به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «علی چیتگر چاری» از شهدای بابل فصلهایی از زندگی و مناجاتنامه این شهید منتشر میشود.
شهید «علی چیتگر چاری» در سوم مهر 1345 در بابل متولد شد. تا دوم دبیرستان درس خوانده بود. به ورزش اهمیت زیادی میداد و عاشق فوتبال و کشتی بود قد بلند وهیکل ورزشی داشت. سال 63 عازم جبهههای غرب شد.
شهید عشق و علاقه به جبهه داشت و به دنبال فرصتی بود که در جبههها حضور پیدا کند. تا اینکه یک روز وسایلش را جمع کرد و به بهانه سرزدن به زمینهای کشاورزی از خانه بیرون رفت و از همانجا به جبهه رفت.
وقتی به جبهه رسید برای خانواده نامهای نوشت با این مضمون: «رفتم به شالیزار سر زدم و احساس کردم اینجا بیشتر به من نیاز دارند... ببخشید که بدون اجازه آمدم...»
سرانجام شهید چیتگر در 25 شهریور 65 در منطقه سومار در حالیکه به اتفاق چهار رزمنده دیگر با جیپ کا ام در حال حمل توپ به مناطق عملیاتی بود که بر اثر اصابت گلولهای به ماشین و واژگونی آن به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
مرا در کنار دیگر شهیدان به خاک بسپارید و روی سنگ قبرم بنویسید: روشم روش علی بود که زرهاش پشت نداشت و هرگز پشت به دشمن نمیکرد. دعایمان کنید. یازهرای مرضیه (س)
مناجاتنامه شهید:
ای خدای من اگر در پیشگاه تو پلکهای چشمانم بیفتد و به آواز بلند بنالم تا صدایم قطع گردد و در برابر تو آنقدر بایستم که پاهایم ورم کند و برای تو رکوع کنم تا استخوان پشتم از جا کنده شود و تو را سجده کنم تا اینکه سیاهی چشمانم پنهان شود و همه عمر خاک زمین خورم، اما با این همه رفتارها سزاوارتر از بین بردن ذرهای از گناهانم نمیگردم و اگر مرا ببخشایی از روی عفو و احسانت و اگر به کیفر رسانی بمن ستم نکردهای. خدایا میدانم تو کریم و قادر منان که از عشق قلندری میسازی، پس خدایا دست رد به سینه این حقیر مزن.
خدایا تو خوب میدانی که رفتند آنانیکه فقر ما فقرشان و شادی ما شادیشان و عزادرای ما عزاداریشان بود و رفتند آنانیکه امت ما امتشان و حزب ما حزبشان بوده است. و ما ماندیم و کوله بار سفر پر از گناه که شاید اشکهای چشمانم در اثر خشک شدن یا در اثر گناه بیان آنانی را که رفتند بدرستی ادا نمیکند.
در مراسم عزای من تکبیر بگویید و شاید با هر تکبیر شما به اذن خدا ذرهای از بار گناه من کم گردد. خوشا به سعادت شما که دیگر در روز محشر حضرت فاطمه (س) از شما گلایه ندارد که چرا حسین (ع) مرا یاری نکردید.
انتهای پیام/