گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- میثم بشیرنژاد؛ حدود شش ماه است که جهان بدجوری درگیر ویروس کرونا شده است. شاید ماههای اول مراقبت و جدی گرفتن مردم خیلی بیشتر از این روزها بود. اگر تنها به کشور خودمان نگاه کنیم تنها در یکماه اخیر تقریبا به اندازه چند ماه گذشته قربانی کرونا داشتیم (اکنون هفتگی بطور میانگین بیش از 1500 جانباخته در کشور داریم) و متاسفانه این روند همچنان با یک شیب ثابت و گاهی تند ادامه دارد. تنها روز گذشته و طبق آخرین آمار سخنگوی وزات بهداشت مرگ 235 نفر از هموطنانمان را شاهد بودیم که شاید با کمی تدبیر و مراقبت بیشتر، آنها را امروز در کنار خود میدیدیم. اما افسوس ...
وقتی میبینیم که ویروس کرونا یک ویروس آزاد و دموکرات است و با هیچ کس و هیچ چیزی شوخی ندارد. نباید به بهانه فعالیتهای اجتماعی قبح ترس از آن از بین برود؛ و خیلی ترسناکتر این است که مبادا کرونا برای کادر درمان و سلامت ما عادی شود آن وقت سنگ روی سنگ بند نمیشود و با حکایت تلخ تری مواجه میشویم.
چندی پیش در یکی از بیمارستانهای نیمه خصوصی تهران که در مرکز شهر هم واقع است، احساس کردم که کرونای داخل بیمارستان با بیرون گویا متفاوت است. آنجا زن و شوهری را دیدم که به تازگی متوجه شده بودند که به کرونا مبتلا هستند و باوجود اینکه خانم باردار بود و شرایط خوبی نداشت، زیر بغل همسرش که به سختی نفس میکشید و خون بالا میآورد را گرفته بود و با این اوضاع و احوال نامناسب آنها را به آزمایشگاه و پیگیری کارهای خودشان ارجاع میدادند که این بندگان خدا ساعتها در بیمارستان اسیر شده بودند. اینجا بود که آدم احساس میکرد همه چی عادی شده است!
وظیفه همه مردم این است که حتیالمقدور تا جایی که میتوانند با رعایت کردن فاصله گذاری اجتماعی و استفاده از ماسک و مواد ضدعفونی هم از خود و هم از دیگران مراقبت کامل کنند. اما وقتی هم به ناچار کسی مبتلا شد، انتظار از کادر درمان این است که از بدو ورود به بیمارستان یا درمانگاه خدمات لازم به مریض داده شود که در اکثر مواقع هم این اتفاق میافتد. اما تعداد معدودی از کادر درمان شاید باشند که خدایی نکرده فکر می کنند که اوضاع عادی شده است، این عزیزان باید در نظر داشته باشند که وقتی یک نفر مریض میشود و بدحال است انتظار دارد که به نحو شایستهای از او پرستاری شود و تنها فکر و ذکرش بهبودی و رهایی از مریضی خودش است. هرچند دیدن بیمار در درمانگاهها و بیمارستانها برای پرستاران و کادر درمانی یک امر عادی است. ولی کادر سلامت هم باید مثل همیشه یاریگر باشند و به فرد مریض امید بدهند و کمک کنند.
آنچه که در این نوشتار مدنظر بوده، این است که اگر دقت نکنیم با عادی سازی وضعیت، در حالیکه هنوز درمان و واکسن قطعی برای ویروس خطرناک کرونا پیدا نشده، تاوان سنگینی خواهیم داد و خسران زیادی در انتظارمان خواهد بود که متاسفانه در یک ماه اخیر با افزایش جانباختگان این اتفاق ناگوار افتاده است و باید تا خیلی دیر نشده، فکر اساسی از سوی مسئولان و متولیان حوزه سلامت در این خصوص بشود.
کرونا به اندازه کافی، زندگی، سلامت، کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و ... را تحت الشعاع قرار داده است، اما آنچه نباید ساده و عادیسازی شود این است که هنوز این ویروس در جهان و در ایران ما روزانه قربانیان زیادی میگیرد و همچنان در کمین است.
توجه به پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت و وزارت بهداشت، مخصوصا رعایت فاصله گذاری اجتماعی و استفاده از ماسک و مواد ضدعفونی میتواند تا حد زیادی گذر از این دوران سخت را قابل تحملتر کند.
هر چند برگزاری مراسمها و فعالیتهای اجتماعی تا حد زیادی کاهش پیدا کرده است اما همچنان لازم است در این خصوص احتیاط شود که همان معدود مراسمهایی که برگزار میشود، خود ممکن است که جماعت زیادی را به ویروس کرونا مبتلا کند.
با عنایت به اینکه کم کم داریم به فصل پاییز و شیوع سرماخوردگیهای فصلی نزدیک میشویم لازم است هم مردم و هم مسئولین در این خصوص با برنامه ریزی و مراقبت بیشتر، از همین حالا تلفات احتمالی ناشی از ویروس کرونا را کاهش دهند که بدون تردید با تدابیر متولیان حوزه سلامت و همراهی مردم این مسئله دست یافتنی خواهد بود.
و نکته آخر اینکه در اوضاع و احوال کرونایی، رسانه ها وظیفهای خطیر دارند، ضمن اینکه باید آگاهی دادن صحیح و امید بیشتر به زندگی از سوی رسانه ها به مردم داده شود، در مواقع لازم و ضروری که (همین امروز هست) باید هشدار و ترس را هم القاء کنند، که بیتفاوت بودن و حساس نشدن هم میتواند تبعات سختی به همراه داشته باشد.
برای عبور از کرونا با زدن ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی بیشتر مراقب همدیگر باشیم.
انتهای پیام/102