چهل‌سالگی سرو/

می خواهم با امام حسین (ع) همدرد باشم

پزشکان اجازه نمی‌دادند او آب بنوشد تا اینکه سرانجام در عصر تاسوعا با لبانی تشنه همچون مولایش امام حسین (ع) به شهادت رسید. چه همدردی بالاتر از اینکه: اسمش حسین بود، روز تاسوعا در عملیات محرم با لبانی تشنه شهید شد و پیکر مطهرش در روز عاشورا تشییع شد.
کد خبر: ۴۱۳۳۶۴
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۰ - 31August 2020

می خواهم  با امام حسین (ع) همدرد باشمبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تهران، شهید حسین چراغی یکم مهر 1340، در شهرستان ورامین به دنیا آمد. دانش آموز دوم متوسطه بود که به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سوم آبان 1361 در کوشک بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. 

پیکر پاکش در روستای ده امام تابعه شهرستان پاکدشت به خاک سپرده شد.  

در کتاب السابقون به بخشی از زندگی شهید چراغی اشاره شده که در ادامه می‌خوانید: 

اسمش حسین بود و خیلی هم سعی می کرد مانند امام حسین (ع) باشد. درجه ایمان بالایی که داشت، باعث شده بود بسیار خوش اخلاق و اهل نماز اهل وقت و مسجد باشد، درست مثل پدرش که همیشه می گفت راضی نیستم کسی تا نمازش را نخوانده بر سر سفره بنشیند و غذا بخورد.

از ابتدا زیر سایه این پدر معتقد و با ایمان بزرگ شده بود. و کمی که بزرگتر شد به عنوان  یک پشتیبان، تکیه گاه  محکمی برای او بود و در کارها به ایشان  کمک می کرد. حسین در اوقات فراغت خود گاهی  با پدر که آشپز دانشگاه بود همکاری می کرد گاهی  کتابهای دینی و مذهبی می خواند و گاهی دربسیج و مسجد  محل خدمت می کرد.  بهترین دوست خانوادگی شان  خلیل شیرازی ( شهید) بود. وقتی می خواست به جبهه برود  برای کسب اجازه نزد پدرش رفت، اما او گفت تو مشغول  تحصیل هستی  پس درست چه می شود؟  حسین گفت  درسم را هم ادامه می دهم، همین هم شد، بیشتر از دو سال  در جبهه بود. آنجا درس می خواند و زمان امتحانات بر می گشت، بزرگترین آرزویش این بود، که می گفت می خواهم  با امام حسین علیه السلام همدرد باشم. می خواهم راه ایشان را پیش بگیرم.

در عملیات  محرم بود که از ناحیه شکم خمپاره خورد 3 روز در بیمارستان بستری بود و مدام از پدر طلب آب می کرد، اما پزشکان اجازه نمی دادند او آب بنوشد. تا اینکه سرانجام درعصر تاسوعا با لبانی تشنه همچون مولایش امام حسین (ع) به شهادت رسید. و چه زیبا آرزویش تحقق یافت. چه همدردی بالاتر از اینکه: اسمش حسین بود، روز تاسوعا در عملیات محرم با لبانی تشنه  شهید شد و پیکر مطهرش در روز عاشورا تشییع شد. وقتی این شهید پاک را درون قبر گذاشتند لبخند می زد،  مثل اینکه از زندگانی و مرگش بسیار راضی بود.

 پدرش همیشه می گفت حسین من هم مثل امام حسین (ع) شهید شد. امیدوارم که شهید به همه ما کمک کند و روز قیامت نیز مارا شفاعت نماید. ان شاء الله

بخشی از وصیت نامه شهید

 امام را تنها مگذارید. همیشه برای امام دعا کنید و بگویید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار و یاران صدیق امام و امید امام امت و ملت آیت الله منتظری را هم همیشه در پیش مردم مطرح و برای او هم دعا کنید که خدا او را برای ملت ما حفظ کند.

خانواده من اگر از مسئولان که در ارگانهایی انقلابی هستند بدی یا چیزی می بینید. آن را به حساب اسلام مگذارید و سعی کنید همیشه بر مشکلات مادی پیروز شوید و اگر شهادت توفیق ما شد شما افتخار کنید که توانستید در راه اسلام و قرآن یک فرزند ناچیز خود را داده و خود شما هم آماده برای شهادت در راه خدا شوید.

زیرا استاد مطهری می فرماید: شهادت تزریق خون در پیکر اجتماع است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار