به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، بامداد شنبه ۱۳ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد با فشارهای آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای ایران مخالفت کرده و به صراحت درخواست آمریکا را فاقد اعتبار قانونی دانستند. این اتفاق که یک هفته پس از شکست آمریکا در تصویب قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت رخ داد، دستاورد دیگری را نصیب تیم آمریکا نساخت.
روسیه، چین، آلمان، انگلیس، فرانسه، بلژیک، آفریقای جنوبی، نیجر، تونس، سنت وینسنت و گرنادین، استونی، ویتنام و اندونزی که خود ریاست دورهای شورای امنیت را برعهده داشت، تصریح کردند که آمریکا حق استفاده از مکانیسم ماشه را ندارد.
به این ترتیب، آمریکا دومین شکست و افتضاح سیاسی را از شورای امنیت برداشت کرد که در تاریخ این شورا بی سابقه بود و این گفته محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را بهتر نمایان ساخت که آمریکا دیگر ابرقدرت نیست.
در همین رابطه «مهدی مطهرنیا» استاد دانشگاه، کارشناس مسائل بین الملل و آینده پژوه سیاسی در گفتوگویی در خصوص ساز و کار مکانیسم ماشه و امکان فعال کردن آن از سوی آمریکا پرداخته که در ادامه میخوانید؛
آیا بر اساس قوانین بین المللی آمریکا این حق را دارد که به مکانیسم ماشه متوسل شده و تحریمهای پیشین را بار دیگر علیه ایران فعال کند؟
بر مبنای آنچه که در ساختار شورای امنیت سازمان ملل به عنوان رکن اصلی دارای قدرت اجرایی در نظام بین الملل پس از جنگ جهانی دوم وجود دارد، قدرتهای بزرگ دارای حق وتو در ساختار سازمان ملل از امتیازات خاصی برخورداند که از منظر حقوقی قابل تفسیر به رای و در راستای منافع خودشان است.
چند ماهی بیشتر نمیگذرد که در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای، همین روسیه و چین رای منفی به پیش نویس قطعنامه ضدایرانی آمریکا دادند، اما چون این دو حق وتو نداشتند، این پیش نویس با رای اکثریت به تصویب رسید و آمریکا توانست ایران را در محاق آژانس قرار دهد.
در رای گیری اخیر شورای امنیت در مورد قطعنامه پیشنهادی آمریکا، با وجود ۱۱ رای ممتنع و دو رای موافق که در مجموع اگر رای چین و روسیه نبود این قطعنامه هم به تصویب میرسید و موجب میشد که ایران بار دیگر در محاق هجمه بیشتر تحریمهای ایالات متحده قرار گیرد. فلذا باید بر این نکته تاکید کرد که آنچه که اکنون در منظر حقوق بین الملل قرار دارد آن است که قوانین بین المللی در سایه قدرت تعریف شده کنشگران اصلی نظام بین الملل در شورای امنیت سازمان ملل و میزان قدرت اثر آن در ضمانت اجرای اراده و تفسیر آنها بر این قوانین حقوقی مشخص میشود.
پس این که آیا آنه محق هستند یا نه و اینکه آیا این قوانین مطلوب است یا نه، مشروع است یا نیست حرف دیگری است و جای بحث دارد. ولی در عمل آمریکا یک قدرت بزرگ دارنده حق وتو است و از منظر این کشور در قطعنامه ۲۲۳۱ این حق برایش شکل گرفته است و بر اساس آنچه که در شورای امنیت قدرت دارد، قواعد حقوقی را بر اساس همین تفسیرها به نفع خود شکل و محتوا بخشد. همانگونه که طرف مقابل اکنون بیان کننده این معناست که آمریکا اکنون از برجام خارج شده و نمیتواند از آن بهره ببرد، آنها بر چند مطلب تکیه میکنند؛ از جمله این که بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه از اخطار (notification) نام برده است و بر اساس اخطار میتوان مکانیسم ماشه را فعال کرد. تفسیری که بسیاری از مخالفان برجام داشتند و میگفتند که آمریکا میتواند این کار را انجام دهد.
همین تفسیرها در ایران زمانی که برجام پذیرفته شد، اکنون میتواند مورد استفاده آنها قرار گیرد و به آن مراجعه کنند هر چند که این مسئله قدرتمند و صائب نیست، اما در ایران دیگران که به هر تقدیر فیلم آنها در مجامع گوناگون و در شبکههای صدا و سیما پخش شده، اکنون در دسترس است.
آمریکا چطور میتواند به عنوان عضو خارج شده از توافق هسته ای، به بندهای آن استناد کرده و خواهان اجرای این مکانیسم شود؟
آمریکا میگوید در قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان عضو شورای امنیت بوده و بر اساس این قطعنامه عمل میکند و از طرفی اکنون نیز عضو دائم این شورا است و اگر همه اعضا هم رای دهند او حق وتو دارد و همانگونه که حق وتوی چین و روسیه استمرار تحریمها را نقض میکند، حق وتوی آمریکا اگر حتی با ۱۴ رای مثبت همراه باشد نیز میتواند برداشتن تحریمها را نقض نماید. از این رو آمریکا در پی فعال کردن این بند تحت عنوان مکانیسم ماشه است تا در راستای آن عمل کند.
هر چند برای آمریکاییها چندان مهم نیست که در شورای امنیت به اهداف خود دست یابند، اما در سال ۲۰۲۰ بیش از سال ۲۰۰۳ برای تحت فشار قرار دادن تهران، به عبور از کانال شورای امنیت سازمان ملل برای القاء به افکار عمومی در مسیر مجاب کردن آنها برای اعمال فشار بیشتر به تهران نیاز دارند. فلذا این مسیر را با وجود پیش بینی مخالفت حتی کشورهای اروپایی و پیامدهای رسانهای و تبلیغاتی آن را در کوتاه مدت میپذیرند تا در بلند مدت به ویژه افکار عمومی در بخش تودهها و نخبگان در ایالات متحده آمریکا و سپس جوامع هدف متفاوت دیگر را اقناع کنند تا مسیر فشار بیشتر بر تهران را در افکار عمومی هموار سازند.
اگر روندی که اکنون در شورای امنیت علیه آمریکا وجود دارد ادامه یابد، باز هم این امکان هست که آمریکا به هدف خود برسد؟
سال ۲۰۰۳ نیز اکثریت اعضای شورای امنیت مخالف حمله آمریکا به عراق بودند، ولی آمریکا این تصمیم خود را عملی کرد. همانگونه که بسیاری از مخالفتها با آمریکا در شورای امنیت انجام گرفته است، مگر شورای امنیت بارها در مخالفت با اسرائیل بیانیه صادر نکرده است، اما همه آنها یا توسط ایالات متحده وتو شده است یا اینکه در عمل مصداق عینی پیدا نکرده است. فلذا باید این منطق را مد نظر قرار داد و این را پذیرفت که ایالات متحده آمریکا به هر روی خواسته اش را عملی میکند.
در سال ۲۰۰۳ نیز آمریکا با آماده سازی افکار عمومی جهان از طریق گذر از مبادی قانونی و مخالفین متحد خود زمینه هجوم نظامی به عراق را فراهم کرد. در ارتباط با لیبی، در ارتباط با حضور نظامی در سوریه تمام این مسیرها طی شده است.
در سال ۲۰۱۵ میلادی قبل از روی کار آمدن ترامپ عرض کردم دکترین ایالات متحده بر ضدایران در مسیر شکل دادن به نظم نوین جهانی و هندسه آینده قدرت، متوجه محدود سازی همکاریهای بین المللی با ایران و محاصره منطقهای تهران است و این مسیر گام به گام توسط آمریکاییها طی شده و در سال ۲۰۱۸ به سمت فضایی رفته که چالش ایران را تبدیل به دشمنی با نظام بین الملل و زمینههای برخوردهای شدیدتر با ایران را فراهم کند.
روی کار آمدن ترامپ این مسیر را تسریع کرد و اگر دموکراتها بر سرکار باشند، آنرا شدت عملیاتی میبخشند. تفاوت میان رویکرد دموکراتها و جمهوری خواهان از جمله در قبال ایران، در شدت و در سرعت اعمال این رویکردها است، لذا منتظر ماندن برای نتیجه انتخابات آمریکا و این که تصور کنیم تغییر رئیس جمهوری آمریکا در انتخابات ۱۳ آبان شاید بتواند راهی برای حل و فصل احتمال مسائل میان تهران و واشنگتن ایجاد کند، تصور درستی نیست.
ایران چگونه میتواند با این روند مقابله کرده و از ظرفیت مجامع بین المللی برای متوقف کردن سیاستهای آمریکا استفاده کند؟
جهان سیاست جهان پیچیدگیهای بسیار ساده و سادگیهای بسیار پیچیده است که بر مفهوم قدرت استقرار پیدا میکند. در کتاب «قدرت، انسان، حکومت» کاملا این مسائل را بازشکافته ام. نمیتوان بدون توجه به امر واقع، واقعیتها و حقیقت در عالم سیاست تصمیم سازیهای متقن و مستحکم و تصمیم گیریهای موثر داشت.
سازمانهای بین المللی میتوانند مجرای اراده سیاسی ناشی از قدرت هوشمند باشند. ولی خود آنها در واقع تسریع کننده و تشدید کننده اعمال قدرت نیستند، اعمال قدرت متکی بر تدبیری است که بتواند از دوست متحدی بزرگ بسازد و از دشمنان به عنوان همراهان حرکت خود برای رسیدن به هدف استفاده کند.
با راه افتادن اسنپ بک قطعنامههای ١٧٣٧؛١٧٣٨؛١٨٠٣؛ و ٢٩١٩ فعال و ایران در ذیل فصل هفتم قرار خواهد گرفت.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341