گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ حامد افروغ؛ تاسوعای حسینی هر سال به یاد سقای تشنه لب کربلا گرامی داشته میشود. سقایی که آزادگی و رادمردی را به اوج رساند و چون خورشیدی فروزان در آسمان ابدیت سکنی گزید.
واقعه کربلا همچون نقشه راهی است که حق طلبان و آزادگان جهان را فارق از کیش و آیین و فکر و عقیده کرد هم میآورد تا مفاهیم بلند انسانیت و اوج بزرگی یک بشر را به آنها نمایش دهد و در این میان، تماشای رعنایی و رشیدگی رفتار ساقی عطشان این بوم رنگارنگ، به تنهایی مسحورکننده هر مخاطبی است.
اباالفضل العباس (ع) در عاشورا به همه آموخت که رابطه امام و ماموم چگونه باید باشد، رابطهای که علیرغم نسبت برادری، سرشار از ادب و خضوع و وفاداری است. «پدر مشک» در این صحنه نه تنها ساقی تشنگان معرفت و ادب، بلکه سقای تشنگان عشق و دلدادگی شد تا یک سرباز نمونه و کامل را برای همگان به تصویر بکشد و غیرت و مسئولیتپذیری را بیاموزاند؛ از این روست که عباس بزرگامام رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بود. امامی که نقطه اوج رشد یک ماموم بود و حالا خود امام شده است.
لحظه لحظه حیات عباس (ع) سرشار است از صلابت و تابندگی. با آنکه در زندگیاش مهر خاموشی بر لب زده و در محضر امامانش ادب حضور را پاس میداشت، اما نفس حضورش به قدری پررنگ و موثر مینمود که گرمای نفسش امیدبخش دل حرم و پشتوانه امام حسین (ع) شد؛ امروز اما برای درک آن شخصیت سترگ و بیمانند، ملت ایران چشم به قامت رعنایی داشت که سلمانوار پا جای پای آن ابرمرد نهاد و خود نیز در او حل شد تا چون آیینهای گوشهای از آن همه زیبایی را نمایندگی کند.
«حاج قاسم سلیمانی» که حیاتش با آن خاموشی پرصلابتش و غیرت تام و تمامش عمود دل حرم ایران بود، ثابت کرد اقتدا کردن به سقای دشت کربلا چون بال پرواز آدمی را به اوج شکوه و بزرگی میرساند. شکوهی که نامش دل دشمنان را آب کند و پشتوانهای باشد برای آنان که در جبهه حق استقامت میورزند.
نسبت دادن حاج قاسم به اباالفضل العباس (ع) از سوی مردم، که همچون او زیست و همچون او به شهادت رسید و مصداق بارز «عاش سعیدا و مات سعیدا» شد، رساترین شهادت تاریخ در پیشگاه خداوند متعال بود تا مزد سال ها مجاهدت و رادمردی قاسم اباالفضلی مبلت ایران را بدهد؛ اما حاج قاسم اولین عباس ایران نبود و آخرین هم نخواهد بود و بسیارند سربازانی که در سکوت، عمود حرم ایران بوده و در سکوت هم آسمان میشوند اما پشت به مردم و راه حقی که در ان استقامت میکنند، نکردهاند، به قول حضرت حافظ:
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
انتهای پیام/ 112