام آیتالله خامنهای فقط بازخوانی یک واقعه تاریخی نیست، بلکه فرصتی است برای اندیشیدن در ماهیت انقلاب اسلامی و میزان دشمنی بدخواهان نظام اسلامی و اینکه جبهه فرهنگی برای انعکاس این واقعه تا چه میزان وارد میدان عمل شده است.
فرقانیها
گروهک فرقان به سرکردگی جوانی به نام «اکبر گودرزی» در سالهای ۵۶ و ۵۷ تشکیل میشود. او با راهاندازی جلسات تفاسیر قرآن، برداشتهای مادی از منابع دینی را مطرح میکرد. فراگیری تبِ تفاسیرِ مادی و مارکسیستی درسالهای منتهی به انقلاب که توسط افراد و جریانهای التقاطی ارائه میشد، حساسیت برخی چهرههای فکری انقلاب مثل شهید مطهری را برانگیخت.
آنچه اهمیت فکر انحرافی فرقان را بیشتر میکرد، این بود که «روحانیت» را یکی از اصلیترین دشمنان اسلام قلمداد و از آن تحت عنوان «آخوندیسم» یاد میکرد. بهاینترتیب پس از استقرار جمهوری اسلامی و درحالیکه مملکت در تب تجزیهطلبی میسوخت، فرقان برای مبارزه با آنچه «بلوای آخوندیسم» میخواند دست به اسلحه برد.
گروه فرقان از اردیبهشت ۵۸ موج ترورهای خود را با به شهادت رساندن شهید قرنی رئیس ستاد مشترک ارتش آغاز میکند. شهید مطهری در ۱۱ اردیبهشت، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی ۳ خرداد، شهید تقی حاجیطرخانی ۱۶ تیرماه، ۲۴ تیر آیتالله سیدرضی شیرازی، ۴ شهریور شهید عراقی و فرزندش حسام، ۱۰ آبان شهید قاضی طباطبایی امامجمعه تبریز و ۲۷ آذر شهید مفتح در دانشکده الهیات دانشگاه تهران ترور میشوند.
فرقان در صحنه هر ترور تعدادی جزوه که در آن به چرایی علت ترور پرداخته پخش میکرد و اینگونه مسئولیت ترور را برعهده میگرفت. این ترورها دارای جنبههای مختلفی بودند؛ ترورهای سیاسی که شخصیتها را هدف گرفته بود و ترورهایی که برخاسته از ایدئولوژی فرقان بودند و گاهی هم ریشه در دشمنی شخصی گودرزی داشت؛ مثل ترورهای شهید مفتح و حاجیطرخانی که از افراد اصلی مسجد قبا بودند که گودرزی را طرد کرده بودند.
دستگیریها توسط تیم بررسی که به دستور امام شروع به کار کردهاند از همان اردیبهشتماه شروع میشود و چندماه کار اطلاعاتی منجر به شناسایی بیش از ۱۰ خانهی تیمی فرقان میشود. نهایتاً طی عملیاتی در ۱۸ دیماه ۱۳۵۸ عناصر اصلی فرقان از جمله اکبر گودرزی رهبر این گروهک دستگیر میشوند. با توجه به اینکه اغلب اعضای فرقان جوانان فریبخورده بودند، بنابراین دستاندرکاران پرونده با برگزاری جلسات صحبت و پرسش و پاسخ کوشیدند ذهن آنها را روشن کرده و از گمراهی نجات دهند.
اکبر گودرزی نهایتاً ۳ خرداد ۵۹ به همراه جمعی دیگر از اعضای فرقان اعدام شد. تعدادی از اعضای فرقان نیز که دستشان به جنایت و قتل آلوده نبود به حبس محکوم شدند. برخی توابین هم به جبهه رفتند و بعدها شهید شدند.
پسا فرقانی
«محمد متحدی» مسئول شاخه نظامی فرقان بود که در دستگیریهای اولیه در اردیبهشت ۵۸ دستگیر میشود اما با معرفی خود بهعنوان یک فرد عادی و با توجه به اینکه هنوز اعضای اصلی فرقان دستگیر نشده بودند آزاد میشود. او یکبار دیگر در آبانماه دستگیر میشود اما خود را «مهدی سیفی» معرفی میکند و پس از حدود یکماه که در بازداشت به سر میبرد لولهی شوفاژ زیر پنجره را کج میکند و با بریدن میله پنجره فرار میکند.
اغلب ترورها با تأیید اکبر گودرزی و محمد متحدی انجام میشد و متحدی خود در سه ترور شهید عراقی، تقی حاجیطرخانی و ترور شهید قاضی طباطبایی حضور داشت. او عامل شستشوی مغزی تعدادی از جوانان و جذب آنها به فرقان بود. یکی از آنها «مسعود تقیزاده» عامل ترور شهید قاضی طباطبایی در آبان ۵۸ بود.
متحدی پس از اعدام گودرزی با جمع کردن اعضای باقیماندهی فرقان تشکیلات «رهروان فرقان» را راهاندازی میکند. «رهروان فرقان» که بهنوعی همان تشکیلات تبریز فرقان بودند با هدف انتقام خون بهاصطلاح شهدای فرقان به تهران میآیند و ترور آیتالله ربانی شیرازی، آیتالله موسوی اردبیلی، حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه از حکام شرع دادگاه فرقان و آیتالله خامنهای را در دستور کار قرار میدهند. ترورهایی که بیش از آنکه جنبهی سیاسی یا ایدئولوژیک داشته باشد، جنبهی انتقامگیری از نظام و ابراز وجود و حیات فرقان در عرصه را دارد.
چهره محبوب انقلاب هدف کینه فرقانیها
آیتالله خامنهای یکی از مهمترین چهرههای سیاسی این ایام است. ایشان در خطبههای نماز جمعه ۲۹ خردادماه با اشاره به پیام امام رحمهالله به بیان بخشی از مطالب نگفتهای که در طول این چند ماه به احترام امر امام مکتوم نگاه داشته پرداخته و بنیصدر و منافقین را تخطئه میکند:
«برادران! همانطور که گفتم، آقای بنیصدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است. امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهرههای دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهرههای دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیمالشأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است.
ای نسلهای جوان، ای نوجوانهای امروز و مسئولان فردا، ای نسلهایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیه منافقان از همه بیشتر ضربت میبیند، حواستان را جمع کنید. خط درست در انقلاب اسلامی خط نه شرقی و نه غربی است، خط پابندی به اسلام فقاهت است، خط پابندی به حضور واقعی مردم در صحنه است، خط راستگویی و صدق و صفای با مردم است؛ نه اینکه به مردم بگویند ما حرفها را به شما میزنیم اما دروغ بگویند و به مردم حرف دروغ بزنند؛ نه اینکه بگویند ما طرفدار اسلامیم اما در عمل تیشه را بردارند به ریشه اسلام بزنند؛ نه اینکه بگویند ما با شرق و غرب مخالفیم اما در عمل ساز سیاستهای خارجی را بنوازند.» (29 خرداد 1360)
آیتالله خامنهای نماینده امام در شورای عالی دفاع، نماینده مجلس و امامجمعه تهران، یکی از روحانیون فعالی است که از زمان شروع جنگ بهطور مداوم بین جبهه، مجلس و جایگاه اقامه نماز جمعه در رفتوآمد است. ایشان همچنین ضمن حضور در شهرهای مختلف، به برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ در مساجد هم اهتمام دارد. دستاندرکاران مسجد ابوذر در روزهای پرالتهاب خردادماه از آیتالله خامنهای برای سخنرانی در این مسجد دعوت میکنند.
این برنامه بهخاطر جلسه عدم کفایت بنیصدر لغو و با یک هفته تأخیر به شنبه ششم تیر منتقل میشود. آیتالله خامنهای که هم در جبهه و هم در میدان سیاست با بنیصدر درگیر بود و شناخت خوبی از او داشت، در جلسه عدم کفایت او سخنرانی میکند و ۱۴ دلیل برای اثبات آن اقامه میکند. در نهایت عدم کفایت بنیصدر با ۱۷۷ رأی تصویب میشود.
واقعه مسجد ابوذر
عصر سهشنبه دوم تیرماه قرار است آیتالله خامنهای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسه عالی شهید مطهری سخنرانی کند. آیتالله خامنهای و شهید چمران هر دو نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگهای نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانه منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر میرود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثهای به پایان میرسد.
پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیتالله خامنهای را میگیرد. یک نفر با زور میخواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربهای هم با آرنج به محافظین میزند ولی آنها نمیگذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمیگردند لباس خونی یکی از محافظها توجه دیگران را جلب میکند. محافظ با تیغ موکتبری مجروح شده اما خطر رفع شده بود.
۵ تیرماه آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه منافقین را بهسختی به محاکمه میکشند:
«شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید بهطرف کفر رفتید. کتابهای شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرفها و کتابها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانهی ارتجاع را به دست میگیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟
اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همه دنیا و همه تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمیماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر اینکه یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهره استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این از خودگذشتگی پایههای این انقلاب را با همه موجودی خودش مستحکم کرد، آنوقت شما چهار نفر خودخواه جاهل جاهطلب پرمدعا آمدید دارید محصول اینهمه تلاش و کوشش را میخواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت میکنید و ایذاء میکنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد. (5 تیر 1360)
در همین ایام «رهروان فرقان» که قصد داشتند آیتالله موسوی اردبیلی را در جلسهی تفسیر قرآن که شبهای جمعه برگزار میشد ترور کنند، با سفر ایشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصمیمشان را عوض میکنند. آخرین نفر لیست ترور رهروان فرقان کسی نبود جز آیتالله سیدعلی خامنهای.
پس از عملیات ۶ تیر که موجب زخمیشدن آیتالله خامنهای شد، نیروهای دادستانی انقلاب توانستند ردهایی از «رهروان فرقان» را در مشهد بیابند و در شهریور ۱۳۶۰ «محمد متحدی» و «مسعود تقیزاده» دستگیر شدند. مسعود تقیزاده در بازجوییها بهتفصیل سخن گفت اما محمد متحدی بهجز چند جمله حرفی نزد و در دادگاه نیز حاضر به دفاع از خود نشد.
دادگاه انقلاب تهران به ریاست آیتالله محمدی گیلانی درنهایت تقیزاده را به جرم به شهادت رساندن آیتالله قاضی طباطبایی، ترور ناموفق حضرت آیتالله خامنهای، ترور ناموفق آیتالله ربانی شیرازی و اقدام به انفجار بهقصد شهادت آیتالله موسوی اردبیلی و طرح ترور حجتالاسلام معادیخواه و سید اسدالله لاجوردی؛ بهعنوان «باغی محارب و مفسد» شناخته و به اعدام محکوم میکند.
منبع: khamenei.ir
انتهای پیام/ 161