گروه بینالملل دفاعپرس: شکاف میان جامعه و دولت در بحرین حداقل در سه دهه گذشته به دلیل وجود بیعدالتی و تبعیض سازمانیافته علیه شیعیان که اکثریت جامعه هستند و در مقابل مقاومت خاندان حاکم در برابر انجام اصلاحات واقعی برای رفع تبعیض و در دستور کار قرار دادن سرکوب نظاممند اعتراضات و مخالفان، به چشم میخورد. اتهام دیگری که به دولت وارد میشود تلاش برای تغییر آرایش مذهبی این کشور از طریق اعطای تابعیت به اعراب سنی از سایر مناطق خاورمیانه و کشورهای آسیایی مانند یمنیها و پاکستانیها است.
در این میان نقش شیخ خلیفه در ایجاد چنین شکافی بسیار پررنگ بوده است. در این راستا سید احمد الوادایی، یکی از مبارزین سیاسی و مخالفان برجسته بحرین که در تبعید به سر میبرد گفت شیخ خلیفه سرکوب وحشیانه مخالفان را در دهه ۱۹۹۰ طراحی کرده و بر سرکوب قیام ۲۰۱۱ نظارت داشته است. همچنین مارک اوون جونز، استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه حمد بن خلیفه در قطر گفت: مرگ پرسابقهترین نخست وزیر جهان توسط بسیاری از مخالفان سیاسی بحرین مورد استقبال قرار خواهد گرفت، زیرا وی یکی از معماران اصلی سیستم سرکوبگر بوده است.
در دهه ۱۹۹۰ (۱۹۹۴-۱۹۹۸) شیعیان بحرین با خواست توسعه اقتصادی و انجام اصلاحات سیاسی دست به قیام زدند و شیخ الخلیفه با حصر هزاران نفر و اتخاد رویکرد مشت آهنین به استقبال ناآرامیها رفت.
با موفقیت حکومت در سرکوب ناآرامیها و تکرار مجدد ادعاهای انجام اصلاحات توسط شاه جدید حمد بن عیسی آل خلیفه، نام خلیفه بیشتر با موضوع فساد گره خورده و در میان مخالفان و افکار عمومی به نماد فساد سیاسی و اقتصادی سیستم حاکم تبدیل شد.
با شروع سیل جنبشهای انقلابی در کشورهای امواج آن بحرین را نیز فرا گرفت و شعله اعتراضات در بحرین همانند بشکه باروتی که نیازمند یک جرقه است بپا خواست. در این موضوع نیز نقش شیخ خلیفه در دفاع سرسختانه از دودمان آل خلیفه وآل خلیفهآل خلیفه و انتقاد از ناآرامیهای مشابه در سرتاسر جهان عرب برجسته بود.
این اعتراضات در فوریه ۲۰۱۱ در میدان لولو پایتخت شروع شد. تظاهرکنندگان از اقشار مختلف جامعه شامل پیر و جوان، سنی و شیعه و همچنین گروههای مختلف سیاسی بودند. مثل همیشه در چنین تجمعاتی، خواستهها متفاوت بود، از خواست اصلاحات تا پایان سیستم سلطنتی. اما هرچه زمان بیشتر میگذشت و مشخص بود که سیستم تمایلی برای دادن امتیاز به معترضان ندارد صداهای خواستار پایان حکومت آل خلیفه بلندتر میشد. در این اعتراضات شیخ خلیفه نقش رهبری سرکوبها و مغز متفکر جریان سرکوب را همانند آنچه در دهه ۹۰ روی داده بود را بر عهده گرفت.
در ۱۴ مارس ۲۰۱۱، نیروهایی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بر اساس توافق نامهای به نام سپر امنیتی جزیره، وارد بحرین شدند و در حمایت از خاندان حاکم به سرکوب اعتراضات دامن زدند. نیروهای اشغالگر از ۱۰۰۰ سعودی، ۵۰۰ اماراتی و تعداد کمی از قطریها تشکیل شده بود. وضعیت کلی این کشور امنیتی شد و پادشاه اقدامات فوق العادهای در شدت بخشیدن به سرکوبها صورت داد، از جمله اعلام حکومت نظامی، اعدام و زندان و شکنجه مخالفان، لغو تابعیت و انحلال سازمان الوفاق به عنوان گروه اصلی مخالف حکومت.
این سرکوبها با چراغ سبز کشورهای غربی نیز همراه شد که از تحولات دموکراتیک در این کشور واهمه داشتند به ویژه که بحرین میزبان ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی انگلیس است.
در این برهه شیخ خلیفه در مصاحبهای با روزنامه اشپیگل آلمان علیه جنبشهای انقلابی در سراسر جهان عرب صحبت کرد. او گفت: فکر میکنید من از دیدن آنچه در همه این کشورها اتفاق افتاده خوشحالم؟ این بهار عربی نیست. بهار در مورد گلها، انسانهای شاد و عشق است، نه مرگ، هرج و مرج و ویرانی.
حتی وقتی از او در مورد درخواست شهروندان بحرینی برای برکناری اش از سمت نخست وزیری پرسیده میشد، اما استقرار ۴۰ ساله خود بر منصب غیرانتخابی را دموکراتیک عنوان مینمود. هنگامی که در سال ۲۰۱۲ از او در این مورد سوال شد گفت: پس چه؟ سیستمهای دموکراتیک بسیار متفاوت هستند ... چرا ما نیز نمیتوانیم متفاوت باشیم؟
وی گفت: باور کنید اگر حضور من به تنهایی دلیل ناآرامیها بود، سال گذشته از دفترم خارج میشدم. اما این فقط بهانه دیگری از سوی مخالفان است.
اما با مرگ شیخ خلیفه، پادشاه بحرین شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه فرزند خود و ولیعهد این کشور را به عنوان نخست وزیر جدید معرفی کرده است. وی از زمان انتصاب خود به عنوان ولیعهد در سال ۱۹۹۹، به عنوان طرفدار اصلی اصلاحات در خاندان حاکم شناخته میشد.
سلمان بن حمد در اوج ناآرامیهای سال ۲۰۱۱ مسئولیت مذاکرات با مخالفان را نیز برعهده داشت.
اما در حالی که هنوز هیچگونه تغییری در رویکرد حکومت در برابر مخالفان مشاهده نمیشود و سرکوبها و دادگاههای نمایشی و تبعیض سیستماتیک علیه شیعیان به قوت خود باقی است و حتی شکاف رژیم و جامعه در پی اقدام به عادیسازی با رژیم صهیونیستی گسترش نیز یافته است به صورتی که اندک مجاری اعتقاد به اصلاحپذیری سیستم در میان مخالفان نیز با این اقدام شرمآور مسدود نمود، به نظر نمیرسد که سابقه میانهروی شیخ سلمان نیز قادر به پر کردن چنین شکاف عمیقی باشد.
انتهای پیام/411