به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، اقتدار جمهوری اسلامی مولفهای است که چونان خاری در چشم استکبار جهانی نشسته است، لذا هر عاملی حتی اگر حقی مسلم و انکارناپذیر باشد، اگر بر اقتدار آن بیافزاید مورد غصب و امتناع دشمن قرار میگیرد که این مساله بارها در کلام رهبر معظم انقلاب تشریح شده است.
در همین راستا به بخشی از بیانات معظم له در تبیین چرایی دشمنی استکبار با جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است که در ادامه میخوانید:
«باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آیندهی نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نکنند.»
از نگاه حضرت امام خامنهای راه پیشرفت، دستیابی به عزّت و ایستادگی موثر مقابل دشمنیها و توطئهها، ارتقایِ «اقتدار و قدرت ملّی» است. قدرت ملّی نیز شامل مولفهها و عناصر مادی و معنوی بهصورت توأمان است.
در این متن، نگاه حضرت امام خامنهای نسبت به این موضوع در چهار محور ۱- اهمیت و ضرورت قدرت ملی، ۲- معنا، عناصر و مولفههای قدرت ملی، ۳- چگونگی و الزاماتِ ارتقای قدرت ملی، ۴- نتایج و ثمرات ارتقایِ قدرت ملی، بازخوانی شده است.
اهمیت و ضرورت قدرت ملی
حیات یک ملّت وابسته به تقویت مؤلّفههای قدرت است
اساساً حیات یک ملّت و بالندگی یک ملّت، وابسته به این است که مؤلّفههای قدرت و عناصر قدرت را در خود تقویت کند و آنها را در جای لازم و بهنگام، مورد بهرهبرداری و استفاده قرار بدهد.
برای رسیدن به آرمانها باید ساخت قدرت ملی را مستحکم کنیم
در پیشرفت به سمت هدفهای آرمانی، باید ساخت درونی قدرت را استحکام بخشید؛ اساس کار این است. ما اگر میخواهیم این راه را ادامه دهیم و به این سمت حرکت کنیم و این هدفها را دنبال کنیم و چشم به این آرمانها بدوزیم و پیش برویم و در مقابل این معارضهها ایستادگی کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملی را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم.
منطقِ «قوی شدن» از قرآن گرفته شده است
کشور بایستی قوی بشود؛ قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است. این هم از خطوطِ اصلیِ نسخهی بعثت است؛ این هم از بعثت گرفته شده؛ این هم از قرآن گرفته شده. قرآن میفرماید که «وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة»؛ هر چه میتوانید قوّت را زیاد کنید.
دشمن با اقتدار جمهوری اسلامی مخالف است
دشمن، با اقتدار جمهوری اسلامی مخالف است؛ هرچه عنصر و مایهی قدرت در جمهوری اسلامی است، دشمن با آن مخالف است. ما باید علیرغم دشمن، سعی کنیم عناصر قدرت را در داخل جمهوری اسلامی افزایش بدهیم.
تلاش دشمن در جنگ نرم، تهی شدن نظام از عناصر قدرت است
در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است؛ میخواهند کاری کنند که نظام اسلامی از عناصری که در درون او است و مایهی اقتدار او است، تهی بشود و خالی بشود. وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت.
دشمن میخواهد از نقاط قوّتمان صرفنظر کنیم تا بر ما مسلّط شود
هدف دشمن معلوم است؛ دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرفنظر کنیم، از عناصر اقتدار ملّی خودمان دست برداریم تا راحتتر بتواند بر کشور ما، بر ملّت ما، بر سرنوشت ما و آیندهی ما مسلّط بشود؛ یکچنین فکری را آنها کردهاند.
اگر قوی نباشیم به ما زور میگویند
اگر ملّتی قوی نباشد و ضعیف باشد، زور خواهد شنفت، به او زور میگویند؛ اگر ملّتی قوی نباشد، باجگیران عالَم از او باج میگیرند، از او باج میخواهند؛ اگر بتوانند به او اهانت میکنند؛ اگر بتوانند زیر پا او را لگد میکنند. طبیعت دنیایی که با افکار مادّی اداره میشود، همین است؛ هر که احساس قدرت بکند، نسبت به کسانی که در آنها احساس ضعف میکند، زورگویی خواهد کرد؛ چه نسبت به فرد، چه نسبت به ملّت... اگر یک ملّتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور میگویند. بعضی ملّتها هستند که تا قوی شدن، فاصلهی زیادی دارند؛ امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردنکلفتهای عالم، ایجاد کنند؛ امّا ملّت ما اینجور نیست؛ ما اوّلاً استعداد قوی شدن، زیاد داریم؛ امکانات و ظرفیّتها هم زیاد داریم؛ ملّت ما به سمت اقتدار ملّی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است.
تکیه بر روی عناصرِ اقتدار خود، راه مقابله با دشمن است
راه مقابلهی با دشمن این است که ما بعکس و برخلاف خواستهی او، روی عناصر اقتدار خودمان تکیه کنیم. اعلام کردیم، باز هم اعلام میکنیم که امکان دفاعی و قدرت دفاعی کشور قابل مذاکره و چکوچانه نیست. بیایند چکوچانه کنند که چرا شما فلان ابزار دفاعی را دارید؟ چرا فلانجورش را دارید؟ چرا تولید میکنید؟ چرا تحقیق میکنید؟ [ما] دربارهی آن چیزهایی که اقتدار ملّی را افزایش میدهد یا تأمین میکند یا پشتیبانی میکند با دشمن هیچ چکوچانهای، هیچ معاملهای نداریم؛ ما راه اقتدار کشور را پیش میرویم.
علاجِ دشمنیِ استکبار، قوی شدن است
همهی ما این را هم بدانیم که دشمنی [آمریکا، رژیم صهیونیستی و دستگاه استکبار]، موسمی و فصلی نیست؛ این دشمنی، یک دشمنی ذاتی است، دشمنی همیشگی است، هر وقت بتوانند ضربه بزنند میزنند. علاجش این است که ما خودمان را قوی کنیم؛ قوی از لحاظ نظامی، قوی از لحاظ امنیّتی، قوی از لحاظ سیاسی، قوی از لحاظ اقتصادی. از جهات مختلف خودمان را قوی کنیم که دشمن نتواند ضربه بزند؛ وَالّا دشمنی او دشمنی ذاتی است. اینکه بعضی خیال کنند که اگر چنانچه ما یک قدم عقب رفتیم، یک کمی کوتاه آمدیم، آمریکاییها دست از دشمنی برمیدارند، بسیار خطا است؛ خطای فاحشی است این فکر.
معنا، عناصر و مولفههای قدرت ملی
اقتدار این است که یک ملّت از درون بجوشد
معنای اقتدار ملّی این نیست که انسان پولهای کشور را به یک کشور بیگانه بدهد و سلاحهای مدرن او را بخرد و در انبار ذخیره کند که خودش حتّی قادر نباشد بدرستی از آنها استفاده بکند؛ این حماقت است، این اقتدار نیست. اقتدار ملّی این نیست که یک کشوری از آن طرف دنیا بیاید برای حمایت از یک حکومتی و یک دولتی، در آنجا پایگاه بزند و حضور پیدا کند وخون ملّت را بمکد و هر غلطی میخواهد در آن کشور بکند برای اینکه این خاندان منحوس را مثلاً در کشور حفظ کند؛ اینها اقتدار نیست، اینها ذلّت است. اقتدار این است که یک ملّتی از درون بجوشد؛ هم علم را، هم نظامیگری را، هم سازندگی را، هم پیشرفت را، هم عزّت بینالمللی را برای خود کسب کند. اینها مؤلّفههای اقتدار ملّت ایران است؛ این را شما امروز دارید، خوبش را هم دارید، ظرف پُرش را هم دارید به توفیق الهی؛ باید از این عناصر قدرت، بجا و بهنگام استفاده بشود.
قوی شدن، فقط در زمینه نظامی و امنیّتی نیست
دشمن همهی توان خودش را به کار برده برای اینکه شما را نابود کند. بعضی از مسئولینِ دولتهایی که با ما مواجهند و مقابلند، این را صریحاً امروز میگویند؛ صریح میگویند در صدد نابودی نظام جمهوری اسلامی هستند... از هر بهانهای هم استفاده میکنند. شما موشک ماهوارهبر به فضا پرتاب میکنید، ناگهان میبینید که در دنیا جنجال درست کردهاند. یک کار علمی، یک کار فنّی، یک کاری که برای یک کشور لازم و بسیار عادی و معمولی است، وقتی شما انجام میدهید، میبینید جنجال راه میاندازند؛ اینها نشانههای این است که بایستی بیشتر مراقب باشید. پاسخ این برخوردها هم کار قوی و جهادی و حسابشده است؛ پاسخ به این دشمنیها قویتر شدن است. مراد من از قویتر شدن، فقط در زمینهی نظامی و امنیّتی نیست، البتّه در آنجاها باید قوی شد، امّا در زمینهی اقتصادی باید قوی بشوید، در زمینهی فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینهی حفظ هویّت اسلامی و انقلابی باید روزبهروز قویتر و عمیقتر بشوید؛ این پاسخِ دشمنیهای دشمن است.
با گذشت زمان، عرصههای گوناگونی برای تقویت کشور به وجود میآید
قوّت در وهلهی اوّل، در نگاه اوّل، ممکن است قوّت نظامی به نظر برسد، لکن ظاهراً خیلی وسیعتر از دامنهی قوّت نظامی است. ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوّت اقتصادی، قوّت علمی، قوّت فرهنگی، قوّت سیاسی -که زمینهسازِ قوّت سیاسی، استقلالِ سیاسی است- و قوّت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصههای دیگری برای تقویت کشور و ملّت به وجود میآید. فرض کنید امروز حفظِ جمعیّتِ جوانِ کشور یکی از ابزارهای قوّت است... یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریّت جوان در جامعه است. یا امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همهی دنیا؛ و یک عدّهای همهی کارهایشان را از طریق فضای مجازی پیش میبرند؛ قوّت در این [زمینه] حیاتی است. یا مثلاً قوّت در زمینهی بهداشت و درمان حیاتی است... «جهش تولید» هم در واقع از ابزارهای قدرت است.
روحیّه انقلابیگری از مولفههای اقتدار ملی ما است
یکی از مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ اینهمه جوانهای حزباللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّهی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.
انتهای پیام/ 151