به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سالها پیش، چند سارق به یکی از بانکهای شهر اراک دستبرد زدند. واقعهای که باعث شهادت یکی از مأموران ماشین حمل پول و به سرقت رفتن مقداری پول شد. این جریان فضای عمومی شهر را به شدت ملتهب کرد. در کوی و برزن، چگونگی وقوع این سرقت نقل مجالس شده بود و از مرد و زن گرفته تا پیر و جوان روایتی را مطرح میکردند.
عدهای در تعداد سارقین، عدهای در نحوه دستبرد و عدهای نیز در نیات سارقین اختلاف نظر داشتند. از آن ماجرا حدود پانزده سال میگذرد، اما همچنان تنها مسئله مورد توافق همگان، اصل سرقت است و هیچیک از زوایای این ماجرا به درستی برای اذهان عمومی روشن نشد.
از این دست جریانات در طول تاریخ به وفور دیده میشود. وقایعی که دستخوش روایات گوناگونی شدهاست. اختلافات تاریخی همواره باعث میشود تا عموم جامعه به ذات حقیقت دست نیابند. از پیش از اسلام تا جریانات صدر اسلام و پس از تشکیل حکومتها و حتی به وجود آمدن جمهوری در جوامع گوناگون، تاریخ دستخوش اختلاف نظرهای بسیاری بوده است. با این حال اصل وقایع تاریخی، هرگز قابل انکار نبوده و نیست؛ این را میتوان از تواتر جریانات تاریخی فهمید.
با وجود چنین اختلافاتی، ضرورت روایت درست تاریخ، به شدت احساس میشود؛ چرا که در غیر این صورت تاریخ را دیگرانی روایت میکنند که اغراض شخصی یا اعتقادی خود را در زوایای تاریخی وقایع لحاظ میکنند. مصادیق بسیاری را میتوان برای این امر مثال زد؛ چرا که امروز در جنگ بین ابرقدرتها، طرفی پیروز میدان است که بتواند روایت خودش از وقایع را خوراک اصلی مردم دنیا کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فصل جدید و بیبدیلی در تاریخ کشور عزیزمان، ضرورت روایت تاریخ به عنوان جبهه حق، بیش از پیش احساس میشود. این حساسیت را امام امت پیش از دیگران متذکر میشود. تا جایی که در نامهای، حجت الاسلام سید حمید روحانی را مأمور تدوین تاریخ انقلاب اسلامی میکند:
«… شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهدهدار چه کار عظیمی شدهاید. اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفتهاند مینویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند که کتابشان بنا است به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند. از شما میخواهم هرچه میتوانید سعی و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص نمائید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح میکنند. امروز همچون همیشه تاریخ انقلابها، عدهای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عدهای خاص، له و یا علیه عدهای دیگر و یا واقعهای درخور بحث.
اگر شما میتوانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههای مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نمودهاید. باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما، چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد …» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۳۹)
پس از گذشت چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب اسلامی، با وجود تدوین تاریخهای شفاهی گوناگون توسط مجموعههای مختلف؛ اما همچنان درصد قابل توجهی از تاریخ انقلاب تدوین نشده است. به همین منظور، مقام معظم رهبری ۳۰ خرداد ۱۳۹۰ در دیدار مسؤولان و محققان مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز به اهمیت این موضوع میپردازند: «…از آفات اینگونه تاریخ نگاریها، برخی اظهارنظرهای غیرواقعی و ارائهی دیدگاههای تغییریافته امروزی به جای دیدگاههای واقعی آن دوره تاریخی است …»
این مهم بیش از پیش در استانهای مختلف محسوس است. یکی از این استانها، استان مرکزی است. در حوزه تدوین تاریخ استان، اتفاقات مختلفی رقم خورده است، اما اکثر این اتفاقات، هیچگونه ارتباطی به سهم استان مرکزی در انقلاب اسلامی نداشته است. از کتابهایی، چون درشکه چی گرفته تا خاطرات یکی از اعضای حزب توده در اراک و نمونههای مختلف دیگری که در حوزه تاریخ شفاهی، بیشتر جنبه تفنن دارد تا یک محصول مرجع.
تاریخ انقلاب اسلامی در استان مرکزی، حوادث و شخصیتهای گوناگونی دارد که هر کدام از این موارد میتواند سوژه چندین جلد کتاب و مقاله باشند. یکی از این مصادیق ناب که هنوز به درستی به آن پرداخته نشده است، ماجرای اصغر چرخ ساز است.
حاج اصغر عسگری معروف به اصغر چرخ ساز، یکی از کاسبان خوشنام شهر اراک بود. حاج اصغر نان بازویش را میخورد، اما پای کار انقلاب بود. پیش از انقلاب با جدیت در جبهه حقطلبی فعالیت میکرد و پس از پیروزی انقلاب هم نه پستی گرفت و نه منصبی را اشغال کرد، اما همواره سرباز جبهه حق ماند و در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نقش مؤثر داشت به همین دلیل قوت قلب انقلابیون و خار چشم ضد انقلاب بود. نفوذ کلام و حضور فعال حاج اصغر لرزه به تن منافقین انداخته بود تا جایی که دو بار ترور میشود و در نهایت به شهادت میرسد.
از این دست وقایع و شخصیتها در تاریخ انقلاب استان مرکزی به وفور یافت میشود؛ اما سوال اینجاست که با وجود این شخصیتها چه میشود که اراک با نام «ذبیح درشکهچی» پیوند میخورد. فردی که لات و از اوباش شهر اراک در دهه ۴۰ و ۵۰ است و فقط به دلیل کشته شدن به دست پسرش، سوژه فیلم سینمایی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر، اتفاقات خوبی در حوزه تدوین تاریخ شفاهی رخ داده است؛ اما با توجه به دستورالعملی بودن بیشتر این تاریخ نگاریها از سوی سازمانها و ادارات، شاهد ضعفهای بسیاری در ساختار این کتب هستیم.
نکتۀ قابل تأمل این است که در روند تدوین تاریخ، منابع زنده نقش بهسزایی در راستی آزمایی روایات دارند. حال آنکه با توجه به ورود به دهه چهارم انقلاب، دسترسی به این منابع محدود و محدودتر خواهد شد، تا آنجا که پس از گذشت سالها، تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هیچگونه راوی زندهای نخواهد داشت و این تاریخ نگاران خواهند بود که با قلم خود برههای حساس از تاریخ را روایت خواهند کرد. این یک واقعیت است که در جنگ روایتها اگر روایت خود را سریع، دقیق و هنرمندانه به ثبت نرسانیم، باید در آینده با استدلال و، اما و اگرها حقایق را برای نسلهای آینده بازگو کنیم.
با این استدلال باید گفت که تاریخ را فاتحان نمینویسند بلکه تاریخ را آنهایی مینویسند که در روایت خود از دیگران پیشی بگیرند؛ حتی اگر در اصل واقعه، پیروز میدان نباشند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341