ناتوی آسیایی؛ اهداف پیدا و پنهان و موانع پیش روی آمریکا

آمریکا مدتی است استراتژی خود را بر پایه حضور در شرق آسیا بنا گذاشته و صحبت‌های جدید معاون پمپئو در مورد تشکیل «ناتوی آسیایی» گوشه‌های جدیدی از اهداف واشنگتن برای قاره کهن را به تصویر کشید.
کد خبر: ۴۱۴۶۱۸
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۷ - 07September 2020

ناتوی آسیایی؛ اهداف پیدا و پنهان و موانع پیش روی آمریکابه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، آمریکا از چند سال قبل با پی بردن به توانائی‌های بالقوه چین و همچنین خیزش روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، استراتژی اصلی خود را بر پایه حضور گسترده در شرق آسیا بنا گذاشت و شروع به یار کِشی در قاره کهن برای مهار این دو کشور نمود.

افزایش مناسبات نظامی با ژاپن و کره جنوبی، تقویت روابط با استرالیا و هند، دامن زدن به تنش‌ها در دریای چین، حمایت از تایوان، هنگ کنگ و بودائیان تبت در برابر چین از یک سو و از سوی دیگر بها دادن به طرح گسترش ناتو به شرق و حمایت از انقلاب‌های رنگی از مهمترین مواردی است که در سال‌های اخیر آمریکا با پرداختن به آن‌ها در پی مهار چین و روسیه بوده است.

در این میان، اما صحبت‌های جدید «استفان بیگون» معاون وزیر خارجه آمریکا، درباره قصد واشنگتن برای ایجاد «ناتوی آسیایی»، پرده از روی برخی دیگر از اهداف ایالات متحده برداشت.

بیگون که در مجمع «مشارکت استراتژیک هند-آمریکا» سخن می‌گفت با اشاره به اینکه منطقه این دو-پاسیفیک (دو اقیانوس هند و آرام) از اهمیت ویژه‌ای برای آمریکا برخوردار است از لزوم تشکیل اتحادی نظامی همانند ناتو برای این منطقه صحبت به میان آورد.

به گفته وی، ناتوی آسیایی می‌تواند در مرحله اول شامل کشور‌های آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند شده و در مراحل بعدی کشور‌هایی همچون کره جنوبی، ویتنام و نیوزیلند را نیز در بر بگیرد.

به گفته بیگون، دیپلمات‌های آمریکایی در حال رایزنی با کشور‌های اعلام شده برای از بین بردن تردید‌های آن‌ها در این رابطه هستند.

اهداف آمریکا از حضور در آسیا

موضوع تمرکز بر آسیا از زمان ریاست جمهوری «باراک اوباما» وارد استراتژی‌های کلان کاخ سفید شد. اوباما پس از ورود به کاخ سفید یکی از اساسی‌ترین محور‌های سیاست خارجی خود را با نام «سیاست آسیا – محور» به جهان معرفی کرد. در این رویکرد جدید، کشور‌های شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام مورد هدف آمریکا در توسعه اقتصادی، سیاسی و نظامی قرار گرفتند.

اما ایالات متحده در این استراتژی علاوه بر مواردی همچون حمایت از متحدین منطقه‌ای، بهبود روابط با قدرت‌های نوظهور، سیاست اقتصادی، افزایش حضور نظامی در منطقه و اشاعه ارزش‌های آمریکایی اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کرد.

پروفسور «جان مرشایمر» بنیانگذار نظریه واقع‌گرایی تهاجمی، عضو ارشد شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا و استاد تمام دانشگاه «شیکاگو»، در سخنرانی که در سال ۱۳۹۶ در جمع اساتید و دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران داشت به توضیح این مطلب پرداخت که ثروت و جمعیت ۲ عامل تعیین کننده در رقابت میان ۳ قدرت برتر جهان شامل آمریکا، روسیه و چین هستند و از این منظر تا سال ۲۰۵۰، آمریکا با سیر صعودی رشد جمعیت و بهبود وضعیت اقتصادی مواجه خواهد شد حال‌آنکه روسیه در جهت معکوس، سیری نزولی را تجربه خواهد کرد.

این در حالی است که اگرچه رشد اقتصادی و جمعیتی چین، الگویی خطی را دنبال می‌کند؛ باز هم در همین بازه زمانی در هر دو مورد از آمریکا پیشی می‌گیرد و به همین دلیل است که چین در مقایسه با روسیه، چالش به‌مراتب جدی‌تری برای واشنگتن محسوب می‌شود.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تصمیم آمریکا به ممانعت از تشکیل هژمون‌های منطقه‌ای گفت: باید بدانید که آمریکا به هیچ کشوری اجازه تسلط بر هیچ منطقه از جهان را نخواهد داد. به طور خاص درباره آسیای شرقی و خلیج فارس صحبت می‌کنیم. آمریکا وضعیتی را که در آن ژاپن، روسیه یا چین بر آسیای شرقی مسلط شوند، تحمل نخواهد کرد. آمریکا تاب تحمل وضعیتی که در آن ایران بر خلیج فارس مسلط شود را نخواهد داشت.

اهداف مهمتر

در این میان آنچه بیش از همه برای آمریکا اهمیت دارد مهار چین است. این هدف حتی با تغییر روسای جمهور آمریکا نیز تغییر نکرده است بطوری که از سال ۲۰۱۶ یعنی ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید، سیاست چین ستیزی با قدرت بیشتری دنبال شده و در دو سال اخیر مواردی همچون بروز بزرگترین جنگ اقتصادی جهان و تنش‌های دو کشور در خصوص کرونا بیش از هر زمان دیگری رو در رویی آمریکا با چین را به تصویر کشید.

اما موضوع فقط این نیست و چشم‌انداز رقابت راهبردی میان دو قدرت اقتصادی جهان از دنیای کار و تجارت فراتر رفته و با ورود به ماوراء دریاها، به تغییر موازنه قدرت در بستر ژئوپلیتیک می‌رسد.

سیاست چرخش به پاسیفیک که از دوره ریاست جمهوری باراک اوباما (۲۰۰۹-۲۰۱۷) در واکنش به قدرت‌یابی چین و نفوذ آن در آسیای شرقی به دایره دیپلماسی آمریکا افزوده شد؛ از همان ابتدا دورنمایی واضح از آینده تجاری- ژئوپلیتیکی جهان به دست داد و حاکی از آن بود که علیرغم جای گرفتن غرب آسیا در کانون بحران، جریان قدرت در سطح بین‌الملل به سمت جنوب شرق آسیا متمایل است.

البته این تعریف از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷، دستخوش تغییر شد تا جایی که در سفری که وی در نوامبر همین سال به آسیا داشت؛ به دفعات از واژه ترکیبی «ایندوپاسیفیک = اقیانوس هند و آرام» به جای تک‌واژه «پاسیفیک = آرام» استفاده کرد.

در این میان، غرض اصلی پیچیده کردن اوضاع در قلمرو راهبردی چین به‌ویژه از راه مشارکت دادن رقیب قدرتمندی مانند هند و تشویق آن به همکاری نظامی هرچه بیشتر با ژاپن و استرالیا بود.

وقتی از این چشم‌انداز به اقیانوس هند و آرام نگاه می‌کنیم، مطالبات آمریکا و برخی از کشور‌های آسه‌آن در دریای چین جنوبی، مطالبات ژاپن در دریای چین شرقی و در نهایت نگرانی دهلی از پروژه اقتصادی «یک کمربند یک جاده» در گستره اقیانوس هند، به ایجاد جبهه واحدی برای تنگ‌تر کردن حلقه مهار چین منجر می‌شود.

چالش‌های پیش روی ناتوی آسیایی

با موارد مطرح شده در این گفتار، تا حدودی اهداف آمریکا از مطرح کردن پروژه «ناتوی آسیایی» مشخص می‌شود. پروژه‌ای که از یک سو قصد بسیج کردن کشور‌های حاضر در منطقه این دو پاسیفیک عیله چین را داشته و از سوی دیگر قصد ایجاد ائتلافی جدید در برابر روسیه را دارد.

همانطور که در ابتدای بحث مطرح شد آمریکا برای ایجاد این ائتلاف جدید نگاه ویژه‌ای به کشور‌های هند، ژاپن و استرالیا دارد.

در این مورد که آیا این کشور‌ها با سیاست‌های آمریکا در منطقه همراه هستند یا خیر تردید‌هایی وجود دارد و در همین رابطه استفان بیگون، معاون وزیر خارجه آمریکا، نیز اعلام کرده که دیپلمات‌های آمریکایی در حال رایزنی با کشور‌های اعلام شده برای از بین بردن تردید‌های آن‌ها در این رابطه هستند.

در مورد امکان همراهی هند با آمریکا در این پروژه، «ویندی شوکولا» از کارشناسان مجله استراتژیک هند، می‌گوید: هند مخالف تشدید تنش با چین بوده و از انجام مذاکره با پکن حمایت می‌کند و این در حالی است که آمریکا تلاش می‌کند از درگیری‌های موجود در مرز چین و هند برای پیشبرد سیاست‌های خود استفاده کند.

در خصوص موضع هند در برابر روسیه نیز برخی کارشناسان می‌گویند: هند به ناتوی آسیایی نخواهد پیوست و دلیل این امر آن است که آمریکا هیچگاه در شرایط سخت به کمک هند نیامده و در حال حاضر نیز روس‌ها یکی از اصلی‌ترین تامین کنندگان تسلیحات مورد نیاز هند هستند.

پروفسور «سرگئی لونوف» از کارشناسان موسسه روابط بین‌المللی در مسکو، نیز می‌گوید: آمریکا می‌خواهد سیاست خارجی هند را زیر سوال ببرد. پیوستن هند به ائتلاف ناتوی آسیایی به معنای ضربه زدن به روابط دهلی-مسکو است.

لونوف درباره ژاپن و استرالیا نیز معتقد است این دو کشور با وجود داشتن تنش با چین بعید است بخواهند که روابط تجاری خود با پکن را با پیوستن به ائتلاف ناتوی آسیایی از بین ببرند.

منبع: مهر

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها