به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تاریخ شفاهی دفاع مقدس مملو از خاطرات و حوادث تلخ و شیرین است که هر کدام از این رویدادها تأثیر عمیقی بر اجتماع، سیاست و فرهنگ گذاشته و برخی از آنها ابعاد ملی و بعضی نیز جهانی یافتهاند.
یکی از این وقایع بمباران شهر همدان در ۲۵ تیر ۱۳۶۱ توسط جنگندههای عراق در راهپیمایی روز جهانی قدس است که در آن روز نماز جمعه شهر همدان در استادیوم آزادی این شهر بمباران شد و شهدای زیادی به همراه داشت.
روایتی از روز قدس سال ۶۱
روزهای پایانی ماه مبارک رمضان ۱۳۶۱ نزدیک و نزدیکتر میشد و مردم انقلابی همدان همگام با سایر مردم مسلمان کشورمان بعد از روزها طاعت و عبادت به درگاه احدیت، خود را برای برگزاری هرچه با شکوهتر راهپیمایی روز قدس آماده میکردند.
در و دیوارهای شهر از چند روز قبل پوشیده از پردههایی بود که از سر و رویشان انزجار و تنفر و خشم از رژیم صهیونیستی غاصب میبارید و در آخرین جمعه ماه رمضان و از اولین ساعات صبح سیل جمعیت از خیابانهای اصلی به سوی میدان امام خمینی (ره) همدان به راه افتاد.
جمعیت انبوه روزه دار با قلبهای آکنده از خشم نسبت به دشمنان خدا و صهیونیستهای غاصب به خیابانها آمده بودند و ساعت ۹ صبح جمعیت عظیمی از مردم انقلابی در میدان امام (ره) با پرچمهای به اهتزاز در آمده با نوشتههای اسلامی و انقلابی با شور زائد الوصفی گرد هم آمدند.
راهپیمایان روز قدس به تدریج به میدان آرامگاه بوعلی نزدیک میشدند که ناگهان صدای انفجار مهیبی فریادها را خاموش و لحظهای بعد انعکاس صداهای دیگر شهر را در خود مچاله کرد.
جمعیت راهپیمایان چشم خود را به قسمت شمال غربی شهر دوخته بودند، آنجا که دود و آتش در دل آسمان کنگره بسته و کوهی از گرد و غبار به هوا برخاسته بود و هواپیمایی سیاه دل آسمان آبی را خراشی سفید انداخته و در حال فرار بود.
مردم پس از لحظاتی سکوت و التهاب به خود آمده و با صلابت و شجاعت به حرکت درآمدند و این بار فریادهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» از حنجره خشکیده شان رساتر به گوش میرسید.
عدهای به یاری آسیب دیدگان شتافتند و همزمان دو قبضه تیربار کالیبر ۵۰ که بر روی دو دستگاه تویوتا در میان راهپیمایان حرکت میکردند شلیکهایی به سوی آن هواپیما انجام دادند، اما سودی نبخشید و از دود غلیظی که قسمت شمال غرب شهر را در کام خود فرو برده بود پیدا بود که هواپیماهای عراقی مناطق مستضعف نشین و محروم شهر را هدف گرفته بودند و این اولین باری بود که شهر همدان بمباران میشد و حتی پدافند هوایی در شهر مستقر نشده بود از این رو آنان چندین نقطه را مورد حمله قرار دادند.
حدفاصل خیابان تا میدان آرامگاه باباطاهر همدان بمباران شد
سیل مردم در حال عبور از خیابانهای پاستور رو به سوی استادیوم ورزشی آزادی شهر، محل برگزاری نماز جمعه بود و زمزمههای مردم حاکی از آن بود که حد فاصل خیابانهای باباطاهر تا میدان آرامگاه باباطاهر همدان بمباران شده است.
مردم دقایقی بعد تکبیر گویان وارد محوطه استادیوم شدند و ساعت ۱۱ صبح مراسم نماز جمعه آغاز شد.
رفته رفته بسیاری از افرادی که به یاری حادثه دیدگان به مناطق بمباران شده شتافته بودند، برای برپایی نمازجمعه به استادیوم بازگشتند و پلههای اطراف زمین چمن، حتی خیابانهای اطراف ورزشگاه پر از جمعیت نمازگزاران بود.
آفتاب تیر ماه با توان هرچه تمامتر میتابید و لبهای روزه داران نمازگزار به ذکر خدا متبرک بود. از داغ حادثه آن روز دلهای پاک مردم جریحه دار شده و حال آمده بودند تا با استماع سخنان خطیب جمعه از آلامشان بکاهند و با یاد خدا جراحت دل را تسکین دهند.
سخنران قبل از خطبهها در جایگاه حاضر میشود و پس از آن به ابراز احساسات مردم پاسخ میدهد و آنها را به صبوری و مقاومت فرا میخواند و از حسین (ع) و کربلا و عطش اصحاب کربلایی امام عشق در آن وادی غربت و گمنامی میگوید.
یادداشتی در میان خطبهها به دست امام جمعه میرسد؛ خبر، خبر حماسه و فداکاری است که رزمندگان گردانهای فتح و نصر و خندق استان همدان در عملیات رمضان بر دشمن یورش بردهاند.
امام جمعه به مردم تبریک میگوید و غریو شادی و تکبیر از زمین چمن به هوا بر میخیزد و مردم شاد میشوند و این خبر مرهمی بر دل داغدارشان میشود.
دقایقی میگذرد و به ناگاه نفیری شوم مصلای نماز جمعه را درهم میریزد، فریادهای تکبیر خاموش میشود و صدای یا زهرا (س) و یا حسین (ع) بلند میشود.
راکتهای شلیک شده از سوی هواپیماهای عراقی به ضلع شمالی استادیوم، مصلای نمازجمعه را به آتش میکشد. به راستی مگر نماز جمعه را هم میشود بمباران کرد؟
دود و آتش که فرونشست، استادیوم ورزشی آزادی، کربلایی شده بود و پیکر پاره پاره و غرق به خون زنان و مردان و حتی خردسالانی که آمده بودند تا مشق نماز و مبارزه بیاموزند بر روی چمنها پراکنده بود و چادرهای نماز، سجادههای خونین، شیشه شیر خردسالان و کفشهای نمازگزاران زمین را فرش کرده بودند.
بار دیگر نقاب ادعای اسلامیت از چهره کریه دشمن بعثی به کنار زده شد
پارههای بدن شهدا تا شعاع صدها متری اطراف استادیوم پرتاب شده بود به طوری که جمع آوری آن، روزها به طول انجامید و دشمن بعثی که جنایات خود را به نهایت رسانیده بود با این یورش وحشیانه بار دیگر نقاب ادعای اسلامیت را از چهره خود کنار زد.
از زمان آغاز جنگ تحمیلی، این اولین باری بود که مراسم نماز جمعه در ایران اسلامی مورد حمله هوایی و بمباران قرار میگرفت و در این امتحان بزرگ الهی ۱۰۰ نفر به شهادت رسیده و هزار نفر دیگر مجروح شدند.
با کمک مردم، شهدا از استادیوم منتقل شده و مجروحان نیز با یاری مردم به سرعت به بیمارستانها روانه شدند، اما در همین حال با تدبیر حضرت آیت الله نوری همدانی – امام جمعه وقت همدان – برای اثبات مقاومت و پایداری و عدم تعطیلی نماز جمعه، سیل جمعیت به سوی مسجد جامع روانه شد.
شرکت مجدد مردم در مراسم نماز جمعه انعکاس بسیار مثبت و دشمن شکنانهای داشت تا آنجا که فردای آن روز و ۲۶ تیرماه رادیوهای بیگانه در خبر شامگاهی خود با اعلام خبر بمباران نمازگزاران روز قدس در همدان اینگونه گفتند که مردم همدان با وجود بمبارانهای مکرر شهر و محل نماز جمعه، در نهایت نماز جمعه را در محل دیگری برگزار کردند.
فردای روز بمباران خبرنگاران داخلی و خارجی برای انعکاس خبر به همدان آمدند و با مجروحان و بازماندگان شهدا به مصاحبه پرداختند و از طرف امام جمعه و نماینده حضرت امام در استان همدان سه روز عزای عمومی اعلام شد.
شهر همدان برای اولین بار در طول تاریخ جنگ تحمیلی در آخرین هفته ماه رمضان ۱۳۶۱ مورد حمله هواپیماهای بعثی قرار میگیرد و بی دفاع بودن شهر از پوشش ضد هوایی موجب میشود که در واقعهای که بیشتر میتوان آن را به جنایت علیه بشریت تشبیه کرد در یک روز ۱۰۰ نفر به شهادت میرسند و یک هزار نفر نیز مجروح میشوند.
از این گونه اتفاقات ریز و درشت در طول سالهای جنگ تحمیلی را میتوان به راحتی در تاریخ این دفاع هشت ساله یافت، اما آنچه که این موضوع را جاودانه میکند پاسداشت و یادآوری دلیر مردی و صبر خانوادههایی است که اگر آنان خون عزیزانشان را برای آبیاری نهال انقلاب اسلامی هدیه نمیکردند اکنون ما نیز به راحتی نمیتوانستیم در آرامش زندگی کنیم.
پس از این حادثه بود که نام شهدای قدس بر ورزشگاه آزادی همدان نهاده شد و استادیوم شهدای قدس همدان تا همیشه روزگار، سند ایمان و استقامت مردم همدان باقی خواهد ماند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 141