آرزوی شهید «علی‌اکبر امیری قریه‌علی» شهادت بود

شهید «علی‌اکبر امیری قریه‌علی» در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌گوید: اى قادر متعال اى غفار، برمن ببخش و مگذار مرگم همچنان زندگیم ننگین باشد و مرا به فیض شهادت برسان تا اگر زندگى کردنم براى تو نبوده لااقل مردنم براى تو باشد و اگر انشاءالله  به لطف و کرم خدا شهادت نصیبم شد و به آرزوى دیرینم رسیدم.
کد خبر: ۴۱۰۵۶۰
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۲ - 13August 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، شهید «علی اکبر امیری قریه علی» پانزدهم اردیبهشت 1338، در شهرستان یزد به دنیا آمد. پدرش حسین، کارگر کارخانه بود و مادرش سلطان نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته الکترونیک درس خواند. کارمند صدا و سیما بود. سال 1361 ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. دوازدهم آبان 1361، به عنوان آرپی‌جی‌زن در «موسیان» هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به صورت، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای خلدبرین زادگاهش به خاک سپردند.

در ادامه فرازی از وصیت‌نامه این شهید بزرگوار را از نظر می‌گذارنیم:

 قبل از هرچیز خدا راشکر مى‌نمایم که امام خمینى این نعمت عظمى را به ما عطا فرمود. در سایه رهبری‌هاى خردمندانه و پدرانه این پیر مجاهد به انقلاب اسلامى دست یافتیم و به برکت انقلاب اسلامى زمینه‌آگاهى‌ و رشد و تکامل ‌همگان فراهم گردید.

سپاس و ستایش خداى را که به من توفیق به جبهه رفتن را عطافرمود، اما اى خداى رب جهان و جهانیان و اى یگانه معبود عالمیان حال که توفیق ‌به‌ جبهه رفتن را به این حقیر سیه‌روى گنه‌کار عطافرموده‌اى بار دیگر برمن منت گذار و شهادت را نیز نصیبم کن، چون ‌تو خود خوب مى‌دانى که من از سنگینى بار گنه همیشه از مردن ‌در بستر بیمارى‌ وحشت داشته‌ام.

گذشته از آن من چگونه مى‌توانم در رختخواب ذلت بمیرم درحالیکه  على (ع)  ابرمرد تاریخ اسلام و بشریت این اسوه تقوا و معنویت در محراب نماز و عبادت بدست کوردلى از کوردلان عصر جاهلیت با ضربت شمشیر زهرآلود به شهادت‌رسید.

خدایا من چگونه مرگ در بستر را پذیرا باشم در حالیکه حسین(ع) زاده زهرا (س) و فرزند رسول اکرم(ص) در میدان نبرد با کفار با لب عطشان در حالیکه فریاد میزد:«انى لا ارى الموت الا السعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما».

همانا مرگ را جز سعادت و زندگى را با ظالمین را جز خوارى  و خذلان نمى‌بینم با آغوش باز به استقبال شهادت رفت‌ و درس آزادگى و آزادزیستن و آزادمردن ‌را به‌ جهانیان آموخت.

راستى خدایا مگر من می‌توانم ننگ در گوشه بیمارستان و در بستر بیمارى مردن را پذیرا شوم در حالیکه هر روز پیکر پاک جوانان اسلام که در اثر آتش گلوله‌هاى توپ و خمپاره‌هاى دژخیمان صدامى قطعه قطعه شده‌اند و برروى دست امت حزب‌الله تا خلدبرین‌ها تشییع می‌شود.

نه نه، هرگز و تو اى خداى من و خداى شهیدان، دیگر بس است دیگر نمی‌خواهم به‌دنبال تابوت شهیدى دویده‌ و فریاد برآرم ‌شهیدان زنده‌اند الله اکبر. اى خداى توانا و اى بهتر از همه دانا پس شهیدم کن هر چند که لایق نام شهیدداشتن نیستم.

اى قادر متعال اى غفار، برمن ببخش ‌و مگذار مرگم ‌همچنان زندگیم ننگین باشد و مرا به فیض شهادت برسان تا اگر زندگى کردنم براى تو نبوده‌ لااقل مردنم براى تو باشد و اگر انشاءالله  به لطف و کرم خدا شهادت نصیبم شد و به آرزوى دیرینم‌ رسیدم.

پدر، مادر، خواهران و برادرانم:

خوشحال باشید که عضو کوچکى و ناقابل ‌از خانواده‌تان‌ جان بى‌ارزشش را قربانى امام خمینى، این بزرگ مرد جهان اسلام و احیا کننده مردگان عصر جاهلیت جدید  و متمدن نموده است و در مسیر الله  با نثار خون خویش به فلاح و رستگارى ابدى دست یافته و بدانید که گریه کردن صرفا بدین خاطر که جسم من دیگر در بین شما نیست کارى پوچ و بیهوده است.

چرا که در واقع زنده ‌واقعى طبق آیات شریفه قرآن شهدا هستند و اگر می‌خواهید گریه کنید بر ماندن خود اشک ‌بریزید نه رفتن من و فراموش نکنید که حتى ‌آب‌ زلال و پاک نیز که خود از مطهرات است در اثر ماندن‌ و نرفتن مى‌گندد و توصیه‌ام به شما این است که بخاطر شهادت من ابدا ذره‌اى و ناراحتى به‌خود راه ‌ندهید که زنده واقعى منم و گریه کردن شما جز شاد نمودن دشمن چیز دیگرى به ارمغان نمى‌آورد و چه بهتر که به جاى گریه کردن که نشانه عجز و ناتوانى است محکم‌تر از پیش دندانهایتان را بهم  بفشارید و استوارتر از قبل در خط امام گام‌بردارید امیدوارم که موفق باشید.

و تواى همسرم:

 من دیگر نزد تو برنمی‌گردم زیرا عروسى زیباتر و گیراتر و سرخ‌رویتر و سیه‌موتر از تو دارم، آرى عروس من همان عروس شهادت است و درفجرخونین و در سنگر خونین سخت در آغوشش خزیده‌ام و هرگز آغوش دوست داشتنى‌اش را ترک نخواهم‌ گفت .‌اما حال که از کنارت رفته‌ام از تو مى‌خواهم که سنگرت هرگز خالى نگذارى و مى‌دانى که هر تیرى‌ که ‌از گوشه حجاب‌سیاه‌ خواهرى برسر دشمن فرود مى‌آید هزاران هزار بار کشنده‌تر از گلوله‌هاى کلاشینگف رزمندگان است پس همواره در سنگر حجاب چون گذشته با دیگر خواهران خود به مبارزه ‌ادامه ده.

اى امت قهرمان و شهید پرور:

من خود را کوچکتر از آن مى‌دانم که پیامى براى شما داشته‌باشم اما یادآورى این نکته ضرورى است که تمامى شهدا  در وصیت‌نامه‌هاى خویش از شما درخواست نموده‌اند که امام را تنها مگذارید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار