به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «کاظم اخوان» در سال ۱۳۳۸ در مشهد چشم به جهان گشود؛ با شروع جنگ وی به ستاد جنگهای نامنظم پیوست. این شهید بزرگوار در کنار شهید مصطفی چمران در بیش از ۷۰ عملیات و نبرد خطرناک به عنوان یک عکاس رزمنده با دوربین عکاسی و فیلمبرداری حاضر بود که البته تا کنون پیکر این شهید والامقام مفقودالاثر مانده است.
در ادامه، زندگینامه این شهید عزیز را میخوانید:
«به دلیل تقارن با میلاد امام کاظم (ع)، نام کاظم را برای او برگزیدند. پدرش از خادمان بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) بود و بعد از سالها انتظار همچون پیر کنعان در فراق یوسف گمگشته خود چشم به راه خبری از بازگشت پیکر فرزند شهید خود ماند اما پس از ۱۲ سال رنج و محنت انتظار، چهره در نقاب خاک کشید و با اندوه و حسرت دیدار جوانش، رهسپار دیار باقی شد.
کاظم تحصیلات ابتدائی و متوسطه را با اخذ دو دیپلم طبیعی و ریاضی در زادگاه خود به پایان رساند. او طی دوران تحصیل به ورزش نیز اهتمام داشت و در مسابقات کشتی استانی آموزشگاهها صاحب عنوان شد.
علاوه بر تحصیل و ورزش، هرگاه فرصتی مییافت در کنار پدرش در خدمت به زائران امام هشتم (ع) میکوشید، خاندان اخوان این افتخار را داشتند که نسل در نسل از خادمان حرم امام رضا (ع) باشند.
با آغاز نهضت شکوهمند انقلاب اسلامی بهصف انقلابیون پیوست و در کلیه راهپیماییها حضور فعال داشت. وی پس از پیروزی انقلاب همچنان شور و نشاط انقلابی خود را حفظ کرد و در سنگرهای مختلف به خدمت پرداخت.
در سال ۱۳۵۹ گلچین روزگار مادرش را با خود برد. با آغاز جنگ تحمیلی آرام و قرار نداشت لذا سریع خود را از مشهد به اهواز رساند و به ستاد جنگهای نامنظم پیوست و با حضور در این گروه که نقش بسیار ارزندهای در دفاع از میهن اسلامی داشت، در کنار شهید چمران در بیش از ۷۰ عملیات و نبرد خطرناک با دوربین عکاسی و فیلمبرداری در گرماگرم نبرد حضور یافت.
او در بیشتر مأموریتهای جنگی در کنار دکتر چمران بود و ارتباط بسیار صمیمی با وی داشت و شدیداً موردتوجه شهید چمران قرار گرفت. در نبرد همیشه پیشتاز بود، علاوه بر اسلحه، وسایل دوربین عکاسی و فیلمبرداری را نیز با خود حمل میکرد، در هریک از خطوط، هنگامیکه ارتباط قطع میشد او بود که به دلیل شهامت و ورزیدگی بهسرعت ارتباط را برقرار میکرد. در سختترین شرایط جنگی حتی در شرایطی که انتظار شکست میرفت او بود که با قاطعیت و اطمینان دیگران را دلداری میداد.
آرامش و متانت شهید اخوان در کارها اطمینان خاطر ایجاد میکرد، در هر فضائی قرار میگرفت شادی را بر آن فضا حاکم میکرد، حتی در اولین برخورد گمان میکردی که گوئی سالهاست او را میشناسی و میتوانی به او تکیه کنی و مشتاق دیدار دوباره او بودی.
او یک رزمنده بسیجی هنرمند است که هنر عکاسی در وی با جنگ متولد شد و با تشویق و تحسین شهید چمران و عشق و ایمان به ثبت لحظات ناب ایثار رشد کرد و تبدیل به یکی از پدیدههای عکاسی جنگ شد.
یک عکس و ثبت آن در اذهان گویاتر از صدها کلام و چندین مجلد است. اخوان آنچنان در عمق زوایای حرکتی جنگ حضور داشت که برای ثبت حادثهای که کمتر از یک لحظه و شاید تنها برای یکبار در طول تاریخ اتفاق میافتد، ازخودگذشتگی میکرد.
