چهلسالگی سرو/ شهید «محمود خانی سانیچی»:
خواهر گرامیام حجاب تو مثل خون شهید است
شهید «محمود خانی سانیچی» در وصیتنامه خود چنین مینوسید: خواهر گرامیام حجاب تو مثل خون شهید است.
به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «محمود خانی سانیچی» دهم خرداد 1344 در روستای زردین از توابع شهرستان تفت یزد به دنیا آمد و تا پایان چهارم ابتدایی تحصیل کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان سرباز ارتش راهی جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام بیست و یکم فروردین 1365 در سومار بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
اگر شهيد شدم گريه نكنيد تا دشمن شاد شود
«بسم الله الرحمن الرحيم»
پدر و مادر عزيز و گرامى سلام عليكم
اى پدر و مادر گرامى و زحمتكش مهربان از خداوند متعال مىخواهم صبر و حوصله به شما بدهد تا بحال زحمت برايم كشيدهايد و اگر شهيد شدم گريه نكنيد تا دشمن شاد شود و هميشه سر بلند باشيد.
اى همسر گرامى از تو خواهشمندم حجاب اسلاميت هميشه حفظ باشد و اين فرزندم را با ايمان و با خدا بارش بياور و هميشه به ياد خدا باشيد و اى مادر گراميم اگر شما را اذيت كردم مرا ببخشيد و طلب حلاليت مىكنم و اى پدر مهربان و اى مادر مهربان، من در بچگى سرم نمىشد و شما را اذيت كردم و من شما را پير كردم و تا به حال مرا بزرگ كرديد. و از شما طلب حلاليت دارم.
حجاب اسلامى تو مثل خون شهيد است
و اى خواهر گرامیام حجاب اسلامى تو مثل خون شهيد است، حجاب خود را حفظ كن و اين حجاب تو دشمن را به لرزه در مىآورد. اى خواهر گرامى افتخار كنيد فرزندتان را در راه خدا فدا كنيد.
كارى بكنيد كه دشمن شاد نشود. و اى پدر گرامى من خيلى دلم مىخواست به حرم امام رضا (ع) بروم، بچههايم را به جاى من به زيارت ببريد و من خيلى علاقه به امام رضا (ع) دارم.
به جاى من خانه دارى كنيد و فرزندم تا مىتواند درس بخواند و بعد از درس خواندن يک شغل خوب برايش انتخاب كنيد و در ازدواج، به عهده خودش بگذاريد. و اى همسر گرامى كارى نكنيد كه دشمن شاد شود. گريه نكنى براى من به جاى گريه برويد در مسجد دعا كنيد. مسجد را خالى نگذاريد.
انتهای پیام/