گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- مرتضی بريری كارشناس حوزه ارتباطات و حقوق؛ امروز جمعه ۲۸ صفر برابر است با سالروز رحلت پیغمبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص). پیامبر مکرم اسلام در حجةالوداع حضرت امیرالمومنین (ع) را به عنوان ولی پس از خود معرفی فرمودند. اما در روزهای پایانی عمر مبارک پیامبر (ص) اتفاقاتی افتاد که این امر محقق نشد. منابعی چون «اصول کافی»، جلد ۲۲ «بحار الانوار» و «مجمع النورین» اثر حسین جعفری زنجانی و ابوالحسنبنمحمد نجفیرازی، روایت کردهاند که پیامبر(ص) در آخرین روزهای عمر مبارک خود به حضرت امیر(ع) وصیتهایی فرمودند و از جمله اشاره کردند که «حقت را میبرند و پرده احترام و حرمتت را میدرند و محاسنت به خون سرت رنگین میشود.»
پیغمبر مکرم اسلام(ص) را باید جانشین برحقش غسل داده و به خاک میسپرد و این امر در حالی که دیگران مشغول سیاست بازی بودند، توسط حضرت امیرالمومنین (ع) انجام شد. ذکر یک نکته اینجا ضروری است که رخداد رحلت پیامبر (ص) همزمان است با آغاز امامت حضرت امیر(ع). علامه محمدباقر مجلسی در کتاب «تُحْفَةُ الزّائِر» که اثری درباره کیفیت زیارات معصومان (ع) روایتی را آورده که بر مبنای آن در این روز زیارت بارگاه حضرت امیر(ع) مستحب است.
شیعیان واقعی و خواص اصحاب پیامبر(ص) پس از آنکه امر خلافت بوجود آمد، تلاش کردند تا با روشنگریهای خود حقیقت را بر امت پیامبر (ص) واضح کرده و از تفسیرهای شخصی از کلام پیامبر جلوگیری کنند. آنها هر یک خود رسانهای مجزا بودند برای روایت فضیلتهای حضرت امیر (ع) و حقی که از ایشان و امت ضایع شده است. آنها ضمن اینکه مصالح امت اسلام را درنظر گرفته و کاری در جهت تفرقه انجام نمیدادند این حق را گوشزد میکردند. عمار یاسر، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، مقداد بن اسود و عباس بن عبدالمطلب از این دست از صحابه بودند و حسن بن موسی نوبختی در کتاب مشهور «فِرَقُ الشِّیعَه» به این صحابی و برنامههای آنها اشاره کرده است.
در دوره خلفا بویژه خلیفه نخست و خلیفه ثانی، اسلام و قوانین شرعی مراعات میشد، اما با شروع سیطره بنی امیه امر اسلام آنچنان فراموش شد که بوزینهبازان حکومت را در دست گرفتند. دستگاه تبلیغاتی اموی آنچنان قوی عمل میکرد که بر مبنای آن بسیاری از مردم حضرت امیرالمومنین(ع) را نعوذبالله فردی تارک صلاة شناخته بودند.
این میان علمای شیعه و اصحاب ائمه تمام تلاش خود را به کار بردند تا رسانه شیعه باشند، هرچند که صدای آنها در هیاهوی دستگاه تبلیغاتی خصم معمولا در جوامع و عصر خودشان گم میشد. اصولا شیعه در طول تاریخ تا پیش از دوران حکومت صفویه همیشه در اقلیت سیاسی بوده است، با این اوصاف اما دستگاه تبلیغی و کار رسانهای مناسبی صورت داده و همیشه از حقانیت خود دفاع کرده است. متونی که علمای امامیه در طول تاریخ به رشته تحریر درآوردهاند امروزه برای ما به یادگار مانده است. فراموش نکنیم که بجز منبر و تبلیغ سینه به سینه، مهمترین رسانه برای این دست از علما نگارش کتاب بوده است. هر کتاب خود رسانهای مجزا بود برای بیان حقانیت شیعه. کتابی که هم در زمانه خود موثر بود و باطل کننده تبلیغات خصم و هم اینکه برای آیندگان به یادگار میماند.
یکی دیگر از روشهای تبلیغی و رسانهای علمای امامیه در طول تاریخ «گفتوگو» (در لغت عرب به آن حوار میگویند) با مخالف بوده است. ائمه نیز از این روش استفاده میکردند و سیره آنها در گفتوگو (بویژه روش امام جعفر صادق (ع) و حضرت ثامن الحجج امام رضا (ع) که این روزها در ایام شهادت ایشان نیز قرار داریم) برای ما به یادگار مانده است. روش گفتوگو منبعث از قرآن است. مفهوم گفتوگو در قرآن با انواعی چون «حکمت»، «موعظه حسنه» و «مجادله» یا همان «جدال بالّتی هی أحسن» طرح شده و قرآن دستورات مهمی درباره امر گفتوگو دارد. از مناظرات قرآنی نیز میتوان شیوه گفتوگو را استخراج کرد. مناظرات قرآنی به دو دسته «مناظرات خدا» و «مناظرههای پیامبران» تقسیم میشود. مناظره خدا با شیطان، مناظره خدا با فرشتگان و مناظرههای پیامبرانی چون نوح(ع)، هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع) و ابراهیم(ع) با قوم و بستگان خود از جمله این مناظرهها هستند.
