بسته مطالعاتی شناخت دشمن/ آمریکاستیزی در جهان اسلام و آمریکا

مجمع ناشران انقلاب اسلامی برای شناخت و واکاوری ابعاد گوناگون تخاصم آمریکا و عملکرد خصمانه این رژیم در قبال مردم ایران و دیگر کشورهای مظلوم جهان بسته مطالعاتی کتاب را معرفی کرد.
کد خبر: ۴۲۴۶۴۳
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۰ - 02November 2020

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، هرکس از دخالت‌های سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادیِ آمریکا در کشورهای دیگر باخبر باشد، تأیید می‌کند که سیاستمدارانِ این کشور حتی یک روز نمی‌توانند دست از این دخالت‌هایشان بردارند. قدرت‌طلبی و چپاول ملت‌های دیگر و پیشبرد مقاصدشان در هر جای این کره خاکی و به هر قیمتی، خط‌مشیِ کلی این نظام سلطه است.

چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در روز 13آبان1358، گروهی از دانشجویان پیرو خط امام لانه جاسوسی آمریکا در تهران را به تسخیر خود درآوردند. این رویداد به‌دلیل اینکه قدرت پوشالی آمریکا را در هم شکست و فریاد آزادگی مردم مسلمان ایران را به گوش جهانیان رساند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همین اهمیت و اثرگذاری این اقدام دانشجویان باعث شد امام‌خمینی(ره) آن را انقلاب دوم و بزرگ‌تر از انقلاب 22بهمن1357 بنامند. لانه جاسوسی آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به محل اصلی طراحی توطئه و دسیسه‌های گوناگون ضد نظام نوپای اسلامی تبدیل شده بود و راهی جز این پیش پای ملت ایران نبود.

شایسته است پس از گذشت نزدیک به چهار دهه، ابعاد گوناگون تخاصم آمریکا را واکاوی کرده و عملکرد خصمانه این رژیم را در قبال مردم ایران و دیگر کشورهای مظلوم جهان بررسی کرد. سامانه کارشناسی مجمع ناشران انقلاب اسلامی در این بسته مطالعاتی در پی دست‌یافتن به این هدف است.

دموکراسی برای اقلیت

تصویری که بسیاری از مردم کشورها و قاره‌های گوناگون جهان از آمریکا دارند، سرزمین فرصت‌های برابر و آزادی است که قدرت به‌شکلی مردم‌سالار تقسیم شده و هرکس، صرف‌نظر از نژاد و دین و عقیده‌اش، جایی برای حرف‌زدن می‌یابد. این تصویر آن‌قدر رواج یافته و نهادینه شده است که برخی نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی این کشور را الگوی تمام‌عیار و حتمی همه کشورهای جهان دانسته و مسائل و مشکلات آن را کوچک و بخشودنی می‌دانند.

اما حقیقت این است که در آمریکا همه راه‌ها به اقلیتی ختم می‌شود که فرهنگ، هنر، رسانه، آموزش، پژوهش، پول، اقتصاد، صنعت و ورزش را در اختیار دارد و برای حفظ آن از هیچ ابزاری چشم نمی‌پوشد. همه این‌ها موجب نمی‌شود که حاشیه کوچک و در عین حال مستقلی را که در کناره این شاهراه قدرت به‌سختی به حیات خود ادامه می‌دهد، نادیده بگیریم. قیام‌های رنگین‌پوستان، اعتراض‌های مدنی، جنبش‌های دانشجویی و در همین اواخر، جنبش تسخیر وال‌استریت نمونه‌هایی از این کورسوی استقلال‌خواهی و آزادی‌طلبی است که با وجود فرازونشیب‌ها هیچ‌گاه از بین نرفته‌اند و زمانی به‌شکلی فراگیر و عمیق همه عرصه‌های حیات آمریکایی را درمی‌نوردند.

کتاب «دموکراسی برای اقلیت» به‌قلم یکی از منتقدان مشهور آمریکایی به نام مایکل پرنتی، با ارائه آمارها و نمونه‌های متعدد به نقد ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایالات‌متحده می‌پردازد. این اثر معضلات درونی و سرشتی آن را آشکار می‌سازد و تا حدی این تصور نادرست از آمریکا را اصلاح می‌کند و تصویری واقعی‌تر را جایگزین آن می‌سازد.

روز خدا؛ بررسی علل و خاطرات نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی

یکی از راه‌های بسیار جذاب و البته آموزنده بازگویی رویدادهای مهم و سرنوشت‌ساز، روزشمار حین وقوع این رویدادها یا روزهای پس یا پیش از وقوع این رویدادهاست. این نوع روایت، به‌خوبی مخاطب را با متن رویداد همراه می‌سازد و به همین دلیل، بسیاری از مورخان، این شیوه را برای بازگویی رویدادهای مهم تاریخ، به‌خصوص تاریخ معاصر که اطلاعات دقیق و روشنی از رویدادهای هرکدام از روزها در دست است، استفاده می‌کنند.

کتاب «روز خدا؛ بررسی علل و خاطرات نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی» روزشمار حوادث و رخدادهای نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13آبان1358، بر اساس خاطرات سیدمحمدهاشم پوریزدان‌پرست، از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام است. پوریزدان‌پرست در زمان تسخیر لانه جاسوسی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بوده که در آن روزها در متن قضایا حضور داشته است. نویسنده برای تکمیل مطالب، اسناد و مدارک مرتبط با حوادث را به‌صورت پاورقی با مخاطب در میان گذاشته است.

در این کتاب، موضوعات گوناگونی به چشم می‌خورد: علل و زمینه‌‌های تسخیر لانه جاسوسی، درگیری در گنبد، همراهی‌نکردن دولت موقت با سیاست‌های انقلابی امام، خلأ وجود دانشجویان مسلمان و گسترش ضدانقلاب، فضای آزاد مطبوعاتی، ستاد عملیاتی گروهک‌ها، تشکیل جهاد سازندگی، ترور آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی، تشکیل کلاس‌های عقیدتی، کوره‌پزخانه‌های جنوب شهر، مناظره‌های خیابانی اطراف دانشگاه تهران، تأسیس روزنامه انقلاب اسلامی، تشکیل مجلس خبرگان، برپایی نمازجمعه تهران، تهاجم برای جداسازی کردستان، رحلت آیت‌الله طالقانی و تصویب اصل ولایت‌فقیه.

تاریخ مستطاب آمریکا

یکی از اصول اساسی در تولید آثار فرهنگی، به‌کارگرفتن ابزارهای گوناگون ارتباطی است؛ یعنی تولیدکننده اثر فرهنگی متناسب با موضوع و مخاطبی که در نظر دارد، از ابزارهای تازه‌ای برای انتقال معنای مدنظرش سود ببرد و بهتر و بیشتر با مخاطب ارتباط برقرار کند. صادق کوشکی تلاش کرده است در کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» به این هدف دست یابد و بر همین اساس، با زبانی طنز و همراه با کاریکاتورهایی از مازیار بیژنی، به روایت تاریخ ایالات‌ متحده آمریکا بپردازد. این کتاب را مؤسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه با همکاری مؤسسه خیزش‌ نو در حالی منتشر کرده‌اند که عده‌ای می‌‌خواهند چهره واقعی و کریه آمریکا را بزک کنند و دشمنی دیرینه آن را با ملت‌های مظلوم جهان پنهان کنند.

بسیاری از منتقدان کتاب‌هایی از این دست، بر این باورند که نویسندگان این آثار با رویکردی ایدئولوژیک و از سر دشمنی با آمریکا کتاب‌هایی به‌ظاهر علمی می‌نویسند، یا اساساً آنچه درباره آمریکا می‌نویسند، برآمده از «توهم توطئه» است. صادق کوشکی در برابر چنین نقدهایی، رویکردی هوشمندانه برای نگارش کتاب درباره تاریخ آمریکا برگزیده است. او در نگارش این کتاب فقط از منابع علمی غیرایرانی برای روایت تاریخ آمریکا بهره برده و هرگونه شک و شبهه در این زمینه را به‌کلی از کتاب خود دور کرده است و از این نظر، از اعتبار کافی و کامل برخوردار است.

آمریکا از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

آمریکا سال‌هاست با کشورهای گوناگون جهان در حال درگیری‌های گوناگون است که به‌طور مشخص، برآمده از روحیه تجاوزگرانه و مداخله‌جویانه این کشور است که می‌کوشد در زمینه‌های گوناگون همه منافع و منابع موجود را تصاحب کند. طبیعی است برای مقابله دیگر کشورها با این روحیه جهان‌خواری آمریکا، به شناختی دقیق و عمیق و البته شجاعت و اراده و قدرت کافی نیاز است. این ادعا را می‌توان با بررسی و واکاوی دقیق روابط کشورهای گوناگون با آمریکا و رویدادهای سرنوشت‌ساز و مهم جهان در دو سده گذشته به اثبات رساند. کشورهایی که بدون شناخت درست و دقیق از آمریکا با این کشور زورگو ارتباط برقرار کردند، ضربه‌های جبران‌ناپذیری را متحمل شدند. همچنین، دولت‌هایی که از موضع ضعف و ترس وارد تعامل با آمریکا در هر سطحی شدند، نتوانستند در برابر ملت خود سر بلند کنند؛ زیرا آمریکا آن‌ها را به خواری و ذلت کشاند.

یکی از کشورهایی که در دهه‌های اخیر توانسته است به‌خوبی در برابر آمریکا قد علم کند و در برابر زورگویی‌های آن محکم و استوار بایستد، ایران اسلامی در چهار دهه اخیر بوده است. طبیعی است چنین جایگاهی به‌راحتی به دست نیامده است. ملت بزرگ ایران بیشترین نقش را در این زمینه ایفا کرده‌اند و بیشترین سختی‌ها را متحمل شده‌اند؛ ولی آشکار است که بدون رهبری درست، هیچ ملتی به این پیروزی عظیم و تاریخی دست نمی‌یابد. این راه پرافتخار با امام‌خمینی و دشمن‌شناسی دقیق ایشان آغاز شد و با رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سه دهه گذشته ادامه پیدا کرد. طبیعی است باید مبانی فکری این دشمن‌شناسی و در اینجا به‌طور مشخص، آمریکا را شناخت تا بهتر بتوان اصول و مبانی این راه طی‌شده را دریافت. در این کتاب منوچهر محمدی کوشیده است به این هدف دست یابد.

هاروارد مک‌دونالد

افراد در مواجهه با موضوعات گوناگون، همواره در پی توصیف و قضاوتی بی‌طرفانه یا دست‌کم، کمتر جانبدارانه هستند. این دغدغه در موضوعات اجتماعی افزایش می‌یابد و در مواجهه با پدیده‌های اجتماعی جوامع دیگر که بیننده با آن‌ها هیچ سنخیتی ندارد و آن‌ها را غیرمعمول و غیرعادی قلمداد می‌کند، دوچندان می‌شود. هرچقدر این اختلاف فرهنگی بیشتر باشد، این مواجه با جامعه جدید دشوارتر می‌شود. از حاج‌محمدعلی سیاح که حدود دویست سال پیش به‌عنوان اولین ایرانی به آمریکا رفت تا آخرین ایرانی که پا به این کشور گذاشته است، احتمالاً همه تلاش کرده‌اند بی‌طرفانه به آمریکا بنگرند تا بتوانند واقعیت‌های آن را ببینند؛ اما احتمالاً پس از مدتی دریافته‌اند حضورشان در ایران تأثیرش را بر نگاه آن‌ها گذاشته است.

سیدمجید حسینی کوشیده است این تلاش خود برای فهم آمریکا را با مخاطبان ایرانی به اشتراک بگذارد و به همین دلیل، توصیف‌هایش از آمریکا را در سفری که به این کشور انجام داده است، در کتاب «هاروارد مک‌دونالد» نوشته است. همچنین، او پس از انتشار کتاب، سایتی با همین عنوان راه‌اندازی کرده و همه حواشی کتاب را در آنجا با مخاطبان به اشتراک گذاشته است.

مهم‌ترین موضوعات موجود در کتاب عبارت‌اند از: «دانشگاه کلمبیا، قلب هارلم»، «موزه متروپولیتن، گفت‌وگو با چشمان سنگی»، «موزه مادام توسو، آرزوهای بربادرفته»، «قلعه باسکرویل»، «نیاگارا، اسب سپیدی جداکننده دو فرهنگ»، «قبرستان ملی آرلینگتون»، «دانشگاه مریلند»، «علم بهتر است یا ثروت» و «زندگی شبانه، وقتی مورچه نیویورکی بارش را زمین می‌گذارد».

مطالعات انتقادی (استعمار مجازی آمریکا)

استعمار دوره‌های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. در دوره اول، استعمارگران به‌وسیله اکتشافات سرزمینی و جنگ و قدرت سخت و استفاده از شگردهای استعمار سیاسی به دیگر کشورها و فرهنگ‌ها تجاوز می‌کردند. در دوره دوم که به «استعمار نو» معروف است، فرهنگ و اندیشه ملت‌ها را استعمار کردند و با روش‌های مختلف برای عقب نگه‌داشتن کشورها از طریق سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی تلاش ‌کردند. در دوره سوم، نوبت به «استعمار مجازی» رسیده است و ایالات ‌متحده آمریکا قله‌دار فضای سلطه و استعمار در این دوران و زمینه به‌حساب می‌آید.
از آنجا که هدف استعمار در درجه اول، مسخ فکری فرد و جامعه مستعمره بوده است، در استعمار مجازی که از سازوکارهای قدرت نرم استفاده می‌شود، هدف اصلی، ازبین‌بردن استقلال رأی کاربران و عضویت آن‌ها در جامعه فرهنگی آمریکا است.

از دیدگاه سعیدرضا عاملی، یاهو، ام‌اس‌ان، گوگل، فیس‌بوک، توئیتر، ویکی‌پدیا، یوتیوب و آی‌ام‌دی‌بی هشت امپراتوری مجازی هستند که هریک به‌تنهایی قدرت نرم انکارناپذیری برای گردانندگان آن و کشور آمریکا ایجاد کرده‌اند. کتاب مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا با عنوان‌های «مطالعه انتقادی yahoo»، «مطالعه انتقادی msn»، «مطالعه انتقادی google»، «مطالعه انتقادی facebook» و «مطالعه انتقادی twitter» ابعاد گوناگون قدرت نرم و امپراتوری جنگ مجازی را بررسی کرده است.

هشت مقاله درباره آمریکاستیزی

کتاب «هشت مقاله درباره آمریکاستیزی» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا در زبان فارسی تقریباً اولین کتابی است که به مفهوم آمریکاستیزی در فضای بین‌المللی و دانشگاهی پرداخته است و به‌دلیل نویسندگان برجسته و معتبر، ارزش علمی خاصی دارد.

برندن اوکانرن در مقاله اول می‌کوشد نوعی تقسیم‌بندی از نویسندگان آمریکاستیز به دست دهد. از نظر او کتاب «آمریکاستیزی» پل هلندر بهترین کتاب در این عرصه است. رابرت سینک در مقاله دوم در پی اثبات این ادعاست که آمریکاستیزی مفهومی است که تفسیرهای به‌شدت متعارضی از آن وجود دارد؛ اما وجه اشتراک همه آن‌ها وجود احساسی دوگانه است: تحسین همراه با نارضایتی و سرخوردگی.

ایاناتول در مقاله سوم، پس از طرح نظریه‌های شرق‌شناسی آمریکایی‌ و نظریه‌های جایگزین آن‌ها، مواجهه با آمریکاستیزی در جهان اسلام را تبیین می‌کند. جان چیدیک در مقاله چهارم، گرایش شدید سیاست خارجی آمریکا به‌سمت اسرائیل را عامل اصلی آمریکاستیزی در خاورمیانه می‌داند. مارتین گریفیتس در مقاله پنجم می‌کوشد این ادعا را ثابت کند: امپراتوری آمریکا پا بر جا می‌‌ماند؛ زیرا بر منافع و علایق استوار است و هیچ رقیب دیگری ندارد. آلن ولف در مقاله ششم پیش‌بینی می‌کند با توجه به نقش دین در آمریکا، این کشور در حال بازگشت به روزهای اسکوپس یا قرارگرفتن زیر سلطه نوعی خداسالاری منحصر‌به‌فرد است. ایوان کراستف در مقاله هفتم، قرن بیست‌ویکم را قرن آمریکاستیزی می‌نامد که از حملات 11سپتامبر آغاز شد و اکنون دو نوع آمریکاستیزی وجود دارد: یکی مرگبار که تروریست‌های متعصب در آن جای می‌گیرند و دیگری نرم که در خیابان‌ها و رسانه‌ها رخ می‌دهد. رابرت کیوهن در مقاله هشتم ابتدا بین آنچه آمریکا هست با آنچه آمریکا انجام می‌دهد، تمایزی قائل می‌شود و در ادامه، آمریکاستیزی در جهان را بررسی می‌کند.

قدرت پنهان در آمریکا

این کتاب به قدرت و ثروت چشمگیر یهودیان نمی‌پردازد؛ بلکه چگونگی استفاده جامعه یهود به‌اتفاق هسته مرکزی بنیادگرایی مسیحی از ثروت، قدرت و نفوذ خود در سیاست‌های آمریکا در قبال اسرائیل و اعراب را بررسی می‌کند. حمله آمریکا به افغانستان و عراق پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر، پیامد مستقیم سیاست و خط‌مشی آمریکا در خاورمیانه است؛ سیاستی که «لابی یهودیان» در واشنگتن دیکته‌اش می‌کند و رسانه‌های انحصاری آمریکایی ـ یهودی به آن دامن می‌زنند.

از آنجا که آمار، اطلاعات و مستندات این کتاب از زبان صهیونیست‌ها نقل شده، می‌تواند معرف و شناسای تفکر دشمنی باشد که قبله اول مسلمین را آماج جنایات جنگی، نسل‌کشی و اشغالگری خود قرار داده است. نویسنده با مستندات و آمار شگفت‌انگیز به دنیای خانواده‌های ثروتمند و مؤثر یهودی نزدیک شده و از چگونگی اشتغال آن‌ها در مقام‌ها و مشاغل مهم و نحوه سوءاستفاده صهیونیست‌ها از قدرت و نفوذ و ثروتشان در آمریکا می‌نویسد.

آمریکاستیزی در جهان اسلام

در سال ۲۰۰۱ پس از حادثه حمله به برج‌های بانک تجارت جهانی، بعضی از روشنفکران آمریکا در حکومت پذیرفتند که آمریکا در جهان منفور است؛ اما این نفرت را ناشی از سوءتفاهم و اشتباه دانستند!

آن‌ها به‌جای اینکه عذرخواهی کنند، طلبکار مردم جهان شدند و آنان را تلویحاً به ناسپاسی متهم کردند؛ گویی مردم ژاپن، شیلی و ... باید از آمریکا سپاسگزار باشند.

به هر حال در کتاب «آمریکاستیزی در جهان اسلام»، نشان داده شده است که اکثر مسلمانان جهان و مردم کشورهای اسلامی از مداخله‌های آمریکا در کشورهای خود بیزارند و این بیزاری از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون مدام شدت پیدا کرده است.

نویسنده کتاب حاضر بر این باور است که تنها راه‌حل، تغییر در سیاست خارجی آمریکاست و مهم‌ترین مؤلفه آن دست کشیدن از حمایت اسرائیل است. با این حال، به نظر می‌رسد ایالات متحده راه درازی در تغییر نگرش مردم منطقه در پیش دارد و حوادث اخیر در منطقه نشان می‌دهد که سیاستمداران آمریکایی به دنبال تغییر نگرش خود نیستند و شاید در نهایت این الزامات منطقه باشد که بر ایالات ‌متحده تحمیل می‌شود.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها