شهید محمد حسین سبزواری:

طبق وظيفه و پيروی از امام به جبهه‌ آمده‌ام

شهید محمد حسین سبزواری در وصیت‌نامه خود آورده است: طبق وظیفه و پیروی از امام بزرگوارم به جبهه‌های حق علیه باطل آمده‌ام و آگاهانه با تمام وجودم امر امام را امر اسلام دانسته و قبول کرده‌ام امیدوارم خداوند بزرگ به این بنده ضعیف کمک کند که فقط هدفم در راه خودش باشد.
کد خبر: ۴۲۵۶۰۷
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۰۱:۴۶ - 10November 2020

طبق وظيفه و پيروی از امام به جبهه‌ آمده‌ام

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، در هیمنه و هیاهوی جهان، در اوج  جولان فضای لجام گسیخته مجازی، در دنیایی که  بسیاری از مردمانش  گرفتار بحران هویت هستند و در اثر تسلط فرهنگ مادی غرب، نگاه معنوی به زندگی، تولد و مرگ کم رنگ شده است، مطالعه زندگینامه و وصیت‌نامه‌های به یادگار مانده از شهدا، همان کبوتران خونین بالی که معرفت و بصیرت نسبت به اوضاع زمان در لابه لای خطوط وصایا و دستنوشته های‌شان به خوبی حس می‌شود. چه زیباست  که ترویج و نشر این وصیت‌نامه‌ها با استفاده از ابزار و تکنولوژی روز، با استفاد از طراحی‌های هنری در دستور کار متولیان فرهنگی و تربیتی قرار بگیرد چرا که توجه و عمل کردن به وصایایی که سرشار از آموزه‌های  اخلاقی هستند گام موثری در معرفی کردن حسنات و فضایل اخلاقی و دوری از رذایل هستند. در این راستا وصیت‌نامه شهید «محمد حسین سبزواری» در ذیل آمده است:

 با درود به امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمينی و درود و سلام به روان پاک شهدای اسلام و آرزوی پيروزی رزمندگان اسلام و برافراشته شدن پرچم پرافتخار لااله الا الله در سراسر جهان و آرزوی موفقيت برای خدمت گذاران راستين اسلام.

اينجانب «محمدحسين سبزواری» طبق وظيفه و پيروی از امام بزرگوارم به جبهه‌های حق عليه باطل آمده ام و آگاهانه با تمام وجودم امر امام را امر اسلام دانسته و قبول كرده ام اميدوارم خداوند بزرگ به اين بنده ضعيف كمک كند كه فقط هدفم در راه خودش باشد.

من چطور بايد مقلد امام باشم و در احكام اسلام خود را پيرو ندانم ولی امام فرمان جهاد بدهد ولی من علاقه به زندگی و فرزند را از امر امام بهتر بدانم و در خانه بنشينم.

در قلبم و تمام وجودم اعلام كرده ام و اعلام می‌كنم كه لبيک يا خمينی. خدايا به تو پناه می برم كه جزء جهادگران اسلام باشم.

پدر مهربانم من چطور احساسات تو را و مهربانی شما را فراموش كنم شما حق زيادی در گردن من داريد هرگز نتوانستم كمكی به شما بكنم و بايد بگويم از شما خجالتم.

پدر عزيزم حال شما را می دانم چطور است ولی اسلام از جانم عزيزتر است كه فقط ما را به اين راه كه جهاد در راه خدا است وادار كرده است و گرنه شما عزيز هستيد و مادر مهربانم شما هم همچنين.

 من با كمال تواضع از شما طلب حلاليت می‌كنم و شما را به صبر و پيروی از مكتب اسلام وصيت می‌كنم و اگر ناراحت شديد به ياد شهدای كربلای امام حسين (ع) گريه كنيد و از برادرانم و خواهرانم و عمه‌هايم همگی طلب حلاليت می‌كنم و همگی را به بپا داشتن احكام اسلام وصيت می‌كنم.

و اما همسر مهربانم من نتوانستم در امور زندگی همسر خوبی برای شما باشم و شما زحمت‌های زيادی در طول زندگی با من كشيدی هر طور كه خودت صلاح ديدی بعد از من زندگی كن و بچه‌ها را خوب نگهداری كن و به آنها راه اسلام را بياموز و نگذاريد غير از پيروی از مكتب اسلام هيچ راه ديگری بروند و در امور زندگی هم مواظب آنها باشيد كه مزد آن را فردا از فاطمه (س)خواهيد گرفت.

همسر مهربانم بگذار همسر واقعی شهيد باشی و تمام احكام اسلام را هم خودت و هم به فرزندانم بياموزی. روح من از شما راضی است و در همينجا از شما طلب حلاليت و خداحافظی می‌كنم.

فرزندان عزيزم به شما وصيت می‌كنم كه احكام اسلام را خوب رعايت كنيد و فرزندانی مفيد براي اسلام و مسلمين باشيد و از شما طلب حلاليت می‌كنم و خداحافظی. خدايا از تو ياری می‌جويم كه جز شهدا. خدايا مرا ببخش و از گناهان من درگذر.از همگی فاميل‌ها و آشنايان خداحافظی می‌كنم و همگی را وصيت می‌كنم به پيروی از اسلام و كمک از جمهوری اسلامی و پيروی از امام امت خمينی كبير.

خداحافظ همگی شما03/02/65  ساعت 3 بعدازظهر

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار