به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حجم عظیم هجمههای کور و بی امان دشمنان در طول هشت سال دفاع مقدس تهدیدی بود بر تمامیت ارضی و مانایی این سرزمین، اما با نقش خوشنشان نامهایی چون منصور ستاری و همچنین افسران جوان، همافران و درجهداران نیروی هوایی ارتش، این حملهها ناکام ماند. واپسین روز شهریور و آغازین روزهای مهر هر سال، یادآور گشوده شدن افقی تازه و گامگذاشتن در مسیری تازه است. راهی صعب و پرپیچ و خم که به مثابه کلاس درسی آموزنده، نکتههای آموختنی را برای نسلهای بعدی ماندگار ساخت.
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی ابزار و اهرمی شد در دستان دشمنان ایران تا با به راه انداختن نبردی نابرابر و تمامعیار علیه ایران اسلامی که نخستین برگهای جوان نهالش نمو مییافت، سدی بر ماندگاری ایران شوند.
این جنگ نابرابر در شرایطی به ایران تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشتیم و در داخل کشور نیز جناحهای وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند و اضطراب ناشی از تعدیل و اخراج همچنان بر پیکر ارتش تازیانه میزد.
آمریکا برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی و در نهایت تسلیم کشور، حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت. از سوی دیگر نیز ابرقدرت دیگر جهان یعنی شوروی که متحد عراق محسوب میشد، خصومتش را با نظام اسلامی که شعار نه شرقی و نه غربی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این تجاوز را محکوم کرده بود، بیش از پیش آشکار ساخت و هواپیماهای غولپیکر روسی پشتیبانی از ارتش بعث عراق را بصورت فشرده و شبانهروز انجام میدادند.
آغاز حملات
عراق حمله را با تکیه به توانمندی نظامی قدرت و قوت یافته از شرق و غرب آغاز کرد و در نقطه آغاز، حملههای شدید هواییاش را به بخشهای گوناگون از جمله زیرساختهای نظامی و اقتصادی کشور آغاز کرد. عراق روی خروج مستشارهای آمریکایی از ایران، نوسانهای شدید در ساختار نظامی و دفاعی ایران حساب ویژهای باز کرده بود. محاسباتی که به یک بیان درست بودند، اما این تحلیل معیارهای مهمی را در نظر نگرفته بود. نیروی انسانی دانشآموخته و خلاقی که حالا به وزن اصلی و عیار نیروی نظامی ایران تبدیل شده و نقش مهمی در تصمیمگیریها ایفا میکردند. قوایی که تکیهشان نه به زیرساختها و تجهیزات بلکه به دانش و نوآوری خودشان بود.
اوج این نوآوری را در عملیاتهای بزرگ مانند والفجر ۸ به وضوح میتوان مشاهده کرد. عملیاتی که در میانه جنگ و در شرایطی رخ داد که ساختار نظامی ایران از جمله نیروی هوایی و پدافند هوایی، تحت تأثیر تحریمهای شدید به شدت دچار کمبود بود و از سوی دیگر، ساختار نوسازی شده تلفیقی ارتش عراق که از تجهیزات آفندی و پدافندی غربیها و شرقیها قوت یافته بود، احساس غرور و تکبر را در دشمن افزون کرده بود.
حجم سنگین شده حملههای دشمن بار را بر روی دوش نهال نوپای انقلاب اسلامی سنگین میکرد. دیگر خبری از مستشاران آمریکایی و فروش تجهیزات به ایران نبود، و دفاع هوایی ایران در برابر حملههایی که عمدتاً هوایی بود، کاری دشوار و مسیری صعبالعبور داشت.
طفل نوپای پدافند هوائی در دوران دفاع مقدس، با تغییر و تحول در ساختارهای نظامی کشور در آسمان، مأموریتی تازه یافته بود. مسیر بن بست بود، اما ایران و ایرانی از ظرفیتی بهره میبرد که فراتر از زیرساختها و تجهیزات، قرار بود معادلات دشمن را بر هم بزند.
گوهر پنهان نوآوری، قرار بود در شکستن معادلات دشمن و تغییر موازنهها اثرمند شود. در این راستا و در جهت اثربخشی بیشتر، گروهی از افسران و همافران و درجهداران پدافند هوایی با تخصصهای مختلف و کارآزمودگی، چون منصور ستاری و عباس بابایی نقشهای مهم و راهبردی را در نیروی هوایی ایفا کردند.
راهاندازی رادارهای موبایل با هدایت فرمانده خلاق
همراه و همسنگر شدن این فرماندهان با یکدیگر زمینه را برای یافتن دید روشن و اِشراف اطلاعاتی نسبت به حرکات دشمن بعثی فراهم کرد. با برنامه ریزی در مقابل دشمن بعثی تازهنفس که مغرور ایستاده بود، کاری صورت گرفت کارستان که دنیا را مات و مبهوت ساخت. غرب و شرق هرگز فکر نمیکردند که توان راه اندازی مجدد رادارهای موبایل جنگ جهانی دوم توسط نیروهای جوان پدافند هوایی عملیاتی بتواند معجزه والفجر۸ را بهبارآورد.
دشمن بعثی و حامیان شرق و غرب آن هرگز فکر نمیکردند که منصور ستاری جوان بتواند چشم را دوباره به آسمان ایران بازگرداند. خلاقیتها و نوآوریهای فرماندهان جوان به مدد دفاع هوایی به ثمر نشست. از مهمترین این طرحها میتوان به طرح راداری شهید ستاری اشاره کرد. این طرح خلاقانه که به استفاده از شبکه منسجمی از رادارها برای حفاظت از تجهیزات ضمن پوششی دقیق و کامل از منطقه منجر میشد، کاری بود کارستان و در تحقق اهداف نهاجا کارساز شد.
این طرح در حالی شکل گرفت که همه فرماندهان عالیرتبه جنگ برای عملیات آزادسازی خرمشهرهمرادار و هم موشک هاگ و بقیه تجهیزات را مطالبه میکردند. این در حالی بود که پدافند هوایی همچنان با شکل و ساختار سنتی و قدیمی خودش درعملیات شرکت میکرد.
سرگرد منصور ستاری، به عنوان یک افسر راداری جوان و توانمند، نوآوریهایش را به میدان آورد و تحولی در ساختار پدافند هوایی ایجاد کرد؛ او در این راه تلاش فراوانی برای نصب و راهاندازی رادار موبایل انگلیسی به خرج داد. قرار بود این رادار در محدوده عمومی اهواز معروف به ۱۱۰ که به عنوان «ارتفاعات مشرعات» نیز شناخته میشد، نصب شود.
در این عملیات رادار نقش اصلی و مهم خود را ایفا کرد بهطوریکه نفس هواپیماهای عراقی را گرفته بود به طوریکه بالای ۷۵ فروند هواپیما، با همین ترفند مورد اصابت پدافند هوایی کشورمان قرار گرفت. ستاری دیگر صرفا به عنوان یک سرگرد پدافندی شناخته نمیشد و او را استاد توانمندی میشناختند که مورد احترام و توجه بزرگان نظامی و دفاعی کشور بود.
پایان پیام/ 112