گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ صاحبان رسانههای بزرگ غربی ازجمله «رابرت مرداک» که باید او را امپراتور رسانهای غرب دانست، متزلزل کردن بنیان خانواده را رمز تسلط بر جوامع اسلامی میدانند. در این میان زن هدف مهم رسانههای مختلفی است که با تولید محتوا سعی در تخریب آن دارند.
ایران اسلامی بهعنوان مهمترین کشور در مناسبات امروز جهان و قدرتمندترین کشور اسلامی مسلماً هدف اول رسانههای غربی است. گردانندگان رسانهها در غرب سعیشان بر این است تا هرچه بیشتر حجاب را مورد سؤال قرار دهند و با طرح شبههها و سؤالات مغرضانه در تلاشاند تا نسل امروز را نسبت به مفهوم حجاب بیتفاوت کنند.
دستنشاندگان داخلی آنها در کسوت سلبریتی، هنرمند و روشنفکر به راه انداختن «نه به حجاب اجباری»، «چهارشنبه سفید» و... آب به آسیاب دشمن ریخته و با به راه انداختن کارناوالهای بدحجابی در جشنوارههای هنری و گردهمآییها، سبکی از پوشش را ترویج میکنند که حتی در غرب نیز وجه مثبتی ندارد.
در چنین فضایی که بهواسطه سینما بر فرهنگ ما تحمیل شده است، انتظار از برخی نهادهای فرهنگی آب در هاون کوبیدن است؛ اما اینکه رسانه ملی که باید تریبون نظام باشد، در حوزه حجاب قدرتمند عمل نکند، جای انتقاد دارد. در سریالهای تلویزیونی با نهایت تأسف زن چادری همیشه افسرده، داغدیده، مصیبتزده و زیر بار مشکلات متعدد دیده شده که از قضا از طبقه محروم جامعه و پر از عقدهها و حقارتهاست. اگر هم زن چادری فارغ از همه اینها به تصویر کشیده شده، آنقدر پوشالی، شعارزده و بداخلاق است که مخاطب را پس میزند.
در مقابل زنان غیر چادری عموماً زنان تحصیلکرده، مرفه و قدرتمند هستند که در مواجهه با مشکلات منطقی و با اعتماد به نفس عمل میکند. تأسفبارتر اینکه این زنان غیر چادری هستند که همواره ملجأ و پناه زنان مغموم چادری میشوند.
برای درک بهتر این مطلب پس از پایان یک سریال از خودمان بپرسیم چقدر از کاراکتر زنان چادری تأثیر گرفتیم. آیا دختران ما با چنین شخصیتهایی همذاتپنداری کردند یا نه؟ آیا دختران و خواهران ما اگر چادری هستند، پس از دیدن این سریالها دوست دارند چادری بمانند و یا اگر چادری نیستند، علاقهمند به چادر شدهاند یا نه؟
نمیتوان خود را با نظرسنجیهای غیر علمی و سلیقهای فریب داد. از طرفی هم نمیشود با خوشخیالی فقط به نیمه پر لیوان نگاه کرد. وضعیت نابسامان حجاب این نکته را گوشزد میکند که نیمه پر هم در حال از دست رفتن است. اگر رسانه ملی به وظیفه خود در موضوع عفاف و حجاب درست عمل کرده است، ـ که با دیده اغماض میپذیریم درست عمل کرده است ـ پس چرا با این وضعیت اسفبار در جامعه روبهرو هستیم؟
رسانه ملی بدون هیچ نظارت دقیق و اعمال نظری صریح راه را برای موجی از زنان بازیگر باز کرده که در جلوی دوربین سریالها چادر میپوشند اما در جامعه و بخصوص فضای مجازی با وضعیت دیگری ظاهر میشوند که شرمآور است.
این مشی ضد فرهنگی عملاً الگو را به ضد الگو تبدیل میکند. در این صورت مخاطب حق دارد تصور کند که تکلیف رسانه ملی با خودش مشخص نیست. اگر حجاب خوب است، چرا توسط بازیگران بدحجاب ترویج میشود؟ چرا چادر برای بازیگری که نقش چادری بازی میکند در فضای مجازی به سخره گرفته میشود؟
پاسخ به این سؤالات چنان واضح و آشکار است که نیازی به توضیح واضحات نیست. رسانه ملی در مسئله حجاب و در ترویج چادر بهعنوان حجاب کامل و برتر قدمهای بزرگ، مثبت و قدرتمندی برنداشته است. مدیران رسانه ملی باید بدانند که میتوانند به اتکای شبکههای متعدد تلویزیونی راه علاجی برای اوضاع نامبارک بدحجابی پیدا کنند. تا زمان هست، باید فکر چاره بود، قبل از اینکه کار بیش از این سختتر شود.
انتهای پیام/ 161