گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - شهاب شعبانینیا؛ این روزها مصادف با عید سعید غدیر و ایام جشن و سرور است و قاعدتاً بهتر است که در چنین روزهایی از پرداختن به مطالبی که موجب تکدر خاطر میشود، خودداری کرد؛ اما در همین روزها موضوعی پیش آمد که نمیشد از آن عبور کرد؛ در واقع انعکاس معضلات جامعه و زیر ذرهبین قرار دادنِ ایرادات بهمنظور کمک به رفع آنها، رسالتی است که خبرنگاران بر عهده دارند و سطور پیش رو نیز بر همین اساس نگاشته شدهاند.
من و همنسلهایم که معروف به «بچههای دهه شصتی» هستیم، خاطراتی هرچند مبهم و نهچندان روشن از آن دهه و بهخصوص جنگ را در ذهن داریم؛ بمباران و موشکباران شهرها، صدای آژیر قرمز، دویدن به سمت پناهگاه یا زیرزمین، شنیدن خبر مجروحیت یا شهادت یک فامیل و یا دوست و آشنا؛ اینها بخشی از خاطرات دوران کودکی ما را شکل میدهد. در میان همه این خاطرات، شنیدن خبر شهادت آشنایان از آن مواردی است که به سادگی از خاطر نمیرود.
یادم هست که آن زمان به همراه خانوادهام به خانوادههای دو تن از شهدایی که از بستگانمان بودند، سر میزدیم و سعی میکردیم که پیوسته جویای حالشان باشیم؛ البته من در دوران کودکی نمیتوانستم حال و هوای آن پسر و دختری را که پدر از دست داده بودند، درک کنم و سالها بعد زمانی در آن موقعیت قرار گرفتم که خودم نیز از نعمت پدر، محروم شدم و سنگ مزارش مونس تنهاییِ من شد.
حضور در کنار مزار شهید و درد دل کردن با سنگ قبر او نیز تنها دلخوشی خانوادههای شهدا و تسکینبخش گوشهای از آلام آنهاست؛ اما از چند سال قبل و در پی تصمیم تأملبرانگیز برخی از مسؤولان، طرحی با عنوان «یکسانسازی قبور شهدا» به مورد اجرا گذاشته شد که این دلخوشی را از خانوادههای شهدا گرفت و موجب رنجش خاطر بسیاری از آنان شد؛ طرحی که با بیتوجهی به نظرات و احساسات خانوادههای شهدا، انتقاد حضرت امام خامنهای را هم در پی داشت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز دهم بهمن ۱۳۹۷ پس از زیارت مزار شهدای بهشت زهرای تهران در بیاناتی به این موضوع اشاره و عنوان کردند: «یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسانسازی قبور شهدا است. این [جا]خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامتها] را صاف کنیم، به خیال اینکه میخواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم.»
از همان زمان که چنین طرحی اجرا شد و جمع زیادی از خانوادههای شهدا نسبت به آن اعتراض کردند، رسانههای مختلف به این موضوع پرداختند؛ اما بیان این نکته ضروری است که اثرات اجرای این طرح، محدود به زمان اجرای آن نیست و گذشت روزها و سالها اثری در کاهش عوارض منفی به جای مانده بر دل و ذهن خانوادههای شهدا ندارد. در طرح یکسانسازی قبور شهدا، این سنگ مزار قدیمیِ شهدا نبود که شکست؛ بلکه دل خانوادههای شهدا شکسته شد؛ این زخم تا همیشه تازه است و مرهمی ندارد. شاهد مثال من در اینخصوص، درد دل فرزند یکی از بستگان شهیدم است که در هفته گذشته و به مناسبت سالروز شهادت آن سنگرسازِ بی سنگر مطرح شد.
امید است که مسؤولان ذیربط، با مطالعه دلگویههای این فرزند شهید که در ذیل آمده است، از این پس با تدبیر و درایت بیشتری تصمیم گرفته و در جهت رضای خدا و شادی دل خانوادههای شهدا اقدام کنند.
«سلام... البته سالگرد بابا ۱۲ مرداد هست و به قمری هم شب عید قربان بابا رو شهید کردن؛ ولی چون تشییعشون ۱۳ مرداد بوده، بنیاد شهید هم ۱۳ مرداد رو روز شهادت ثبت کرده؛ البته دیروز شبکه پنج قبل از اذان ظهر و قبل از اذان مغرب عکس بابارو نشون دادن، انشاالله ما هم فردا میریم شمال سر مزار بابا؛ البته با رعایت کامل مراقبتهای بهداشتی؛ آخه بابا شمالی بودن و همونجا توی همون روستای زادگاه پدریشون به خاک سپرده شدن. خیلی دلتنگ بابا هستم. اگه عمری باشه و اگه خدا بخواد، میرم سر مزارشون برای عرض ادب؛ اینم بمونه که از قدیم میگن دختر باباییه. از بابا برای ما فقط یه سنگ بوده که گفتن این باباست و چقدر به اون سنگ انس داشتم تا اینکه پارسال بنیاد شهید بدون اجازه ما مزار بابامو تخریب کرد؛ تا چند ماه حتی یه نشونه نذاشته بودن، خون به دل ما کردن و بعد از چندین ماه یه سنگ ساده و کوچیک بدون حجله برای بابامون گذاشتن به اسم زیباسازی! تمام خاطرات و انس قلبی ما رو زیر سنگشکنهاشون شکستن و دل ما رو آتیش زدن. وقتی این خبر به حضرت آقا رسید، فرمودن خیلی کار غلطی کردین اون سنگهایی که خانوادههاشون درست کرده بودن از بین بردین به اسم زیباسازی!! زیبایی مزار شهدا به همون شکلی [است] که خانوادههاشون درست کرده بودن. خلاصه که از پارسال که بنیاد این کار رو کرد، احساس میکنم دوباره یتیم شدم.
... بنیاد وقتی کار تموم شد یه برگههایی رو آماده کرد و به خادم اون امامزادهای که بابا توش دفن هستن داد که توی اون برگهها نوشته بود میزان رضایتمندی شما و منم در جواب براشون یه طومار نوشتم و از خجالتشون در اومدم؛ گفتم اگه شماها به فکر رضایتمندی ما بودین، قبل از انجام این کار مسخره از ما اجازه میگرفتین نه اینکه دل ما رو خون کنید. تمام خاطرات و انس کودکی و نوجوانی و جوانی و زندگی کردن با اون سنگی که برای ما حکم پدر داشت رو نابود کنید، بعد از ما بپرسید چقدر از این کار راضی هستین!!! تا اونجایی که من میدونم اکثر خانوادههایی که شهیدشون نزدیک مزار بابا هست، ناراضی و گلهمند بودن و در آخر گفتم مزار پدر من جابهجا شده و چند ماه هم مثل بقیع بود؛ فقط خاک بود؛ حتی یه تابلوی کوچیک هم برای اون همه شهید نذاشتن و حالا با برداشتن حجلهاش و اون شعری که خانواده برای سنگشون انتخاب کردن، دوباره ما رو یتیم کردین. اگر این بلا سر محل دفن عزیزان خودتون بیاد باز هم راضی هستین؟؟!!! وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون؛ و خداوند جواب ظلم هرکسی رو میده.»
انتهای پیام/ 200