به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، «فرانکلین فوئر» نویسنده و کارشناس پایگاه آمریکایی «آتلانتیک» به بررسی رویکرد عوامگرایانه و پوپولیستی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا پرداخته است.
یادداشت فوئر با عنوان «ترامپ چگونه علم سیاست را میکشد؟» در پایگاه تحلیلی آتلانتیک منتشر شده و نویسنده در ابتدای نوشته خود میگوید: بعد از آن که در اواخر هفته گذشته، حامیان و طرفداران دو آتشه ترامپ کاروانی از ماشینها در پورتلند در ایالت اورگن را به راه انداختند، ترامپ در اظهاراتی آنان را «میهنپرستان» بزرگ توصیف کرد؛ ترامپ همچنین با تشویق طرفدارانش، مدعی هدفی خاص و ویژه برای آنها شد. با این حال به نظر میرسد که آن چه ترامپ بهدنبال حذف کامل آن است، خود «سیاست» است.
سیاست مفهومی است که در همه زمانها و در همه جای زبان انگلیسی وجود دارد و به نظر میرسد تبدیل به بخشی از زندگی آمریکاییها شده است، با وجود آن که وجود مفهوم سیاست در همه جوانب زندگی آمریکایی وجود دارد، اما این مفهوم کمتر به درستی و کامل تعریف شده است.
نویسنده در ادامه با تعریف سیاست، آن را مفهومی نشات گرفته از دوران باستان میداند و معتقد است که سیاست آن چیزی است که براساس آن جامعه میتواند به صورت صلح آمیز و مسالمت جویانه نظرات و منافع متفاوت و مختلف را تنظیم و حل و فصل کند.
به گفته فوئر، برای آنکه سیاست بتواند نقش تسهیل کننده و ثباتساز خود در جامعه را ایفا کند، شهروندان بایستی قواعدی را بپذیرند؛ بحثها و مشاجرات، متقاعدسازیها و تمایل به پذیرش شکستهای موقت و گذرا، ابزار سیاسی هستند که بوسیله جامعهای که تنشها و درگیریهای گریز ناپذیر را ارزیابی میکند، بکار گرفته میشوند؛ وقتی یک جامعه سیاست را کنار میزند و نادیده میگیرد، در واقع خشونت جای آن را خواهد گرفت؛ این شرایط تهدیدآمیز را پیشتر ما در جریان شلیک پلیس به دو نفر از معترضان در «کنوشا» واقع در ایالت «ویسکانسین» را تجربه کردهایم؛ این در حالی است که روسای جمهور در دیگر مناطق دنیا بهدنبال حل تنشها هستند، اما ترامپ گویی بهصورت عمدی بهدنبال تشدید تنشهاست.
در ادامه یادداشت آمده است: از زمانیکه «دونالد ترامپ» تصمیمش برای ریاست جمهوری آمریکا را بهصورت رسمی در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، او وعده داده که به کارهای سیاسی پایان دهد. این وعده ترامپ در همان ابتدا بسیار پیش پا افتاده و ابتدایی به نظر میرسید و بسیاری از رایدهندگان و روزنامهنگاران نسبت به این وعده ترامپ بسیار خوشبین بودند؛ این در حالی بود که نسلهایی از افراد و خانوادههای ثروتمندی که پیش از این روی کار میآمدند، همگی وعده میدادند که ارزشهای سیاسی را جایگزین روحیات تجاری خود کنند؛ از طرف دیگر، هنر تعامل و معامله همان چیزی است که هر رهبر بزرگ پارلمان مدعی است که آن را بکار خواهد گرفت، اما در مقابل ترامپ از همان ابتدایی که از قصدش برای ریاست جمهوری خبر داد و در طول دوره ریاست جمهوریاش طی چند سال گذشته نشان داده که لحن بیان و هدف او در واقع علیه سیاست است و همانطوریکه ترامپ برای انتخاب مجدد تلاش میکند، استراتژی او برای پیروزی بیشتر و بیشتر با هدف براندازی و نابودی روند سیاسی در آمریکاست.
