هزاره سوم؛ هزاره افشای دروغ بزرگ «حقوق بشر آمریکایی»

بعد از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، آمریکا که خود را پدرخوانده و بنیانگذار این سازمان می‌دانست، با مستثنی کردن خود از قوانین حقوق بشری، دست به جنایات جبران‌ناپذیری در کشورهای مختلف جهان زد.
کد خبر: ۴۰۳۸۲۸
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۹ - ۰۳:۰۰ - 02July 2020

هزاره سوم؛ هزاره افشای دروغ بزرگ «حقوق بشر آمریکایی»به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، حقوق انسان در جامعه، از پیشینه‌ای به دیرینگی تاریخ زندگی بشری برخوردار است. از زمان‌های بسیار دور، انسان‌ها در حال پافشاری بر به دست آوردن برخی حقوق و کسب امتیاز در جامعه بوده و درعین‌حال در برابر نقض برخی دیگر از حقوق از خود واکنش نشان داده، اعتراض نموده و در این راه برای گرفتن حقوق اساسی خود مبارزه می‌کرده‌اند.

بعد از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، آمریکا که خود را پدرخوانده و بنیان‌گذار این سازمان می‌دانست، به دنبال تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 رفته و النور روزولت، بانوی اول آمریکا به‌عنوان یکی از اعضای کمیسیون حقوق بشر انتخاب شد. گرچه اعلامیه جهانی حقوق بشر تنها توسط آمریکا تهیه نشد و پس‌ازآن نیز پیمان‌نامه‌های حقوقی دیگری در این زمینه تصویب شدند اما حضور خانم روزلوت در این مذاکرات و جلسات نوشتن اعلامیه جهانی حقوق بشر این توهم را برای آمریکایی‌ها به وجود آورد که می‌توانند خود را به وجود آورنده قانون حقوق بشر از یک‌سو و در سوی دیگر تنها مستثنا از آن به‌حساب آورند.

جنگ‌های آمریکا در کشورهای مختلف دنیا و جنایاتی که در هرکدام ازاین جنگ‌ها صورت گرفت، اشغال کشورهای مختلف و درعین‌حال برخورد غیرانسانی با بازداشت‌شدگان در کشورهای تحت اشغال، همه نمونه‌هایی است که نشان می‌دهند ایالات‌متحده از همان ابتدا گمان می‌کرده است که خود استثنایی در این قانون به‌حساب می‌آید.

مسئولان آمریکایی در سال‌های بعد به این نتیجه رسیدند که سازمان ملل هم نمی‌تواند منافع آمریکا را از طریق اجبارها و فشارهای مرتبط با رعایت حقوق بشر در دنیا تأمین کند و به همین دلیل دست به انتشار گزارش سالانه حقوق بشر در کشورهای مختلف زدند تا از طریق آن‌ها دستشان برای تحریم، دخالت نظامی و سیاسی و همچنین جنگ با این کشورها باز باشد. این گزارش‌ها در شرایطی محور اصلی جلسات شورای امنیت، تحریم‌های اقتصادی و سیاسی و یا حتی مداخله نظامی در کشورهای مختلف می‌شد که آمریکایی‌ها نه‌تنها در کشورهای تحت اشغالشان، بلکه در داخل خاک خودشان هم هیچ نسبتی میان دولت و رعایت حقوق بشر ایجاد نمی‌کردند.

اعتراضات سیاه‌پوستان در سال‌های 2012، 2014، 2017 و اعتراضات اخیر در مینیاپولیس و سایر شهرهای آمریکا که منجر به ایجاد تظاهراتی سراسری در 50 ایالت آمریکا شد و دنیا را به واکنش واداشت، نمونه‌های کوچکی از بی‌خبری دولت آمریکا و بی‌توجهی آن به شرایط زندگی انسان‌ها در داخل مرزهایش دارد. دولت‌های ایالات‌متحده زمانی که با انتقادات در خصوص نوع برخوردشان با مسائل حقوق بشر می‌شوند، معمولاً راهشان را کج کرده و به سمت بیرون آمدن از سازمان‌های بین‌المللی ناظر بر حقوق بشر رفته و یا تهدید و تطمیع آن‌ها را در دستور کار خود قرار می‌دهند.

حالا بعد از گذشت 72 سال از زمان شکل‌گیری سازمان ملل و تصویب شدن اعلامیه جهانی حقوق بشر، آمریکایی‌ها که همیشه تاریخ سعی داشته‌اند حرکات حقوق بشری را به‌حساب خود بگذارند و به مدعی در این زمینه تبدیل شوند، خود به متهم ردیف اول در بیشتر نمونه‌ها و پرونده‌های حقوق بشری تبدیل‌شده‌اند.

هر چه زمان می‌گذرد، دوری کردن از اهداف اولیه مطرح کردن مباحث حقوق بشری، آمریکا را به این سمت می‌برد که بیشتر و بیشتر در مقابل مردم جهان و افکار عمومی قرار بگیرد. حالا دیگر مردم دنیا سؤالات زیادی در مورد نحوه برخورد ایالات‌متحده با انسان‌ها در سراسر جهان دارد: چرا حقوق سیاه‌پوستان و اقلیت‌های نژادی مانند لاتین تبارها و یا سرخ‌پوستان هنوز در آمریکا رعایت نمی‌شود؟ چرا وقتی این افراد لب به اعتراض می‌گشایند با خشن‌ترین روش‌ها سرکوب می‌شوند؟ چرا دولت ایالات‌متحده با زیر پا گذاشتن قوانین مهاجرت و پناهندگی و اصول اولیه حقوق بشر، مانع از ورود مهاجران به این سرزمین می‌شود؟ چرا مهاجران را در شرایط سخت و زندان‌های بی‌امکانات رها می‌کند و فرزندان را از والدینشان جدا می‌کند؟ چرا در حملات هوایی توسط پهپادها بی‌گناهان را در کشورهایی مانند افغانستان و یمن و پاکستان هدف قرار می‌دهد و به هیچ مرجع قضایی‌ای هم پاسخگو نیست؟ چرا دادگاه کیفری بین‌المللی نمی‌تواند به جرائم آمریکا در کشورهایی مانند افغانستان رسیدگی کند و قضات و کارمندان این دادگاه بین‌المللی به تحریم شدن توسط امریکا تهدید می‌شوند؟ چرا اعمال بی‌رویه تحریم‌های اقتصادی به رویه ثابت دولتمردان آمریکایی در مقابل کشورهایی نظیر ایران تبدیل می‌شود و جان هزاران انسان را به خطر می‌اندازد؟ این‌ها سؤالاتی است که مدعیان آمریکایی حقوق بشر جوابی برای آن‌ها ندارند اما زمانی که کار به داخل آمریکا می‌کشد موضوع از این جالب‌تر هم می‌شود.

انتشار فیلمی از شکنجه و قتل یک شهروند سیاه‌پوست آمریکایی توسط پلیس این کشور در ایالت مینه‌سوتا، موجی از تظاهرات گسترده را در داخل و خارج از این کشور در اعتراض به نژادپرستی در ایالات‌متحده به راه انداخت. دامنه این اعتراضات اما تا اندازه‌ای بالا رفت که حتی مقامات سیاسی و مسئولین این کشور هم مجبور به اعتراف به «عادی بودنِ نقض حقوق شهروندان سیاه‌پوست» در آمریکا شده‌اند. حتی رئیس‌جمهور سابق این کشور هم که قرار بود نمادی از پایان دوران برده‌داری و تحقق رؤیای آمریکایی با حضور یک رئیس‌جمهور سیاه‌پوست در کاخ سفید باشد، در یک بیانیه اذعان کرد که چیزی تحت عنوان برابریِ انسان‌ها و سیاه‌پوستان در برابر سفیدپوستان در آمریکا وجود ندارد و نقض حقوق سیاه‌پوستان در این کشور، ساختاری و سیستماتیک است.

حوادث رخ داده اخیر در آمریکا خود گواهی بر این مدعا است که منافع ملی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری در آمریکا اصولاً جایی برای رعایت حقوق بشر باقی نمی‌گذارد و مفهومی که روزی گفته می‌شد به سبب تلاش‌های آمریکا به مسئله‌ای مهم در روابط بین‌الملل تبدیل شد، حالا هر روز بیشتر از روز قبل رنگ خود را در مباحث و صحبت‌های مسئولان آمریکایی می‌بازد. نوع برخورد پلیس آمریکا با اقلیت‌های نژادی، اعتراض آن‌ها و بعدازآن نوع برخورد رئیس‌جمهور آمریکا با اعتراضات و سرکوب شدید آن‌ها نشان داده است که گزارش‌های حقوق بشری تهیه‌شده در وزارت خارجه آمریکا تا چه حد سیاسی، منفعت طلبانه و متعصبانه است.

اما سؤال اصلی هم‌اکنون در بحث‌های مرتبط با حقوق بین‌الملل این است که چگونه می‌توان یک کشور سرکش و استثنا گرا در عرصه بین‌الملل که خود را اولین قدرت نظامی جهان می‌داند را وادار کرد که به حقوق بشر احترام گذاشته و آن را برای مردم خودش و همچنین مردم جهان به رسمیت بشناسد؟ برخی از کشورهای جهان دست به انتشار برخی گزارش‌های حقوق بشری از داخل و خارج از آمریکا زده و هر سال در موعدی مقرر آن‌ها را منتشر می‌سازند و در مقابل آمریکا نیز از سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری بیرون آمده و یا آن‌ها را تهدید می‌کند. بااین‌حال هنوز هم امیدی برای پاسخگو کردن آمریکا در مقابل اقداماتش وجود دارد و آن فضای مجازی است که امروزه در سراسر دنیا وجود داشته و باعث می‌شود که راهپیمایی اعتراضی در یک شهر کوچک آمریکا، به‌یک‌باره به اعتراضات سراسری در این کشور رسیده و بعدازآن راه خود را به سمت کشورهای اروپایی و سایر نقاط جهان باز کند.

مسئله اعتراضات اخیر به تبعیض نژادی در آمریکا را نمی‌توان به‌سادگی فراموش کرد چراکه اولین مرتبه‌ای بود که ادعای حامی حقوق بشر بودن دولت‌های ایالات‌متحده، به‌یک‌باره جلوی چشم مسئولان این کشور از بین رفت. گرچه مسئولان سیاسی کشورهای مختلف ازجمله اروپا و شورای حقوق بشر این اتحادیه هنوز هم نتوانسته واکنشی در خور به این مسئله داشته باشد اما افکار عمومی در سراسر دنیا حرف دیگری زدند. دادگاه رسیدگی به جرائم سازمان‌یافته پلیس آمریکا، دولت این کشور و شخص رئیس‌جمهور ایالات‌متحده به دلیل نقض حقوق بشر این روزها در فضای مجازی در حال برگزاری است و این برای افکار عمومی و حامیان اصیل حقوق بشر در سراسر دنیا فرصتی است که تاکنون به دست نیامده بود.

اهداف هفته حقوق بشر آمریکایی در ایران که بیان کردن نقض حقوق بشر توسط این کشور در طول تاریخ بوده است، این روزها با عناوین دیگری در سایر نقاط جهان در حال محقق شدن است و این را می‌توان معجزه‌ای برای قرن حاضر دانست.

انتهای پیام/ 151

نظر شما
پربیننده ها