یادداشت/ حدیثه صالحی

کمی آسمان بفرستید مردان قبیله عشق!

شهدای خان‌مان بازگردید؛ «محمد بلباسی»، «رحیم کابلی»، «محمود رادمهر» و دیگر مردان رزم آفرین دیارم؛ چهار سال از نیامدن‌تان می‌گذرد و انتظار‌ها قدمی‌کشد و بزرگتر می‌شود. فکری برای غم‌های مادران شهرم بکنید. برای چشم‌هایی که خشکید. باران، نگاه شما را می‌خواهد. کمی آسمان بفرستید مردان قبیله عشق!
کد خبر: ۴۰۴۶۹۱
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۹ - 07July 2020

کمی آسمان بفرستید مردان قبیله عشق!گروه استانهای دفاع‌پرس- حدیثه صالحی؛ مازندران قهرمان‌پرور و شهیدپرور این روزها میزبان دو آلاله از کربلای خان‌طومان است. خان‌طومان نام آشنای مردم این دیار؛ همان سرزمینی که مردان مرد لشکر عملیاتی 25 کربلا چهار سال در آغوش این خاک آرمیدند و هر بار با فوجی از کبوتران آسمان این دیار به وطن باز می‌گردند.

این روزها حال و هوا جور دیگری رقم خورد و قسمت شد تا میهمانانی از دیار خان‌طومان را میزبان باشیم؛ میهمانانی که چهار سال چشم‌براه آنانیم. شهیدان «علی جمشیدی» و «سعید کمالی» دو چهره روسپید و بهشتی. دو مسافر کربلای خان‌طومان.

وقتی خبر بازگشت‌شان دهان به دهان چرخید عطر و بوی شهادت تمام شهر را فرا گرفت. باز دلها راهی سوریه و حرم بانوی دمشق شد. باز چشم‌ها غریبانه گریست. باز مردم در هوای کربلای خان‌طومان کربلایی شدند و شور حماسه در دلها جان گرفت.. قلم‌ها به جریان افتاد و دفترها به کلمات و واژه‌های حماسی زینت یافت.

آری دفتر حماسه خان‌طومان هنوز هم باز است و مشق‌های شور و شعور در خط به خط آن نگاشته می‌شود. هنوز خان‌طومان در دلها جاری است و در رگ رگ مردم شهر حماسه ‌مردان غیور لشکر عملیاتی 25 کربلا می‌دود.

شامگاه یکشنبه شانزدهم تیر را مرور می‌کنم؛ حماسی‌ترین شب سال در چهلمین سالگرد دفاع مقدس، و مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس که حال و هوای عاشورایی پیدا کرد و مردم علوی‌تبار مازندران در تجمعی باشکوه صحنه‌هایی باعظمت را در وداع دو آلاله خونین‌بار به ثبت رساندند. گویی شهدا میزبان بودند و مردم میهمان! اما نه این میهمانی فرق داشت که دعوت از جانب شهدا بود! و چه بسیار جامانده‌‌ای که هنوز حسرت به دل اشک‌ها به دامن دارند!

اینجا مازندران است ساعت به وقت شهدا... اینجا هنوز هم شهید می‌آورند و شهادت واژه آشنای این دیار است. گویی خدا برای این سرزمین لاله‌ لاله تقسیم کرد در هر کوچه‌ای و در هر خانه‌ای شقایق‌هایی را پرورش داد که اینک عطر و بوی‌شان جهان را فراگرفته است. و من بر خود می‌بالم که قصه مردان مرد سرزمینم چون آیینه‌ای در برگ برگ تاریخ زندگی‌ام می‌درخشد.. و باید بر خود ببالند مردم دیارم که هنوز در راه شهادت قرار دارند.

لحظه‌ها لحظه‌های عاشقی است با پیکرهای تازه تفحص شده شهیدان مدافع حرم؛ حاج «سعید کمالی» و «علی جمشیدی». زندگی هر کدام از این دو مرد عاشورایی را که مرور می‌کنی جز خلوص و سادگی و عشق و ارادت به اهل بیت (ع) چیز دیگری نمی‌بینی. جز حس دلدادگی به بی‌بی زینب (س) که همین حس آنان را تا سوریه برد و در دفاع از حرم آل الله و در جوار حرم بال گشودند به آسمان. و خان‌طومان سکوی پروازشان شد.

آری! اینان انتخاب شده بودند تا به شهادت برسند! شهادتی که در خان‌طومان منتظرشان بود..اینان شهیدانه زندگی کردند تا شهید بشوند! و چه خوب می‌دانم شهادت سهم کسانی‌است که پا روی نفس گذاشته و در حریم کبریایی یار عاشقانه‌ترین‌ها را رقم زدند. اصلا فلسفه آمدن و رفتن‌شان جور دیگری است! تولد و شهادت‌شان نشانه‌های از منتخب خدا بودن دارد.

آری! این روزها برگزیدگان خدا میهمان مردم این دیار هستند و لحظه‌های ناب آسمانی را در لحظه‌ لحظه‌ زندگی تک تک ما رقم می‌زنند. دیروز تابوت شهید «سعید کمالی» را روی دست گرفتند و دیشب با پیکر شهید «علی جمشیدی» وداع کردند و امروز نیز برای تشییع پیکرش آماده می‌شوند.

اینجا مازندران است و تقویم شهادت استان بروز ورق می‌خورد و مردان مرد یکی یکی آسمان را در آغوش می‌گیرند. و مردان خان‌طومان ستاره‌های درخشانی که نور را در وسعت خیال‌مان می‌پراکنند. و عشق را در دستان شهر قسمت می‌کنند و باید نوشت شهدا زیباترین شعر تاریخ را سرودند.. و تاریخ غبطه می‌خورد به نام‌شان.

و باز منتظریم تا از شام بلا شهیدی بیاید و غبار از دلها بزداید. شهدای خان‌مان بازگردید؛ «محمد بلباسی»، «رحیم کابلی»، «محمود رادمهر» و دیگر مردان رزم آفرین دیارم.. چهار سال از نیامدن‌تان می‌گذرد و انتظار‌ها قدمی‌کشد و بزرگتر می‌شود. فکری برای غم‌های مادران شهرم بکنید. برای چشم‌هایی که خشکید. باران، نگاه شما را می‌خواهد. کمی آسمان بفرستید مردان قبیله عشق!

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها