به گزارش دفاعپرس از تهران، «محمدتقی (مرتضی) ستاریان» پانزدهم آذر ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. تا سوم متوسطه درس خواند. پاسدار بود. به عنوان لشکر ۲۷ محمد رسول الله در جبهه حضور یافت.
چهاردهم مرداد ۱۳۶۶، با سمت معاون فرمانده گردان در سردشت بر اثر اصابت خمپاره به سر توسط نیروهای عراقی شهید شد و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه شهید:
تو ای مادر مهربانم قامتت را راست نگه دار و نگذار غم و غصه خمیدگی و افسردگی بیاورد و ندای الله اکبر و خمینی رهبر سروده و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همان سخن ما پیروی کردن از خدا و قرآن و ولی فقیه است.
مادرم، تو را قسمت می دهم به مقام حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) از شهید شدن من ناراحت نباش و دلت را همیشه با یاد خدا زنده نگه دار که الا بذکرالله تطمئن القلوب خوشحال و سربلند باش که مادر شهیدی و امید را از دست نده مأیوس و ناراحت، از هجران من نباش چون یأس مرگ آور و کفر آمیز است.
مادر، من امانتی بودم از طرف خدا در دست شما و وقت آن رسیده بود که این امانت رابرای لبیک گویی به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) و به عشق و محبّت آن بزرگوار به خدا و صاحب امانت برگردانید مادرجان، من جایی رفتم که همه خواهند رفت جایی که بهترین جوان هایمان و رفقایمان رفتند من همراه آنها به پیشگاه و دیدار خدایم رفتم شاید به حرمت آن نفوس پاک مشمول رحمت و غفران خدا شوم.
مادر جان، دنیاداران همچون کاروانی هستند که شبی دراز یا کوتاهبه کاروانسرایی بگذرانند و دیر یا زود شب منزل خود را ترک گفته راه خویش و سرای دیگر در پیش گیرند و به فرمودهٔ زیبای قرآن کریم کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْت.
خوشا به حال آنانی که، روسفید و سربلند به سوی ربّ و خالق خود رفتندخوشا به حال آنانیکه، با عشق حسینی، شهادت را پسندیدند و رفتند خوشا به حال آنانیکه، فرمان خمینی را به گوش خویش پسندیدند و رفتندخوشا به حال آنانیکه، به وقت دادن جان، به حال گریه خندیدند و رفتند خوشا به حال آنانیکه، بر حفظ اسلام علیه کفر، جنگیدند و رفتندخوشا به حال آنانیکه، از پیمانه دوست، شراب عشق نوشیدند و رفتند
برادران عزیز توصیه می نمایم که تقوای الهی را هر چه بیشتر رعایت کنید و حافظ صدیق خون شهدا باشید که فقط به فقط، سعادت حقیقی در این راه است و بس.
انتهای پیام/