به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، نهمین قسمت از مجموعه برنامه سوره که شبهای محرم از شبکه چهارم سیما پخش میشد و به جنبههای مختلف واقعه عاشورا و پیوند آن با وضعیت امروز جامعه اشاره داشت. در این قسمت از برنامه سوره گلعلی بابایی، رزمنده و نویسنده حوزه دفاع مقدس به بیان نقطه نظرات خود پرداخت.
بابایی درباره شباهتهای دفاع مقدس و واقعه عاشورا اظهار داشت: به این خاطر جنگ بر ما تحمیل شد که انقلابی با ایدئولوژی اسلامی به دست مردم اتفاق افتاد. برای ابرقدرتها تشکیل حکومتی کهب ه شرق و غرب وابسته نباشد قابل تحمل نبود و بعد از انقلاب اسلامی دشمن سعی کرد تا به نحوی این انقلاب را نابود یا ضعیف کند تا اینکه در ۳۱ شهریور سال ۵۹ یپور جنگ زده شد و صدام با ساز و برگ نظامی به ایران حمله کرد.
وی افزود: چند روز بعد از حمله دشمن امام یک پیام و فراخوانی داد که شاید ماهیت آن خیلیهم اسلامی نباشد که از مردم خواست به دفاع از کشور برخیزند. ۴۰ روز بعد از شروع جنگ محرم آغاز شد و سوسنگرد نیز در آستانه سقوط بود، روز عاشورا سوسنگرد سقوط کرد. همزمانی جنگ با محرم خود به خود علقه و ارتباطی بین رزمندگان و محرم برقرار کرد. در مسجد جوادالائمه محله ما شهید جواد معینی را داشتیم که روز عاشورا پیکرش به عنوان اولین شهید محله به مسجد آمد. پیکر را جلوی صف نماز گذاشتند، پدر شهید خیلی آرام به مردمی که ناراحت بودند گفت مگر چه شده، بیایید نمازتان را بخوانید پسر من برای نماز شهید شده این رفتار پدر شهید الگویی شد برای باقی اتفاقات از این قبیل در محله.
بابایی تصریح کرد: به خاطرحجم وسیع حمله باید چیزی مردم را به صحنه میآورد و اینجا مردم جدای از عرق ملی با یک تکلیف دینی مواجه شدند که رفتن به جبهه واجب عینی است.
وی با اشاره به نقش امام در جایگاه، ولی امر و راهبر گفت: رزمندگانی که با ایده مذهبی رفته بودند که اغلب رزمندگان را تشکیل میدادند، چشمشان به دهان امام بود. این موضوع در وصیتنامه شهدا مشهود است که مردم را به پیروی از رهبری توصیه کردند. اگر نبود این علاقه و اعتقاد به شخصیت حقوقی امام و جایگاه، ولی فقیه شاید ما این تعداد داوطلب برای حضور در جنگ نداشتیم.
نویسنده حوزه دفاع مقدس گفت: شاید عملیاتی انجام میشد که موفقیت آمیز نبود، ولی وقتی پای صحبت شهید همت میشنیدیم چنان قانع میشدیم که همه چیز از یادمان میرفت. بن مایه صحبتهای فرماندهان حرفهای امام بود. بعد عملیات طریق القدس دشمن به چذابه حمله کرد و تلفات زیادی گرفت. یکسری از فرماندهان این به ذهنشان آمد که ما در مقابل دشمن نمیتوانیم مقاومت کنیم، اما امام در نشستی با فرماندهان گفتند شما با تدبیر و مدیریت عمل کنید کاری به نتیجه نداشته باشید، ادای تکلیف مهم باشد. سردار جعفری میگفت وقتی این حرف را از امام شنیدیم گویی آب خنکی روی بدن گر گرفته ما ریخته شد.
وی در خصوص واکنش رزمندهها نسبت به عملیاتهای ناموفق در جبهه بیان کرد: بیشتر نیروهایی که میآمدند اکیپی از دوستان بود که شهادت هر کدام از آنها روحیه دوستانشان را خراب میکرد وقتی صحبتهای آرام بخش فرمانده همت را میشنیدند و ایشان روایتهای تاریخی را بازگو میکردند به راحتی حرفهایش را میپذیرفتند و آرامش پیدا میکردند.
وی با اشاره به برخی نظرات در خصوص تشکیل سپر انسانی از جوانان با استفاده از روح عاشورا در دفاع مقدس گفت: اولین بار دو نفر از نویسندگان امریکا مدعی شدند مسوولین ایرانی از مذهب برای تهیج جوانان برای ورود به جنگ استفاده میکنند که این ادع پساز دو حمله پیروزمندانه ایران بود. اینطور نیست و اتفاقا همه سعی بر کم شدن تلفات داشتند. مجادلاتی هم اگر بین فرماندهان بود برای کم کردن تلفات بود. مثل بحث شهید وزوایی و احمد متوسلیان در مرحله اول عملیات بیت المقدس و یا در عملیات والفجر ۴ شهید همت و شهید صیاد شیرازی مجادله سختی داشت و صیاد شیرازی از همت ناراحت میشود که چرا حرفش را قبول نمیکند. همه اینها به خاطر کمتر شدن تلفات بود.
بابایی در خصوص تاثیر حضور روحانیت در خط مقدم و روحیه دهی به رزمندگان افزود: در شب عملیات آیت الله مشکینی، آیت الله صدوقی، آیت الله اشرفی اصفهانی در سنگر فرماندهی بودند و روحیه میدادند. رهبر انقلاب تا قبل ترور بیشتر وقتش را در جبهه میگذراند این اتفاق باعث میشد ارتباط دفاع مقدس و رزمنده ما با مکتب عاشورا بیشتر باشد. قبل از عملیات والفجر ۴ مدت زیادی لشکر در اردوگاه قلاجه بود و به نظر بیشتر رزمندگان طلاییترین دوران معنوی رزمندهها در همان قلاجه بود. شیخ حسین انصاریان چند روز در اردوگاهها میآمد و در طول روز چندین بار سخنران میکرد.
انتهای پیام/ 141