به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت این ظرفیت را دارد که بسترهایی برای کشف و رشد استعدادهای خلاق سینمای ایران فراهم کند. نشان رسول همچنان که می تواند چراغ این راه باشد، یادگار شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت بر قامت سینمای ایران نیز هست.
اهدای نشان رسول ملاقلیپور در جشنواره فیلم مقاومت پیش از هر چیز نشان از جایگاه فیلمسازی دارد که در دوران عمر کوتاهش تابش کرد آثاری را جلوی دوربین ببرد که در درجه اول وجوه مختلف زمانهای که در آن زندگی میکرد را، بازتاب دهد.
ملاقلیپور فیلمساز دلی بود. این کار را غریزی یاد گرفته بود و چون از لایههای پایین اجتماع آمده بود، با تمام وجود مفهوم درد و فقر را میدانست. موضوعاتی که به فراخور حال، خودش و تجربیاتش را در آثار مختلفی که ساخت بروز میداد. شکل ورودش به سینما، کارهایی که انجام داد و سر سختی و پافشاری مثال زدنیاش در عقایدش او را فیلمساز یگانهای کرده بود که تالش میکرد با مخاطبانش بیش از هر چیز، صادق باشد.
ملاقلیپور نماد آدمهای خستگیناپذیر و مقاومی بود که زمانه آرام آرام به آنها نوعی تلخی و گزندگی داده بود که تماشای فیلمهایش را دلپذیر کرده بود. این تلخی آثارش، مستقیماً از نوع زیستی میآمد که او آن را از کودکی تجربه کرده بود. فیلمهای او را میتوان به دو بخش آثار دفاع مقدس و بخش اجتماعی تقسیم کرد که در همه آنها محوریت خصایل انسانی و جدالی بی پایان با بی عدالتی بود.
تلقی ملاقلیپور این بود که سینما میتواند به زندگی بهتر مردم کمک کند همین نگاه بود که فیلمهایش را در میان ساختههای دیگرهمتایانش کامال متفاوت میکرد. ملاقلیپور بچه جنگ بود و روحیه آدمهای جنگ را خوب میشناخت.
خاطرات حیرت انگیز او از اولین مواجهه اش با جنگ وتبعات آن و نیز نوع جهان بینیاش به وقوع حوادث جنگ، چنان آدم را دچار شگفتی میسازد که گاه فکر میکند او تجربه یکی از شخصیتهای اصلی داستانهای نویسندگان بزرگ جهان را زیست کرده است. این بی پروایی، صراحت و صداقتی که در فیلمها و نگاه اوست به خاطر همین تجربه بیواسطه زیست در موقعیتهای خاص و کمتر درک شده است.
ترکیب آدمی که از میدان جنگ آمده با کسی که میخواهد با زبان سینما راوی مصیبتهای جنگ باشد، خودبخود او را تبدیل به کارگردانی کرده بود که فیلمهایش در ابتدای دهه شصت و در غوغای جنگ، در دورترین نقاط کشور امکان نمایش یافت و باعث شد واقعیت جنگ را با همه تلخیها و زیباییهایش برای عموم روایت «شعور» توامان دیده میشد همچنان که در این و کند.
در فیلمهای او «شور»، «عصیان» کارگردانش را به وضوح میتوان یافت چیزی که و فیلمها «صداقت» رفته رفته به نشان دایمی و امضای او مبدل شد. ملاقلیپور آدمهایی که میشناخت و با آنها زندگی کرده بود را در آثارش به نمایش میگذاشت همین موضوع باعث شده بود که تماشاگربا فیلمهایش همذات پنداری کند.
هنوز بعد از گذشت این همه سال ماجرای آن چند سرباز ایرانی در دل «بلمی به سوی ساحل» یا آخرین لحظات زندگی نریمان شهر اشغال شده در فیلم فرمانده گردان کمیل در فیلم «پرواز در شب»، همچنان در ذهن مخاطب پیگیر این سالها باقی مانده است. ملاقلیپور میدانست سینما چه قدرت بی همانندی در جذب مخاطب دارد. سینمای او، سینمای آدمهای ضعیف، کمتر دیده شده و بی دفاع جامعه بود. آنها که به ستوه آمدهاند و جامعه هیچ راه برون رفتی برای آنها پیشبینی نکرده است. سینمایی دغدغهمند، پویا و خالق که مماس با اتفاقات روز بود و همین کار را بر او سخت میکرد.
ابتکار اهدای «نشان رسول» از سوی شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت، علاوه براینکه پاسداشت فیلمسازی است که در همه زندگیش باورهایش را جلوی دوربین برده است، الگوسازی برای فیلمسازانی است که تازه پا در راه گذاشتهاند و میخواهند میدان داری کنند.
شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت این ظرفیت را دارد که بسترهایی برای کشف و رشد استعدادهای خلاق سینمای ایران فراهم کند. نشان رسول همچنان که میتواند چراغ این راه باشد، یادگار شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت بر قامت سینمای ایران نیز هست.
انتهای پیام/ 121