گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ تاریخ، فرهنگ و تمدن هر کشور را زبان غنی و ادبیات آن کشور میسازد. ولنگاری نسبت به زبان بزرگترین خطر برای انحطاط هر جامعهای است. مردمی که نسبت به زبان خود بیاهمیت باشند طبیعتا ادبیات خود را نیز از دست میدهند و به تبع آن باید وارد کننده ادبیات بیگانه باشند. مسلم است که از دست رفتن زبان و پشتوانههای ادبیات وحشتناکتر از دست رفتن مرزها است.
این تهدید برای کشوری مثل ایران که بیش از هزار سال داری ادبیاتی پویا و حرکتآفرین است فاجعهای دردآور است. اهتمام به حفظ زبان فارسی کمتر از توجه به حفظ مرزها نیست. چگونه است که ما به تعدی دشمن به مرزهای کشور حساس میشویم اما نسبت به ویرانی پایههای زبان فارسی نگران نیستیم.
حفظ زبان فارسی وظیفهای ملی است و همه آحاد مردم در این امر خطیر دخیل هستند و طبعا اقشاری از جامعه وظیفهای سنگینتر به عهده دارند. در این میان اصحاب فرهنگ و هنر که مسئولیت مرزبانی از جغرافیای زبان و ادبیات فارسی را دارند باید متوجه باشند که در چه مسیری قدم برمیدارند.
متاسفانه به دلیل نبودن ساز و کار درست در تهیه و تولید فیلم، نه فیلمنامهنویس قدرتمندی داریم و نه نظارتی بر نگارش فیلمنامه صورت میگیرد. در ایران معمولا هر کسی با هر دانشی که بتواند قصهای سر هم کند میشود فیلمنامه نویس. در حالی که نوشتن فیلمنامه امری تخصصی است و کسی که در این عرصه قلم میزند علاوه بر احاطه به زبان سینما باید بر دستور زبان فارسی تسلط کاملی داشته باشد.
نوشتن دیالوگ کاری نیست که بتوان به هر تازه کاری سپرد چراکه هر دیالوگ خواسته و نخواسته بخشی از ادبیات مردم خواهد شد. هر کم کاری و بیتوجهی به این تخصص به مرور ضربهای اساسی به زبان فارسی وارد میکند که جبران آن به سختی ممکن میشود.
عدهای از فیلمنامه نویسان به این توجیه که قصد نوآوری و نزدیک شدن به مخاطب را دارند هر جمله بیمعنایی را سر هم میکنند بدون آنکه فکر کنند این نگاه چه عواقبی را در پی خواهد داشت.
به عنوان مثال در سریال «صفر بیست و یک» با انبوهی از جملات پرغلط فاقد معنا و بار هنری مواجه هستیم که حتی فهم آنها مانع میشد تا داستان را دنبال کنیم، هر چند که این سریال عملا فاقد داستانی مشخص است.
البته منظور این نیست که فیلمنامه نویس دیالوگهای شاعرانه و به اصطلاح فاخر بنویسد، با پس و پیش کردن فعل و فاعل و اسم و ضمیر نیز هیچ دیالوگی فاخر نخواهد شد. مخاطب باید با شنیدن دیالوگ از زبان بازیگران درست صحبت کردن را بیاموزد.
متاسفانه نسل امروز به دلیل انقطاع بیسابقه با ادبیات فارسی و اشباع شدن با شبه اطلاعات در فضای مجازی به سختی با زبان ساده و سلیس نثری چون گلستان سعدی ارتباط میگیرد. رسانه ملی عملا مهمترین وظیفه ذاتی خود که حفظ زبان و ادبیات فارسی است را فراموش کرده است.
ساخت برنامههای گفتوگو محور و برنامهها و کلیپهای آموزشی جز رفع تکلیف و پر کردن بخشی از ساعات پخش کارکرد دیگری ندارد. حفظ زبان فارسی وقتی محقق میشود که نظارت دقیقی بر تولید سریالهای نمایشی هنگام نگارش فیلمنامه انجام شود.
انتهای پیام/ 161