به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی دهه، یکی از مناقشهانگیزترین مباحث سیاست خارجی، در روابط خارجی تهران واشنگتن تعریف میشود و در این بین رویکرد ضد ایرانی دولت ایالات متحده بر دامنه دشمنی کاخ سفید افزوده است.
اسناد و مدارک تاریخی نیز گواه این مطلب است، دولت ایالات متحده از آغاز مناسبات سیاسی خود با ایران مداخله در امور داخلی ما سرخط تمام اقدامات خود قرار داده است.
رویکرد خصمانه واشنگتن علیه مردم ایران با توجه به پیشینه بسیار خسارتبار ارتباط با این کشور، مانع از آن است ملت بزرگ و نظام مستقل ایران بخواهند درهای رابطه را بر روی دولت آمریکا به این سادگیها بگشایند.
با ذکر این مقدمه نگاهی گذرا میاندازیم به مهمترین تهدیدات و اقدامات آمریکا طی پنجاه سال علیه ملت بزرگ و متمدن ایران زمین که قدمت آن چندین برابر تاریخچه سیاسی اجتماعی کشور آمریکاست.
کودتای 28 مرداد
کودتای 28 مرداد 1332 که با توطئه انگلیسی آمریکایی در اردیبهشت 1330 شکل گرفت و منجر به ساقط شدن دولت مصدق و مصادره شدن نهضت «ملی کردن صنعت نفت» شد. بنابر اعتراف آمریکاییها و اسناد منتشر شده سازمان سیا و وزارت خارجه کاخ سفید در سال 1379 شمسی نمایندگان دستگاه امنیتی انگلیس، موضوع براندازی دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت آنها مواجه و در نهایت عملیاتی شد.
بازگرداندن شاه به ایران و حمایت از او
پس از کودتای 28 مرداد اقدامات مداخله جویانه آمریکا در ایران وارد مرحله جدیدی شد و آمریکاییها با بازگرداندن شاه پس از کودتا با تمام توان، از پهلوی کردند. مقامات واشنگتن دقیقا 12 روز پس از کودتای 28 مرداد، به درخواست شاه 70 میلیون دلار و سه سال بعد 250 میلیون دلار وام پرداخت کردند.
تحمیل کاپیتولاسیون اقدامی تحقیرآمیز علیه مردم ایران
تحمیل قانون کاپیتولاسیون به شاه در سال 1343 از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده امریکا علیه ملت ایران بود که به موجب آن، دستگاه قضائی ایران حق نداشت هیچیک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان امریکایی را تحت پیگرد قانونی قرار دهد.
آمریکا مانعی بر سر راه انقلاب
با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در حالی که ملت ایران یکپارچه و یکصدا نابودی شاه را فریاد میکرد، کاخ سفید تلاش زیادی کرد به هر شکل ممکن، رژیم شاه را پابرجا نگه دارد؛ از این رو کارتر رئیس وقت آمریکا، یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (دی 1356) با نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه ایرانی، در جریان یک سفر به ایران، این کشور را «جزیره ثبات» در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان توصیف کرد و علاقه خود را نسبت به رژیم دیکتاتوری شاه چنین بیان کرد.
جنایت خونین 17 شهریور
با اوج گیری نهضت مردمی ایران علیه رژیم پهلوی، در جریان واقعه 17 شهریور 1357 که جمعیت کثیری از تظاهرکنندگان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت آمریکا نه تنها سکوت پیشه کرد، بلکه کارتر یک شب پس از این فاجعه خونین، طی تماس تلفنی با شاه، در حالی که از عواقب رفتار خشونتبارش در این روز و اوجگیری مخالفتها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد.
حمله نظامی به ایران
حمله نظامی آمریکا به طبس با هدف آزادسازی گروگانهای لانه جاسوسی در پنچم اردیبهشت 59 پس از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان شکل گرفت اما با ناکامی این عملیات حیثیت جهانی آمریکا به شدت خدشهدار و ابهت این ابرقدرت در هم شکست.
کودتای نوژه
از جمله اقدامات براندازانه کاخ سفید پس از شکستحمله نظامی به طبس، طرحریزی کودتای «نوژه» در هجدهم تیر 1359 بود که قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد. دولت آمریکا برای طرحریزی و اجرای این کودتا، هزینههای سنگینی در نظر گرفته بود.
حصر اقتصادی و اجرای تحریمهای گسترده ضد ایرانی
اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی از سال 1359 توسط آمریکا کلید خورد و آنها با حصر اقتصادی ایران که تاکنون ادامه داشته است همه ساله با جعل قوانین تحریمی بیشتر، مبادرت به تضعیف نظام مالی و پولی کشورمان میکنند.
آمریکاییها تا امروز اموال و داراییهای ایران را مصادره کردند و حسابهای بانکی ایران را به طور کامل مسدود کردند. در تداوم این سیاست، دولت ایالات متحده آمریکا با هدف به زانو درآوردن نظام اسلامی ایران، سیاست «مهار» را در پیش گرفته اما تا این لحظه با مقاومت مردم این سیاست راه به جایی نبرده است.
تحریک عراق به تجاوز به ایران
مقامات آمریکا پس از شکست سنگین در کودتای «نوژه»، تحرکات شدیدی را برای ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند. برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا، برای آمادهسازی عراق برای شروع جنگ و اطلاعرسانی به این کشور، سفرهای محرمانه متعددی در اوایل دهه 80 میلادی به بغداد کرد.
صدام حسین که پس از سقوط شاه، علاقه وافری به ژاندارمی آمریکا در منطقه از خود نشان میداد در نهایت در سی و یکم شهریور 1359 حملات وسیع و گستردهای را به ایران آغاز و با حمایت آمریکا هشت سال تمام، جمهوری اسلامی را درگیر خطرناکترین و طولانیترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم کرد.
ورود مستقیم آمریکا به جنگ ایران و عراق در خلیج فارس
نظامیان آمریکایی در حمایت از ارتش بعث عراق در شرایطی که ایران به یک برتری نظامی نسبت به عراق دستیافته بود، حتی از مداخله مستقیم نظامی علیه مردم ایران کوتاهی نکردند. حمایت از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتی، به حضور نظامی در خلیج فارس و سپس درگیری نظامی منجر شد.
در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامی که رهبر معظم انقلاب اسلامی، به عنوان رئیس جمهور وقت برای شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد عازم نیویورک بود، آمریکاییها برای تحتالشعاع قرار دادن تلاشهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی کشتی تدارکاتی هشتصد تنی «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامی، مورد حمله قرار دادند.
دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهای آمریکایی در تهاجمی دیگر، قایقهای گشتی سپاه پاسداران را که در آبهای خلیج فارس مشغول گشتزنی بودند، مورد حمله قرار دادند.
همچنین تهاجم وحشیانه ناوهای آمریکایی به ناوچه «سهند» و حمله نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامی آمریکا در طول جنگ تحمیلی بود.
هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایالات متحده تلاش کرد تا جنبشهایی تحت عنوان «جنبشهای تجزیه طلبانه» در غرب، جنوب و شمال کشور سازماندهی و علیه نظام تحریک کند. به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در بخشهایی از کشور همچون کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، آذربایجان، سیستان و بلوچستان تا مدتها با چنین جریانهایی درگیر بود. ولی در نهایت این سیاست آمریکا هم نتیجهای جز دیگر اقدامات خصمانه آن در بر نداشت.
افزون بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورشهای مسلحانه و عملیاتهای تروریستی بسیار وسیع از سال 1360 به بعد، تحت حمایت خاص دولت آمریکا قرار گرفتند و در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب، با تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی گروههای تروریستی، که به ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در کشور و حذف شخصیتهای برجسته نظام روی آوردهاند، تا جمهوری اسلامی را با یک بحران امنیتی و مدیریتی مواجه سازند.
