به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، جنگ ایران و عراق یکی از بزرگترین تراژدیهای انسانی در تاریخ معاصر است. نزدیک به یک میلیون نفر در این جنگ کشته و هزاران نفر مجروح شدند. نیروهای رژیم بعثی عراق تهاجم تمامعیاری را در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) علیه ایران شروع کردند.
پیش از شروع این حمله، تجاوزات مرزی و نقض حریم هوایی، زمینی و دریایی از سوی دشمن صورت میگرفت. دشمن به پیروزی برقآسا بر همسایهای امید داشت که به تازگی یک انقلاب را پشت سر گذاشته بود. اما به رغم پیروزیهای اولیه، ایران با بسیج همه نیروهای خود مناطق اشغال شده اولیه را آزاد کرد و سرانجام جنگ در ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۷ (۲۰ اوت ۱۹۸۸) پایان یافت.
در این جنگ کشورهای زیادی پشتیبان و تامینکننده تسلیحات نظامی و غیر نظامی ارتش عراق بودند. در این میان کشور آمریکا حمایت و پشتیبانی ویژهای از رژیم بعثی صدام در جنگ با ایران انجام داد. هدف آمریکا در این میان سود تجاری از فروش اسلحه نبود بلکه هدف اصلیاش به دست آوردن کنترل منابع نفتی منطقه بود. در این مجال هر چند کوتاه به برخی سیاستها و اقدامات آمریکا در جنگ ایران و عراق میپردازیم.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بنای استراتژی آمریکا در منطقه استراتژیک خلیج فارس فروریخت. پیدایش موج اسلام خواهی در منطقه میتوانست ثبات مطلوب آمریکا در منطقه را مورد تهدید جدی قرار دهد. سران دولتهای عرب منطقه نیزکه حکومتهای غیر دموکراتیک داشتند نگران این مساله بودند. وضعیت داخلی ایران این فرصت را برای عراق بویژه شخص صدام حسین ایجاد کرد تا به توهم بزرگ خویش جامه عمل بپوشاند و آمریکا نیز نقش عمدهای در تحریک او ایفا کرد.
آمریکا به صدام قول حمایت کامل داده بود و در عمل نیز تا مرحله تهاجم به اهداف ایران و حتی ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران پیش رفت. هدف آمریکا در این میان تنظیم مجدد استراتژیاش مبنی بر بدست آوردن کنترل منابع نفتی منطقه بود.
پس از انقلاب اسلامی دولت کارتر کوشید که ایران را متقاعد کند که به همکاری امنیتی خود با آمریکا ادامه دهد؛ که بعد از تسخیر لانه جاسوی آمریکا، روابط دو کشور بیش از گذشته مخدوش شد. آمریکا که علاوه بر تحقیر، میترسید امواج انقلاب اسلامی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را نیز در بر بگیرد و منافع غرب را به خطر بیاندازد به دشمنی علنی با جمهوری اسلامی ایران پرداخت. در حقیقت صدام با پشتوانه آمریکا شروع به جنگ با ایران کرد. در بخشی از مقاله ترجمه شده فیگارو که ۱۷ آذر ۱۳۵۹ در روزنامه انقلاب اسلامی به چاپ رسید، آمده است: «جریان جنگ ایران و عراق در واقع از ژوئن گذشته «تیر ماه ۵۹» زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرده و در مرز کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد. او قول داد که از صدام کاملا حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شط العرب (اروندرود) و احتمالا برقراری یک جمهوری در این منطقه «خوزستان» مخالفت نخواهد کرد.» سرانجام کلیه اقدامها به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد.
«وفیق سامرایی» رییس استخبارات نظامی عراق در زمان جنگ طی مصاحبهای اعلام کرد: «اگر حمایت غرب نبود صدام نمیتوانست جنگ علیه ایران را آغاز کند و ادامه دهد.» وی نقش آمریکا در کمک به صدام را چنین برمیشمارد:
. ارائه اطلاعات کامل به عراق درمورد آرایش نظامی نیروهای ایران
. تشویق متحدین خود در اروپا و منطقه و اعطای کمک مالی به عراق
. تحریم ایران و جلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن
همچنین هاوارد تیچر عضو شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریگان معتقد است: «آمریکا برای صدام حسین کاری کرد که تا آن روز برای هیچ یک از متحدین خود نکرده بود.»
نمونههایی از حمایت آمریکا ازعراق
پس از حمله عراق به ایران، آمریکا اعلام کرد که در این مخاصمه بیطرف خواهد بود، اما پس از گذشت یک سال و نیم از جنگ آن زمان که نیروهای ایران ابتکار عمل را بدست گرفتند و با موفقیت، قوای بعثی را تا مرزهای بینالمللی به عقب راندند آمریکا آشکارا نسبت به پیروزی احتمالی ایران ابراز نگرانی کرد.
دولت آمریکا در سال ۱۹۸۳ «۱۳۶۲» در همان ایامی که طلیعه پیروزی ایران در افق جبههها روی به دمیدن داشت به منظور کاستن از قدرت نظامی ایران عملیاتی را آغاز کرد که به نام عملیات «انسداد» معروف شد. این عملیات عبارت بود از برنامه دیپلماتیک آمریکا برای ممانعت از رسیدن تجهیزات نظامی به ایران که اجرای آن به عهده معاون وزیر امورخارجه آمریکا گذارده شد. این مقام در گزارش ۱۶ ژوئن ۱۹۸۷ به سنا چنین اظهار میدارد که عملیات از جنبههای مختلف با موفقیت همراه بوده است، زیرا طی سالهای ۱۹۸۵-۱۹۸۶ «۱۳۶۴-۱۳۶۵» دستیابی ایران به سلاحهای اصلی جنگ با عراق را پیچیدهتر، طولانیتر وگرانتر کرده است.
در حالی که آمریکا در همین سالها تلاش میکرد تا با کمک مستقیم به صدام، او را برای ادامه جنگ با ایران سرپا نگه دارد که خود دلیلی قاطع بر جانبداری آمریکا از عراق بود. در مارس ۱۹۸۲ آمریکا نام عراق را از فهرست حامی تروریسم بینالمللی حذف کرد.
در ژوئن همان سال مقامات آمریکا اجازه فروش شش فروند هواپیمای ترابری غیرنظامی لاکهید ۱۰۰ را به عراق دادند. در فوریه ۱۹۸۳ نیز یک شرکت سازنده هلیکوپتر اجازه یافت تا ۴۵ فروند هلیکوپتر با قابلیت استفادههای نظامی به عراق بفروشد. در ششم اکتبر ۱۹۸۷ کنگره آمریکا خرید نفت ایران را به کلی ممنوع کرد و ۲۰ روز پس از آن در ۲۶ اکتبر هر گونه مبادله تجاری با ایران به خصوص صدور ۱۴ نوع کالای دارای کاربرد نظامی بالقوه را تحریم کرد.
بدین ترتیب آمریکا اصل توازن در روابط اقتصادی با متخاصمان را زیر پا نهاد. در پی تمام این اقدامات که با هدف تضعیف اقتصادی و نظامی ایران و حمایت از صدام صورت گرفت، آمریکا وظیفه اصلی اجرای سیاست کلی پشتیبانی از عراق را به ناوگان جنگی خود در خلیج فارس سپرد.
انتهای پیام/ 141