به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، گروه فرهنگی ابراهیم هادی پس از استقبال نسبت به کتاب «سه دقیقه در قیامت»، سومین کتاب خود را از این مجموعه با عنوان «شنود» منتشر کرد؛ شنود تجربه نزدیک به مرگ یک مامور امنیتی دستگاه اطلاعاتی کشور است که داستانی جذاب، نفسگیر و البته طبق روال قبل مستندی را روایت میکند.
در مقدمه کتاب شنود اینچنین آمده است:
چهارشنبه سوم تیرماه ۱۳۹۹ بود. صبح برای کار دیگری میخواستم از خانه خارج شوم، گوشی را نگاه کردم، یکباره یاد پیام روز قبلش افتادم! پیام را بار دیگر نگاه کردم.
نوشته بود: با سلام، کتاب «سه دقیقه در قیامت» را خواندم. چقدر به ماجرای من شبیه است و... در سوال و جوابهای بعدی گفته بود که فعلا در بیمارستان بستری است. گفتم خوب است امروز بهجای رفتن به دفتر دوستم، وسایل لازم را بردارم و عازم بیمارستان شوم. خیلی سریع تصمیم من عملی شد. جلوی بیمارستان که رسیدم با خودم گفتم: شاید الان حال و شرایط مناسبی نداشته باشد.ای کاش قبل از حرکت تماس میگرفتم. همان جا شمارهاش را زنگ زدم. با مهربانی گفت: سلام برادر، در طبقه پنجم بیمارستان منتظرت هستم. میدانستم که میآیی!
وارد اتاق که شدم، تمام شرایط مصاحبه را آماده کرده بود! گفت: امروز مرا به اتاق دو تخته ایزوله آوردند. مریض دیگر این اتاق را هم بردند. تمام شرایط مهیا شد. یقین داشتم کار خداست. مطمئن شدم که شما خواهی آمد تا آنچه برای بندگان خدا لازم است بازگو شود. ضبط را روشن کردم و بسم الله را گفتیم. هرچند به خاطر عوارض بیماری و حضور کادر درمانی، مرتب مصاحبه ما قطع میشد، اما تا غروب همان روز، بیشتر مطالب ثبت و ضبط گردید.
خداوند به من لطف نمود که با یکی از بندگان خوب او آشنا شدم. ایشان مطالب و خاطرات زیبایی از تجربه نزدیک به مرگ داشت که بسیار اثرگذار بود. او ده روز را مشغول گشت و گذار در عالم بوده و حقایق بسیاری را مشاهده کرده بود که با آیات و روایات دینی تطبیق داشت. ایشان کتاب «سه دقیقه در قیامت» را نیز خوانده بود و در بسیاری از موارد، ماجرایش با راوی آن کتاب نزدیک بود. این بزرگوار، چندین بار تجربه نزدیک به مرگ داشت که هر کدام از تجربههایش مدتها طول کشیده و دریایی از ماجراهای عجیب و معارف معنوی با خودش داشت.
شرط این بزرگوار برای ثبت خاطراتش، بیان ماجرا بدون نام راوی بود. هم به خاطر اینکه از مسئولین امنیتی بود و هم به دلایل دیگر. اما نکتهای در مورد بررسی اعمال خودش گفت که جالب بود. ایشان به روحیه خود اشاره کرد و گفت: «من در دنیا خیلی راحت میگذشتم. مال دنیا برایم من اهمیتی نداشت. اگر به کسی پول قرض میدادم و او قرضم را نمیآورد، هیچ برایم مهم نبود. در دنیا راحت و آسوده بودم و حرص دنیا را نمیخوردم، هرچند که گرفتاری و مشکلات من کم نبود، اما خداوند هم در آن سوی هستی و در بررسی اعمالم، خیلی با ملاطفت و مهربانی با من برخورد کرد. خیلی سریع و شاید متفاوتتر از راوی کتاب «سه دقیقه در قیامت»، و فقط در یک لحظه اعمال من محاسبه و بررسی شد. اما من در این تجربیات، چیزهایی دیدم که شنیدنش برای اهل ایمان میتواند راهگشا باشد. من ده شب، در بدترین شرایط، در بیمارستان بودم و در آن شبها، خداوند هر بار مرا با دنیای متفاوت و رازهایی از عالم هستی آشنا مینمود! با اینکه شش سال از آن ماجرا گذشته و زندگی من در این مدت دستخوش طوفان حوادث گردید، اما خواستم برای رضای خدا این مطالب بازگو شود، تا شاید در زندگی یکی از بندگان خداوند متعال تأثیر مثبت ایجاد نماید.
مشخصات بیمارستان و نام پزشک و پروندهام را در اختیار شما قرار میدم تا صحت مطالب را هم بررسی کنید. به سراغ دوستانم در بیمارستان مربوط رفتم و مدارک پزشکی او را بررسی کردیم. او ده روز در بیمارستان بستری و بیشترین مدت در حالت کما بوده. مطالب کتاب برای یکی از علمای ربانی در زمینه معاد کار کردهاند، ارسال و پس از تایید، کار را ادامه دادیم.
مسئول مربوطه ایشان را در اداره دیدم و مطالب بیان شده از طرف راوی را بررسی کردیم. ایشان هم پس از تکمیل کتاب و قبل از چاپ، مطالب کتاب را مطالعه و ضمن حذف برخی موارد امنیتی و اطلاعاتی، کل کتاب را تایید کردند. در بازنگری مطالب در اداره ارشاد نیز برخی مطالب تسهیل و یا حذف شد و در نهایت کتاب حاضر در مقابل شما آماده شد. کار نهایی شد. اما هدف ما از بیان خاطرات این سرباز گمنام اسلام و انقلاب، این بوده و هست که راه را گم نکنیم و فقط در تمام امور، رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم. اما در پایان به تمام دوستان و همراهان عزیز بیان میکنم که: نقل تجربیات نزدیک به مرگ، صرفاً مویدی است بر وجود عالم پس از مرگ و خواننده، نباید جزئیات تمام خاطرات و مطالب نقل شده از این افراد را عین واقعیت تلقی نماید. چراکه برای سنجش صحت چنین تجربیاتی هیچ معیاری وجود ندارد. اما هر تجربه و خاطرهای که خلاف آموزههای دینی باشد، قطعاً کذب و غیر واقعی است.
به گزارش دفاعپرس، کتاب «شنود» که در ۹۶ صفحه در قطع پالتویی و قیمت ۹۵۰۰ تومان منتشر و روانه بازار شده، شامل ۳۳ داستان از تجربه نزدیک به مرگ این مامور امنیتی دستگاه اطلاعاتی کشور است که با عناوین مصاحبهای متفاوت، نفوذ مخفی داعش، منژیت، ملک الموت، بازگشت، مادر، چشمان فرزند، پدر، مرگ و شیطان، بیتالمال، آن دو پرستار، قهقه شیطانی، منبع نور، مرور زندگی، امتحان الهی، ازدواج، جن، پسر همسایه، رییس اداره، زندگی، مکافات عمل، کوچکترین ظلم، جان در مقابل جان، لشکر ملائک، فقط برای خدا، ولی امر، تاثیر توسل، روزهای سخت، روزهای بی تو بودن، حق الناس، آسانی پس از سختی، در پایان و نگرشی به مروز زندگی پس از مرگ تدوین شده است.
انتهای پیام/ ۱۲۱