به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس، نباید سر در گم شد، نمی توان گفت دستور دستگاه قضایی مصر که زیر نظر عبدالفتاح السیسی است و در آستانه سفرش به عربستان صادر کرده، تصادفی بوده یا برای اغوا یا در اثر سوء تفاهم صادر شده است. دادگاه عالی مصر احکام شدیدی را علیه رهبران اخوانی صادر کرد و شاخه نظامی حماس را در فهرست گروه های ترویستی قرار داد. ریاست جمهوری مصر نیز با قاطعیت اعلام کرد که وجود هر گونه تلاشی برای به کار گرفتن افراد معتدل از اخوان المسلمین را نفی می کند. بر این اساس هر گونه احتمالی برای دیدار رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه با عبدالفتاح السیسی در عربستان بیشتر به یک مزاح شبیه است. واقعیت این است که اصلا هیچ دیداری از این نوع در دستور کار مصری ها قرار ندارد.
سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان بسیار عجله دارد که هم پیمانی های خارجی فورا تشکیل شوند تا به کمک آنها بتواند تیم کودتایی خود را تقویت کند و قدرت خود را در داخل عربستان بیش از پیش تقویت کند. او تلاش دارد به این ترتیب فضای تنگی را برای مخالفان و دشمنان متراکم داخلی خود در بعد سیاست خارجی عربستان ایجاد کند. درگیری های خانوادگی در داخل هیئت حاکمه عربستان عمیق است و درگیری های اجتماعی و سیاسی و مذهبی در قلب کشور تنیده شده است. در سطح منطقه ای نیز عربستان با دو انقلاب در حال تشدید مواجه است، یکی در یمن و دیگری در بحرین، هر کدام از آنها می تواند به داخل عربستان متزلزل امتداد یابد: الحوثی ها می توانند تاثیر مستقیم بر تمایلات موجود در استان های نجران و جیزان و عسیر بگذارند و تحرکات بحرینی ها نیز تاثیرات مستقیمی بر شرق عربستان می گذارد.
سلمان قبل از هر چیز امیدوار است که بتواند واشنگتن را راضی کند که با اجرای مطالبات ژئوسیاسی اش «پیمان سنی» مختصر و مفیدی که از سیاست ها و برنامه های یکپارچه برخودار باشد و از ابزارهای لازم برای پیشبرد اهداف واحد برخوردار باشد، تشکیل دهد. این مساله در درون خود می تواند اختلاف های میان اعراب با قطر و ترکیه و اخوان المسلمین را در خود جای دهد و می تواند چارچوبی نیز برای اتخاذ سیاستی جامع و مورد قبول اهل تسنن عراق تبیین کند، چنین ایده ای می تواند زمینه ایجاد پیمانی گسترده را فراهم آورد. آن گاه عربستان می تواند تصور کند که اهل تسنن کرسی ای اصلی در حل بحران عراق دارند. از آن طرف در بازسازی گروه های تروریستی در سوریه نیز می تواند فعال شود، همان چیزی که به آن مخالفان سیاسی – نظامی معتدل می گویند، در آن صورت می تواند تصور کند که در حل بحران سوریه نیز دخالت کند، چنین چیزی را می تواند برای لبنان نیز متصور شود.
حکومت مصر بی شک هر گونه پیمان طایفه ای که ترکیه هم عضوی از آن باشد را رد می کند، پیمانی که شامل جنبش ها و گروه های مخالف نیز بشود، یا اجازه بازسازی اخوان المسلمین را بدهد.
در مقابل السیسی پیشنهاد داده است در مرحله اول پیمانی عربی میان کشورهای عربستان، امارات و اردن تشکیل شود و راه برای پیوستن عراق نیز بسته نباشد، حتی بعید نیست که سوریه به این پیمان دعوت شود، قاهره می خواهد چیزی از اتحاد عربی – غیر طایفه ای به وجود آورد تا بتواند با بحران ها و تحرکات تروریستی برخورد کند. این پیمان می تواند حمایت روسیه را نیز پشت سر خود داشته باشد و در عین حال با ایالات متحده و غرب نیز در ارتباط دائم باشد. همچنین می تواند باب میل چینی ها که ولع سرمایه گذاری در کشورهای خاورمیانه و به دنبال آن آفریقا را دارند، باشد.
عربستان بعید نیست برای تشکیل پیمان مورد نظر خود به سود ترکیه جلوی ماجراجویی های مصر را نیز بگیرد. این صحیح است که ریاض به هم پیمانی با ترکیه نزدیک می شود و احتمالا از حجم کمک های خود به مصر می کاهد اما در سایه مخاطرات وضعیت منطقه ای روابط نزدیک خود با قاهره را حفظ خواهد کرد.
این در حالی است که روابط مصر – امریکا نیز به سمت قطع روابط نرفته است. ایالات متحده همچنان امیدوار است که بتواند جایگاه خود را در مصر حفظ کند، علی رغم این که خود می داند که اوضاع به قبل از انقلاب 25 ژانویه باز نخواهد گشت. در آخر این که اسرائیل که از مخاطرات جبهه شمالی به خوبی آگاه است خوب می داند که به مصلحتش نیست و حتی توانایی آن را هم ندارد که بخواهد برای قاهره مزاحمت ایجاد کند یا آن را در تنگنا قرار دهد.
استقلال سیاسی مصر – حتی اگر نسبی باشد – به سود محور مقاومت تمام خواهد شد، حداقل آن این است که گروه مصری که به دنبال توازن منطقه ای است به فکر ایجاد پیمان مذهبی – طایفه ای زیر سایه ایالات متحده و با تبانی با اسرائیل در منطقه نخواهد بود.
انتهای پیام/ک.ف