چهل سالگی سرو/ نقد سریال

شتابزدگی آفت اصلی ساخت سریال درباره تاریخ دفاع مقدس است

تلویزیون در سال‌های اخیر میل خاصی نسبت به تولید و پخش سریال‌هایی با تم تاریخ معاصر از خود نشان داده که اکثر این سریال‌ها به بررسی تاریخ اجتماعی کشور و بازخورد سیاست‌گذاری‌های عمومی در زندگی عامه‌ی مردم پرداخته است. سریال‌هایی مانند لحظه‌ی گرگ و میش، مدافعان شهر، وارش و... که در یکی دو سال اخیر روی آنتن بوده اند گواه بر این ادعا هستند.
کد خبر: ۴۲۱۶۶۸
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۰ - 14October 2020

شتابزدگی آفت اصلی ساخت سریال درباره تاریخ دفاع مقدس استگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ علی عبدالصمدی؛ این شب‌ها سریال تلویزیونی نجلا از شبکه‌ی سوم تلویزیون پخش می‌شود. سریالی با تم تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که زندگی مردم عادی جنوب کشور به ویژه استان قهرمان پرور خوزستان را به تصویر کشیده است. حسام منظور، ملیکا شریفی نیا، آزیتا حاجیان، سوگل طهماسبی، هدایت هاشمی و سید مهرداد ضیایی از بازیگرانی  هستند که در سریال خیرالله تقیانی‌پور جلوی دوربین رفته اند. سریال به اولین ماه‌های پس از انقلاب اسلامی و شیطنت‌های رژیم بعثی پیش از آغاز رسمی جنگ می‌پردازد. برخی از نکاتی که در سریال دیده می شود، خالی از نقد نیست.

نخست این که عبدو با بازی حسام منظور در اپیزود اول در هیبت یک قاچاقچی مرزی ظاهر می‌شود. ماموران جان بر کف ژاندارمری در جست و جوی او هستند. بالاخره او را به دام می‌اندازند. ماشین مامورین خراب می‌شود. در میان مامورین وظیفه هیچ کس پیدا نمی‌شود که از مکانیکی کوچکترین سررشته‌ای داشته باشد مگر همین عبدو که در اصل مکانیک است و به بهانه‌ی تعمیر موتور ماشین ژاندارمری فرار می‌کند. مامورین ژاندارمری در طول تعمیر خودرو استراحت می‌کنند و بعضا رخت مقدس نظامی را باز می‌گذارند تا هوایی تازه کنند. به راستی کارگردان با نمایش چنین سکانسی به دنبال چه می‌گشت؟ آیا خیال داشت نشان دهد مامورین ژاندارمری که سالها از مرز‌های این مرز و بوم دفاع کرده‌اند کوچک‌ترین سررشته‌ای از مکانیکی خودرو ندارند؟ یا حتی قابلیت کنترل یک قاچاقچی ساده را هم نداشته‌اند؟ نباید فراموش کرد که آنچه که امروز به نام نیروی انتظامی در کشور ما شناخته می‌شود حاصل ادغام ژاندارمری، شهربانی و کمیته‌های انقلاب اسلامی است.

پسر دایی عبدو عضو کمیته‌های انقلاب اسلامی است. اما خبر ندارد که پسر عمه اش تحت تعقیب ژاندارمری است. آیا به راستی در یک منطقه از کشور نیرو‌های مسلح کوچکترین هماهنگی لازم را برای یافتن یک قاچاقچی ساده را نداشته‌اند؟ سرکرده‌ی مامورین ژاندارمری زمانی که متوجه حضور عبدو در بازار می‌شود باز هم به شکلی کاملا کودکانه او را گم می‌کند و قدرت دستگیری جوانکی پر شور و شر را هم ندارد.

داستان دلبستگی عبدو به دختری به نام نجلا بسیار کودکانه است. عبدو از کجا می‌داند که این دختر متاهل است یا نه؟ او حتی کوچکترین تحقیقی درباره‌ی متاهل بودن یا نبودن نجلا نمی‌کند. نجلا در یک سکانس مصر بر آن است که خواستگار قبول نمی‌کند، اما بلافاصله در سکانس بعدی عبدو و خانواده اش رهسپار خانه‌ی نجلا برای خواستگاری هستند.

روند بسیاری از اکت‌ها و صحنه‌های سریال چندان قابل پذیرش نیست و به اصطلاح کارگردان از آن‌ها سرسری می‌گذرد. علت اصلی این شتابزدگی‌های غیر قابل باور در سریال شاید این است که تلویزیون قصد دارد حتما به مناسبت‌های مختلف تقویمی سریالی روانه آنتن بکند. در نتیجه دست به تولید مینی سریال‌هایی می‌زند که شاید در ظاهر جذابیت‌های بصری‌ای در خود داشته باشند، ولی گذرا هستند و در اذهان عموم ماندگار نخواهند شد.

یکی از عوامل موفقیت سریال‌های تاریخی مثل کیف انگلیسی، شب دهم و ... تامل و تعمق و فرصت دادن به کارگردان و گروه فیلم‌ساز است که سریال‌های فوق و امثال آن‌ها را ماندگار کرده است. مینی سریال‌های مناسبتی بیشتر اوقات فراغت مخاطبین را پر می‌کنند تا این که فرهنگ‌ساز باشند. امروزه در صنعت مدرن سریال سازی ساختن مینی سریال‌هایی با اپیزود‌های کم، رواج ندارد و یقینا هزینه اضافی روی دست سازمان‌های رسانه‌ای مثل تلویزیون می‌گذارد.

انتهای پیام/133

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار