به گزارش دفاعپرس از مشهد، یکی از وقایع حماسی که با ویژگیهای خاص خود، در روند جنگ تحمیلی و دفاع مقدس آثار و برکات تعیینکنندهای داشت، «حماسهی آزادسازی سوسنگرد» پایتخت غیرت و مقاومت میهن اسلامی، در 26 آبان 1359 است.
این حماسه سترگ در شرایطی خلق شد که دفاع مقدس و مقاومت سلحشورانه و بیامان رزمندگان اسلام، به دلیل رویکرد رئیس جمهور وقت بنیصدر و تفکرات لیبرالی حاکم بر نحوه اداره جنگ رنج میبرد و وضعیت نگران کنندهای را بوجود آورده بود و با نفوذ دشمن به عمق خاک ایران و اشغال و تصرف بخشهایی از کشور، اهواز مرکز استان خوزستان در معرض خطر سقوط قرار داشت.
از جمله حقایقی که در عرصه حماسهی آزادسازی سوسنگرد میدرخشد، اما تاکنون مورد تبیین و شفافسازی واقع نشده است، نقش ارزنده و محوری رهبر معظم انقلاب است.
حضرت آیتالله خامنهای که از روز پنجم جنگ در جبهه حضور مستمری داشتتند آن روز در سوسنگرد در کنار فرماندهان عملیاتی بودند و از نزدیک شرایط منطقه را زیر نظر داشتند.
عدم حمایت بنیصدر از عملیات طراحی شده و گزارشی از وضعیت شهر و جبهه سوسنگرد در شبانگاه 25 آبان 1359 به محضر امام خمینی (ره) ارائه میشود و ایشان دستور و فرمانی مبنی بر اینکه «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود» صادر میکنند که با تلاش شهید چمران و پاسخ سریع و بیدرنگ رزمندگان فردای آن روز یعنی 26 آبان سوسنگرد آزاد میشود.
به همین مناسبت در ادامه بررشی از خاطرات سرهنگ «سید کاظم فرتاش» فرماندار نظامی سوسنگرد که توسط آیتالله خامنهای نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع به این مسئولیت منصوب شد را میخوانیم.
پس از این که خدمت آیتالله خامنهای نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع رسیدیم گفتند آماده باش که فردا صبح به سوسنگرد بروی. روز بعد یعنی 15 مهر 1359 در حالی که جاده اهواز - سوسنگرد زیر باران گلولههای خمپاره و توپخانه دشمن بود به هر شکل از جاده عبور کردم و خود را به سوسنگرد رساندم و با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان فرماندار نظامی سوسنگرد مشغول به خدمت شدم.
محل سکونتم فرمانداری سوسنگرد شد. به تدریج نیروهایی که از گوشه و کنار کشور میآمدند، سازماندهی میکردیم تا دورتادور سوسنگرد مستقر شوند. یک گروه هم از نیروهای جهاد خراسان آمده بودند تا اطراف شهر را خاکریز و روی خاکریزها را سنگر احداث کنند.
200 نفر از بچههای مساجد تهران هم در شمال غرب مستقر بودند و 30 تا 40 نفر از نیروهای سپاه سوسنگرد در دهلاویه در فاصله شش کیلومتری شهر مستقر بودند که این نیروها توانستند جلوی چند حمله دشمن را بگیرند و نگذارند ارتش بعث عراق از بستان به طرف سوسنگرد پیش روی کند.
140 نفر از نیروهای کازرون و شیراز هم در جنوب شرقی شهر مستقر بودند. این نیروها با تفنگهای ام یک و ژ-3 از شهر محافظت میکردند و در جنوب غربی نیز نیروهای سپاه مستقر بودند.
در روز 23 آبان متوجه شدم نیروهای دشمن در جنوب شهر در کرخهکور نزدیک هویزه تجمع کردهاند. حدس زدم دشمن از این مسیر میخواهد شهر را محاصره کند، بلافاصله به ستاد اطلاع دادم و برای تصمیمگیری به اهواز خدمت آیتالله خامنهای و شهید چمران و دیگر فرماندهان رسیدم و در جلسهای این موضوع را عنوان کردم.
برای دریافت 2 قبضه توپ و 2 قبضه تیربار شب را در اهواز ماندگار شدم. صبح روز بعد به همراه این تجهیزات و 200 نفر نیروی کمکی به طرف سوسنگرد به راه افتادم، اما در نزدیکی سوسنگرد در محلی به نام ابوحمیظه فرمانده گروه رزمی از لشکر 77 خراسان به نام مرحوم سرهنگ امیرشقاقی گفت راه سوسنگرد بسته شده است.
با پای پیاده به سمت ساحل کرخه حرکت کردیم تا از شمال سوسنگرد وارد شهر شویم از ساعت یک تا شش بعد از ظهر جنگهای تن به تن انجام میشد، ما به خاطر این که از پشت سر مورد حمله قرار نگیریم، عقبنشینی کردیم. روز بعد با کمک شهید چمران با بالگرد قصد ورود به شهر را داشتیم که به دلیل تیراندازی این امکان فراهم نشد. در ساعت 11 شب حمله لغو شد و به ستاد برگشتیم، آیتالله خامنهای و شهید دکتر چمران درصدد بودند تا بنیصدر را راضی کنند که حمله ادامه پیدا کند.
شهید چمران در گفتوگوی تلفنی که با بنیصدر داشت گفت: «من فردا صبح با نیروهای مردمی وارد سوسنگرد خواهم شد اگر شهید شدم، که به نفع شماست ولی اگر زنده ماندم آبروی شما را خواهم برد.» ساعت یک نیمه شب دستور حمله صادر و عملیات توسط تیپ 2 لشکر 92 زرهی اهواز با فرماندهی سرهنگ زرهی، شهبازی آغاز شد و با حرکت او تمام نیروهای اهواز نیز خودشان را به منطقه رساندند و دشمن را سرکوب کردند.
عراقیها تمام شهر را گرفته بودند و فقط مسجد و چند کوچه اطراف آن در اختیار ایرانیها بود ولی با این حمله ظفرمندانه سوسنگرد کمتر از 48 ساعت بازپس گرفته شد.
انتهای پیام/