امروزه به لطف و برکت انقلاب اسلامی ایران، رسانههای متعدد شیعی وجود دارند. همچنین منابع اصلی و اصیل تفکر شیعی نیز به مجاهدت علمای امامیه هماکنون در دسترس ماست. حال عرصه و فضا برای تبلیغ شیعه فراهم است. از طریق رسانه حتی میتوان دست به «گفتوگو» هم زد. فعالان رسانه برای امر تبلیغ باید با منابع مهم شیعی آشنا باشند و روشهای تبلیغ و گفتوگو را آن طور که مطلوب قرآن است و موافق با سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، بیاموزند. متاسفانه به نظر میرسد فعالان غیرحوزوی رسانهای آشنایی چندانی با منابع ندارند. سوال این است که ما چقدر توانستهایم مثلا همین روز آغاز امامت حضرت امیرالمومنین(ع) را در رسانههای خود بازتاب صحیح بدهیم و چقدر از این حق تاریخی شیعی دفاع کردهایم؟
بسیاری از آنها علیرغم اینکه تلاش بسیاری میکنند، اما ورود در این عرصه تبلیغ را مجاز نمیدانند چرا که هراس دارند باعث تفرقه شوند. این در صورتی است که در گفتوگو و تبلیغ، هرچند که شما باید به عقاید طرف مقابل احترام بگذارید اما هیچگاه نباید از عقاید خود دست بکشید. اصولا فضای گفتوگویی در رسانه جز با درک این معنا به دست نمیآید. رسانهها میتوانند کلاسهای توجیهی برای خبرنگاران خود بگذارند و یکی از دروس این کلاسها باید حتما آشنایی با منابع عقیدتی و تاریخی شیعه باشد. شیعیان با حفظ اصول عقاید خود همیشه منادی وحدت بوده اند؛ اهل سنت نیز همیشه به این امر اهتمام ورزیدهاند.
اصولا شیعه و سنی اشتراکاتشان بسیار بیشتر از موارد اختلافی است و اگر به تاریخ نیز نگاه کنید بجز معدودی، باقی علمای بزرگ هر دو طیف همیشه در فضایی برادرانه باهم به گفتوگو نشستهاند. مقابل این روند اما حکام جور همیشه بر طبل اختلافات کوبیدهاند تا بتوانند دوران حکومت خود را تداوم بخشند. در عصر جدید نیز برجسته کردن اختلافات کار اصلی دشمنان شیعه است. دشمنانی که به تعبیر امام موسی صدر میتوان نامشان را «شر مطلق» گذاشت. آنها هستند که با نیروهای خود هجمه به شیعه را سامان میدهند و کیست که نداند گروههای تروریستی تکفیری از چه ناحیهایی حمایت میشوند.
پس در این دوران ضرورت کار رسانهای قوی در حوزه اصول عقاید شیعی به شدت به چشم میخورد. اشاره شد که شیعه در طول تاریخ همیشه در اقلیت سیاسی بوده و قویترین دستگاهها و ساختارهای تبلیغاتی همیشه در اختیار خصم شیعه بوده است. به همین دلیل هم منابع بسیاری با عنوان و سرفصل کلی «پاسخ به شبهات» تالیف شدهاند. در زمانه فعلی نیز حجم بسیاری از منابع و همچنین سایتهای خبری و صفحات زیادی در فضای مجازی را محتواهای پاسخ به شبهات تشکیل میدهند.
اکنون با دارا بودن منابع تخصصی بسیار، داشتن سلاح رسانه و همچنین دست بالایی که شیعه در معادلات جهانی دارد، دیگر نگارش منابعی از سنخ «پاسخ به شبهات» ضرورتی ندارد. اکنون شیعه باید در حوزه تفکرات خصم خود (گروههای تکفیری و نظام استکبار جهانی) شبهه ایجاد کند. باید کاری کرد که خصم شیعه دست به کار دفاع از خود شود و از این نظر رسانه را باید در موضع تهاجمی قرار داد. رسانه هم میدانی برای جنگ و نبرد است و کاش بتوانیم با تجهیزات کامل و پشتیبانی سنگین وارد این میدان شویم.
انتهای پیام/ 121