وی در طول یک سال و نیم زندگی مداوم در جبههها موفق شد صحنههایی بدیع و استثنایی را به تصویر بکشد تا نسلهای آینده ببینند و بدانند آنچه که سالها پیش اتفاق افتاده چگونه بوده و این رسالتی است بزرگ که یک خبرنگار باید بدان همت گمارد.
او مسؤولیت خود را خوب میشناخت، ثبت تصویر ایثارها و فداکاریهای شیران و دلیر مردان و زنده نگهداشتن حماسهها. درعینحال که در صف حسینیان حضور داشت وظیفه زینبگونه خود را به نحو احسن انجام داد.
باید خون سرخ رزمندگان را برای همیشه در تاریخ ثبت میکرد تا نشانهای باشد از ایمان آنان که اسماعیل وار گردن به حکم الله نهاده و زخم تیغ را به جان خریده و سرخی خونشان یادگاری ابدی در تاریخ است.
با نگاهی به عکسهای اخوان میتوان دریافت، سری پرشور او را در تهیه عکسها یاری کرده، با ایمان و علاقه به مهارت و تخصص رسیده و با جاودانه کردن وقایع خاص جنگ مضامین، حماسه، جوشش خون رزمندگان، ایثارها، مرگ و اسارت دشمن، ویرانی، آوارگی، بحرانها و… در آثارش متجلی شدهاند.
عکسها بیانگر عشقی سرشارند. نگاه او تنها نگاه یک عکاس نیست و بهعنوان یک رزمنده از منظری متعالی شاهد وقایع بود و همین نگاه به عکسهای او خیرهکنندگی خاصی بخشیده است. خاطرههای جانبازی و ایثارگریها و شهامتهای خود وی نیز همواره زبانزد همرزمانش بود، دوستانش او را «رزمنده عکاس» مینامیدند.
یکی از ویژگیهای عکاسی جنگ در مقایسه با فیلم مستند و سینمایی جنگی، ثابت بودن آن است که برخلاف فیلم در حرکت نیست، به همین دلیل واقعیتها و لحظات مختلف نبرد را بهتر به ما منتقل میکند.
در نمایشگاه بزرگ عکس به مناسبت سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد و در آن ۷۵ عکاس حرفهای و آماتور شرکت داشتند، بنا به آراء بازدیدکنندگان به خاطر صمیمیت و ویژگیهای خاص و تأثیرگذار در ثبت صحنههای بدیع و استثنایی، اخوان مقام اول را کسب کرد.
همچنین تعدادی از کارهایش در ویژهنامه منتشرشده توسط ستاد تبلیغات جنگ در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ که حاصل کار عکاسان حرفهای جنگ بود، چاپ شد و در این میان یکی از عکسهای استثنایی گرفته شده توسط او بهعنوان طرح روی جلد آن انتخاب شد.
اخوان پس از ثبت لحظات تاریخی و حساس فتح خرمشهر در تیرماه سال ۱۳۶۱ بعد از حمله گسترده زمینی، دریایی، هوایی رژیم صهیونیستی به همراه یک هیئت دیپلماتیک داوطلبانه عازم لبنان شد. علیرغم اینکه برخی از دوستانش با توجه به محاصره بودن بیروت و شرایط خاص یک کشور اشغال شده به او توصیه میکنند از چنین سفر خطرناکی صرف نظر کند اما تاب نمیآورد و راهی لبنان میشود. با علم به اینکه میداند ممکن است این سفر مرگ و اسارت را به در پی داشته باشد.
حضور مداوم در جبهههای نبرد از یکسو و تحت تعلیمات فکری شهید چمران قرار گرفتن از سوی دیگر عارفی سلحشور از کاظم اخوان ساخته بود، که از خطرات در راه نمیهراسید. او این بار میخواست با دوربینش اشغالگران صهیونیست را نشانه رود و با به تصویر کشیدن مقاومت مردم فلسطین و لبنان، چهره جنایتپیشگان صهیونیست نژادپرست را بیش از پیش برای جهانیان رسوا سازد، اما قبل از ورود به بیروت در ایست بازرسی نیروهای فالانژ وابسته به صهیونیستها در تاریخ ۱۴ تیرماه سال ۱۳۶۱ در توطئه مشترک صهیونیستها و فالانژها ربوده شد.
و از آن تاریخ تاکنون اخبار ضد و نقیضی در ارتباط با سرنوشت او و همراهانش مبنی بر شهادت و یا اسارت در چنگال صهیونیستیها در داخل و خارج از کشور منتشر نشده است.»
انتهای پیام/ 911