در ادامه یادداشت آمده است: اگرچه ترامپ بهدنبال کسب پیروزی تمام عیار است، اما لفاظیها و شعارهای او در حال حاضر بر بیاعتبارسازی فرآیندهای سیاسی تاکید و تمرکز دارد؛ او خیلی واضح و صریح، نهادها و رویههای سیاسی را زیر سوال میبرد و به نظر میرسد که علنی و واضح میخواهد به طرفدارانش اعلام کند که مشارکت انتخاباتی بی معنی و پوچ است؛ استدلال ترامپ این گونه است: از آن جا که فیسبوک و توئیتر نظرات خودش و هوادارنش را سانسور میکند، لذا حامیانش دسترسی به ابزار مدرن مهم برای جلب نظر و بسیج کردن دیگران ندارند و در روز انتخابات نیز آرای رای دهندگان به میزان زیادی از طریق رایگیری پستی شمارش نمیشود؛ با این حال از آن جا که به ادعای ترامپ انتخابات ناعادلانه خواهد بود، ترامپ تاکنون از اعلام نظرش درباره نتایج انتخابات خودداری کرده است.
نویسنده همچنین میگوید: در گذشته گروههایی که گمان میکردند، رایشان نادیده گرفته شده به تظاهرات و اعتراض روی میآوردند و به صورت مسالمت آمیز تلاش میکردند تا نخبگان و نهادهای سیاسی حاکمیت مردمی را در نظر بگیرند، اما در جهان بینی ترامپ این نخبگان و نهادهای سیاسی علیه او هستند و او نسب به آنها بسیار بدبین است و با مشروعیت زدایی از سیستم سیاسی آمریکا به حامیان و طرفدارانش اعلام میکند که آنها چارهای برای بیان خواستها و اهداف خود از مسیر و نهادهای سیاسی ندارند و مجبورند تا سیاست را کنار بزنند؛ ترامپ در طول دوره ریاست جمهوری خود به هوادارانش این چراغ سبز را نشان داد که بهجای استفاده از روشهای سیاسی، به تهدید و ارعاب و اتکا به اسلحه روی بیاروند.
در یادداشت آتلانتیک آمده است: ترامپ نتوانست مسببان حادثه شارلوتزویل را محکوم کند و با اعتراضات علیه قوانین کرونا و محدودیتهای ناشی از آن همراه شد و در کنوانسیون ملی اخیر جمهوریخواهان از حامیان اسلحه در همان ابتدای کار حمایت کرد.
«فرانکلین فوئر» نویسنده مطلب، اما در ادامه معتقد است که ترامپ در مسیری که پیش گرفته است، بهشدت تنهاست و از جمله آنارشیستهای حامی ترامپ هرچند که تعدادشان کم است، اما تلاش میکنند تا تعداد خود را زیاد نشان دهند.
در ادامه نویسنده میافزاید: در میان روشنفکران سنت چپ، «غارتگری» شکلی از یک گفتمان سیاسی است، اما ترامپ وارث جریانی بهطور کامل ضدسیاسی و سیاستزداست؛ حزب سیاسی ترامپ هم برای کسب اهداف پایانی خود، بجای روی آوردن به قواعد سیاسی مرسوم، از حقهها و کلکهای پارلمانی استفاده میکند، بهعنوان نمونه جمهوریخواهان آمریکایی برای حفظ اکثریت خود، نامزد دیوان عالی را نپذیرفتند تا قدرت را همچنان در دست خود داشته باشند و ترامپ همین سنت بی قانونی را دنبال میکند، حتی اگر برایش خطر و هزینه بسیار داشته باشد؛ امروزه رسانههایی مانند فاکسنیوز، مهمانان آن، روشنفکران محافظه کار و حتی خود ترامپ، شهروند مسلح را میستایند و این نوع شهروند را بهترین امید برای اهداف خود معرفی میکنند.
نویسنده این یادداشت در پایان نوشته خود نسبت به سقوط آن چه او «دموکراسی آمریکایی» میخواند هشدار میدهد و معتقد است که اگرچه ترامپ بدنبال از بین بردن شیوه و فرآیند سیاسی در آمریکاست و این راه را بهترین روش برای باقی ماندن در قدرت میداند، اما باید توجه داشت که وقتی روند سیاسی متوقف میشود، فقط گلوله اسلحه باقی میماند؛ نویسنده با توصیف این وضعیت در واقع خواسته است تا نسبت به ترویج بی ثباتی و فروپاشی جامعه آمریکایی در میان تشدید ناامنیها در نتیجه اقدامات ترامپ هشدار دهد.
انتهای پیام/ ۴۲۱