به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تهران، کتاب «قهرمان نجات» از مجموعه کتابهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس است که در برگیرنده خاطرات سرهنگ خلبان «هوشنگ فرجی» است که گردآوری و تالیف آن توسط «بهرام مرادی» انجام گرفته است.
این کتاب در سال 1397 و در 425 صفحه توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و با حمایت ادارهکل حفظ آثار دفاع مقدس استان تهران به زیور طبع آراسته و منتشر شده است.
برشی از کتاب
ما در اهواز برای عملیاتی تمرینی آماده میشدیم یکی از همان شبها که من به باشگاه افسران اهواز رفته بودم موقع برگشت چون لباس زیرم را شسته بودم آن را نپوشیدم فقط یونیفرم تنم بود. یعنی فقط پیراهن و شلوارم را پوشیده بودم. وقتی با یکی، دو نفر دیگر برای شناسایی در اطراف شهربانی اهواز رفته بودیم جلوی درِ شهربانی به من مشکوک شدند و مرا دستگیر کردند. وقتی خواستند من را تفتیش بدنی کنند لباسهایم را درآوردند. منم که زیر شلواری به پا نداشتم. بلافاصله در تمام اهواز شایعه پیچید که یک امریکایی لخت را گرفتهاند. ساواک هم که برای شایعه پراکنی دستی داشت و به این آتش دامن میزد.
- یعنی نفهمیدند که شما جزء نوهد هستید؟
- بله. نیروهای شهربانی بعد از تفتیش فهمیده بودند؛ ولی چون این اتفاق بیرون کلانتری افتاده بود مردم چنین تصور کرده بودند.
- چرا شما را داخل کلانتری نبردند؟
- چون میترسیدند بمب یا سلاحی غیر قابل کنترلی همراه من باشد.
عملیات یا مانور دیگری که داشتیم در اهواز بود که باید رادیو و تلویزیون اهواز را تصرف میکردیم. راههای ورود به این مکان را بررسی کردیم و دیدیم که به این راحتی نمیشود وارد این مرکز شد. در گروه ما درجه داری بود به نام «فرهنگ آفریدنیا» که گروهبان سوم بود. قیافه و صورتش کمی زنانه و ظریف بود. ما آمدیم این گروهبان را بردیم آرایشگاه و حسابی آرایشش کردند و ابرو برداشتند و کلاه گیس گذاشتند و لباس زنانه هم پوشید. خلاصه خیلی شیک وخوشگل و مرتب با یک ماشین کلاس بالا داخل رادیو تلویزیون شد و کسی هم از ورودش ممانعت نکرد.
- با ماشین داخل رفت؟
- بله. با ماشین رفت داخل و داور هم که یک مرتبه رسید و ما موجه کردیم و ایشان هم موافقت کردند. داعش الان فکر نکند که ابتکار عمل نشان میدهد ما پنجاه سال پیش این کارها را انجام میدادیم.
یکی دیگر از همین دسته عملیاتها در تبریز بود که بنده را دستگیر کردند. من یک کت جیر و شلوار عین امریکاییها به تن کرده بودم. مثل جهانگردهای امریکایی دوربین وتشکیلات داشتم و از شهربانی عکس میگرفتم.
انتهای پیام/