چهل‌سالگی سرو/

نگاهی به زندگی شهید «محمدحسین قاسمی طوسی»

شهید «محمدحسین قاسمی طوسی» خرداد ۱۳۴۱ در روستای طوس‌کلای نکا به دنیا آمد و در شانزدهم مهر ۱۳۷۴ در تهران به دست منافقین به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۰۵۸۵
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۴۳ - 07October 2020

نگاهی به زندگی شهید «محمدحسین قاسمی طوسی»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «محمدحسین قاسمی طوسی» از شهدای شهرستان نکا فصل‌هایی از زندگی این شهید بزرگوار را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

در دهمین روز خرداد 1341، در روستای «طوس‌كلا» از توابع شهرستان نكا، «محمدعلی و بتول» در انتظار تولد فرزند دوم‌شان، لحظه‌شماری می‌كردند. روز تولدش، با تولد امام‌حسین (ع) مصادف بود. از این‌جهت، «محمدحسین» نام گرفت.

او تمام سال‌های بودنش را، در كانون پر مهر پدر و مادری مهربان و دلسوز پرورش یافت. كودكی‌اش در كوچه پس‌كوچه‌های روستا و در جمع صمیمی و كودكانه هم‌بازی‌هایش سپری شد.

محمدحسین از همان خردسالی، با شركت در محافل اُنس با قرآن، جهت فراگیری تعالیم دینی حضور یافت.

كسب علم و دانش را، از پایه اول ابتدائی تا دوره راهنمائی، در زادگاهش گذارند. سپس، برای مقطع دبیرستان، راهی نكا شد. پدرش می‌گوید: «با اوضاع نامطلوب اقتصادی آن روزها، به او روزی پنج ریال، جهت رفتن به نكا می‌دادم؛ اما او با پای پیاده می‌رفت؛ و پولی را كه من به او می‌دادم، خوراكی می‌خرید و برمی‌گشت.»

این اوضاع نامطلوب مالی، در تحصیل محمدحسین خللی ایجاد نكرد و او همچنان به درس خواندن ادامه داد؛ تا جایی‌كه در رشته علوم‌سیاسی دانشگاه تهران قبول شد و به مدت دو سال در وزارت اطلاعات این شهر مشغول خدمت بود.

سال‌ها گذشت و او با نام امام خمینی(ره) آشنا شد. لذا، محمدحسین چون قطره‌ای به سیل خروشان انقلابیون پیوست.

او در سال 1357، به جهت آشنایی با افكار و عقاید حضرت امام، به اعلامیه‌ها و فرمان‌های او توجه ویژه‌ای می‌كرد.

محمدعلی در ادامه، از فصل انقلاب فرزندش سخن به میان می‌آورد: «او با ورود امام از پاریس به تهران، به همراه برادرش «محمدحسن»، به تهران رفت. خانواده در جریان رفتن او نبودند؛ تا این‌كه یك‌روز، از رادیو شنیدند كه در تظاهرات تهران زخمی شد و در بیمارستان گرگان بستری است. جراحتش سطحی بود و زود مرخص شد. بعد از مرخصی هم، دوباره به تهران رفت و همراه محمدحسن، در تظاهرات شركت كرد.»

هنگامی که انقلاب پیروز شد، امام‌خمینی فرمان تشكیل سپاه و بسیج را صادر فرمود. لذا، بارقه‌های انقلابی محمدحسین باعث شد، تا صدای لبیك به ولی‌امر مسلیمن سر دهد و لباس خاكی بسیج را به تن كند.

محمدحسین در سال 1358 به عضویت سپاه در آمد؛ و در اواخر همین سال (58)، به همراه پنجاه نفر، راهی سرپل‌ذهاب شد و در کسوت مسئول دسته مشغول خدمت شد.

هم‌رزم او «مهدی عابد طوسی»، با بیان خاطره‌ای از آن ایام، چنین می‌گوید: «بیشتر مأموریت‌های او در كردستان و به صورت اطلاعاتی بود. در مورد انتقال كردهای كردستان، كه در واقع یكی از مشكلات اصلی غرب ایران بود و دشمن هم آن‌ها را تقویت و تحریك می‌كرد، محمدحسین بسیار جان‌فشانی كرد. كار او به‌ صورت محرمانه بود. بزرگ‌ترین فعالیتش، حاکم کردن سكوت و آرامش در كردستان بود. او با این کار، باعث شد كه استقلال مملكت حفظ شود و كشور تجزیه نشود.»

و این‌جاست که امام خمینی (ره)، نام خوبی را برای این دسته از افراد انتخاب كرد؛ «نیروهای گمنام».

و در نهایت، محمدحسین در 16/7/74 در تهران، به‌وسیله منافقان اسلام به شهادت رسید. سپس با بدرقه همسرش «ملیحه قاسمی طوسی»، و یادگارانش «فاطمه‌زهرا، فائزه و علیرضا»، در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. 

توصیه‌نامه شهید:

توصیه من به شما عزیزان این است که حامی ولایت فقیه باشید. در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید. نمازاول وقت را به پا دارید که خواندن نماز شما را از انجام کارهای ناپسند باز می دارد. در زندگی صادق باشید و به پدر ومادر خود احترام بگذارید. حق الناس را رعایت کنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها