گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس - علی عبدالصمدی؛ از پیروزی انقلاب مشروطهی ایران در سال هزار و دویست هشتاد و پنج هجری خورشیدی، یکصد و چهارده سال گذشت. انقلابی که روحانیون، قشر تحصیلکرده و بعضا به فرنگ رفته و آحاد ملت ایران در شکل گیری و هدایت و رهبری آن سهیم بودند و سر انجام نیز با همت متعالیشان انقلاب به پیروزی رسید.
بیتوجهی پادشاهان و درباریان به اوضاع کشور، فقر و فساد و تباهی و عقب ماندگی سطح زندگی مردم نسبت به سایر ملل متمدن جهان از عوامل زمینه ساز انقلاب مشروطه بود. در این بین نباید نقش دو تن از بزرگان این کشور را در زمینه سازی برای انقلاب مشروطه نادیده انگاشت. نخست امیرکبیر و اصلاحاتش و دوم میرزای شیرازی در جریان جنبش تحریم تنباکو.
تفکرات و اندیشههای میرزا تقی خان امیرکبیر را میتوان از سلسله اقداماتی که وی صورت داده بود واکاوی کرد. تاسیس دارالفنون که زمینه ساز تاسیس دانشگاههای مدرن شد، انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه که سومین روزنامهی ایرانی (در کنار کاغذ اخبار که به فارسی منتشر میشد و روزنامهی آشوری زبان زهیری د بهرا)، انتظام بخشیدن به نظام مالیاتی کشور و مبارزه با رشوه خواری، حذف عناوین و القاب دست و پاگیر سیاسی و اجتماعی، منسوخ سازی حمل سلاح گرم و سرد در کوی و برزن که باعث ایجاد امنیت بیشتر شد و دهها اقدام دیگر امیرکبیر میرفت تا زمینه ساز ترقی و رشد و توسعهی عمومی کشور را فراهم آورد، اما نهایتا با کینه توزی و حسد حاسدان زمانه شاهرگ سر سلسلهی این اصلاحات در حمام فین کاشان بریده شد.
فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی که از علمای عظام زمانه بود دیگر از اقداماتی بود که باعث شد تا به بهانه تحریم تنباکو، صدای اعتراضات عمومی به سیستم اداری کشور حتی در دربار پوسیدهی قجری نیز شنیده شود. در برخی از روایات تاریخی آمده است که پس از صدور فتوای میرزای شیرازی زنان ناصرالدین شاه نیز برای مدتها از استعمال تنباکو خودداری کردند. اشاره میشود ناصر الدین شاه با اهدای امتیاز تجارت تنباکو و توتون به شرکت انگلیسی قصد داشت تا فقط هزینهی سفر خود به اروپا را تامین کند.
پوسیدگی نظام سیاسی اداری دولتهای قاجاری، فتوای تحریم تنباکو و به شهادت رسیدن امیرکبیر از وقایع برجستهی تاریخی بودند که زمینهی انقلاب مشروطه را در ایران مهیا ساختند. صدای دادخواهی ملت ایران را، حتی اگر به مقام صدارت میرسیدند به گوش درباریان نمیرسید. دولتمردان آن زمان فقط برای خود تصمیم میگرفتند و مصالح عمومی کشور در روند تصمیم گیریها محلی از اعراب نداشت. مصلحت درباریان و نزدیکان و شخص شاه قاجار به هر چیز دیگری ارجعیت و ارجحیت داشت.
آهسته آهسته مردم جان به لب شدهی ایران دست در دست یکدیگر و با عنایتی که علما به اوضاع جاری و ساری در کشور داشتند، توانستند انقلاب مشروطه را به ثمر بنشانند و حتی پس از آنکه محمدعلی شاه مستبد مجلس شورای ملی را به توپ بست، انقلابی دیگر کردند و دست استبداد و استعمار را از این کشور قطع کردند.
ستارخان، باقرخان، سردار اسعد بختیاری، صمصام السلطنه (که برادر سردار اسعد بختیاری بود)، سالار فاتح و بسیاری از شخصیتهای مردمی و روحانیت و غیره، چهرههای شاخص مردمی بودند که در به پیروزی رساندن و پاسبانی از میراث مشروطه دست از جان شستند.
پیروزی انقلاب مشروطهی ایران زمینه ساز ملی شدن صنعت نفت، پیروزی انقلاب اسلامی و تمامی جنبشها و حرکتهای آزادی خواهانهی مردمی ایران در سده اخیر شد. نسلهای بعدی نیز باید بدانند که میراثدار سرمایهای سترگ هستند. نباید فراموش کرد بیش از صد سال از انقلاب مشروطهی ایران میگذرد در حالی که بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه که ادعای دموکراسیشان گوش فلک را کر میکند، هنوز یا مجلس شورای قانونگذاری ندارند یا اگر دارند مجلس در کشورشان نقشی فرمایشی دارد و در حقیقت مردم نقش اصلی را در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی کشور بازی نمیکنند. این مهم بر عهدهی نسلهای بعدی است که در حفاظت از میراث انقلاب مشروطه درتمام عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی پویا باشند.
انتهای پیام/133