طرح ادعاهای بیاساس علیه ایران
پس از شکست حمایت هشت ساله آمریکا از عراق و ناکامی در ورود مستقیم در جنگ با ایران، واشنگتن به جنگ روانی علیه ایران روی آورد و به فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید علیه ایران پرداخت.
در طول این سالها بلندگوهای خبر پراکنی آمریکا همچون صدای آمریکا - بی بی سی فارسی با طرح مستمر ادعاهایی بیاساس، همچون «نقض حقوق بشر» در ایران، «حمایت ایران از تروریسم و گروههای تروریستی در جهان»، «تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی» و «اختلال در روند صلح خاورمیانه»، کوشید تا هم نظام جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی منزوی سازد و هم مانع پیشرفت آن در زمینه تکنولوژی هستهای و فناوریهای نوین در زمینههای فضایی، موشکی و دفاعی شود. علیرغم اینکه همچنان چنین رویکردی پشت سد نفوذناپذیری ایران جا خوش کرده اما همچنان به اشکال مختلف دنبال میشود.
تحریک ارضی و نفتی همسایگان
مخالفت از عبور خطوط لوله نفت و گاز آسیای میانه از خاک ایران و اعمال فشار بر دولت ترکیه برای لغو قرارداد 20 میلیارد دلاری خرید گاز از کشورمان از دیگر اقدامات شکست خورده کاخ سفید بشمار میورد.
بعلاوه تحریک همسایگان، بهخصوص امارات متحده عربی، برای طرح ادعاهای ارضی در خصوص جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس و تلاش برای عمیقتر کردن شکاف میان ریاض – تهران بعنوان دو قدرت منطقهای، رویکردی است که در طول این چهل سال هیچگاه آمریکاییها از آن غافل نبودهاند.
اشاعه تروریسم القاعده وداعش برای فروپاشی ایران
مسلط کردن اسلام گرایان افراطی القاعده و طالبان بر افغانستان در ابتدای هزاره دوم به منظور مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و گسترش تروریسم، به زعم بسیاری از تحلیلگران و نخبگان سیاسی جهان با هدف ناامن کردن مرزهای امن ایران توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا و غرب صورت گرفت.
با سیاستهای دفاعی و اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران این پروژه نیز ناکام ماند و تنها منجر به ظهور افراطیگری و کشتار هزاران تن از مردم بیگناه در منطقه شد. اما در عین ناکامی، پنتاگون و سیا از تحولات داخلی سوریه و عراق از سال 2011 بهره جست و برای هر چه ناامنتر کردن نقاط پیرامونی ایران با جمع آوری جنگجویان و مزدوران کشورهای عربی - آفریقایی و اروپایی اقدام به تاسیس دولت تروریستی داعش کرد.
مواردی که به آن اشاره شد تنها بخش کوچکی از اقدامات خصمانه آمریکا ضد مردم ایران بود و امروز سیاستهای افسارگسیخته در قالب جنگ نرم علیه ایران گونه دیگری به خود گرفته است. با این حال ایران با تشکیل محور مقاومت در منطقه و شکست دادن تروریستها در سوریه و عراق، رسما پایان داعش در منطقه را اعلام کرد. ولی این پایان کار نبود.
ایالات متحده که خود را ناکام در طرحهای براندازانه ایران پیدا میکرد با روی کار آمدن دولت افراطی ترامپ، گوی ایران ستیزی را از دیگر دولتهای آمریکا ربود و چند روزی است با هزیان گوییهای گاه و بیگاه در «توئیتر» و فضای مجازی تلاش میکند خود را دوستدار مردم ایران جلوه دهد.
نگاهی گذرا بر چهار دهه روح پلید امپریالیسم بینالملل آمریکا که امروز جلوه دیگری از خود در برجام و توافق هستهای را نشان داد، ایرانیان را به این درک رسانده که آمریکا هیچگاه خیر این مرز و بوم را نخواسته و نخواهد خواست.
انتهای پیام/ 151