به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، یک رسانه صهیونیستی فاش کرد که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم روز گذشته در سفر به عربستان سعودی در یک نشست سه جانبه مخفیانه با «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی شرکت کرده است. این نشست سه جانبه مخفیانه در شهر «نئوم» عربستان نزدیک به پنج ساعت به طول انجامیده است.
در وهله اول آنچه که در این نشست بیش از هرچیز دیگری قابل تأمل به نظر میرسد، ترکیب شرکت کنندگان در آن است. علت تأمل برانگیز بودن این مسأله نیز به ماهیت سه نفری بازمی گردد که در آن شرکت کردند؛ یعنی «مایک پمپئو»، «بنیامین نتانیاهو» و «محمد بن سلمان» که هر سه نفر آنها یک شکست خورده سیاسی در داخل محسوب میشوند.
در واقع، مایک پمپئو وزیرخارجه رئیس جمهوری به شمار میرود که تا چند هفته دیگر به طور کامل از صحنه سیاسی کنار خواهد رفت و دیگر نقشی در اداره امور سیاسی ایالات متحده آمریکا نخواهد داشت. بنابراین، پر واضح است که پمپئو نیز آخرین روزها و هفتههای خود در عرصه سیاسی ایالات متحده آمریکا را سپری میکند و پس از آن، او هم به همراه ترامپ از صحنه سیاسی کنار خواهد رفت.
فرد دومی که در نشست سه جانبه مخفیانه در شهر «نئوم» عربستان شرکت داشت، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود؛ کسی که سابقه انجام سفرهای مخفیانه دیگر به عربستان را در پرونده خود دارد. باید گفت که نتانیاهو درحال حاضر شرایط سیاسی سخت و متزلزلی را سپری میکند و خود نیز به طور کامل به این مسأله واقف است. او همین اندک ماندگاری سیاسیای را که تاکنون داشته است، مدیون امتیازاتی است که پیشتر از رئیس جمهور کنونی آمریکا دریافت کرده بود.
از سوی دیگر، سلسله اعتراضات در اراضی اشغالی علیه بنیامین نتانیاهو برای چندمین ماه متوالی همچنان ادامه دارد و روز به روز نیز تشدید میشود. ساکنان اراضی اشغالی از نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان یک ویروس یاد میکنند و در طول ماههای گذشته همواره بر لزوم کناره گیری وی از قدرت تأکید کرده اند. بنابراین، نتانیاهو نیز همچون پمپئو یک سیاستمدار شکست خورده محسوب میشود؛ سیاستمداری که شمارش معکوس برای حذفش از صحنه سیاسی آغاز شده است.
اما نفر سومِ شرکت کننده در نشست سه جانبه مخفیانه در شهر نئوم عربستان از ۲ فرد دیگر ورشکستهتر است. او کسی جز «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی نیست. بن سلمان در مقایسه با نتانیاهو و پمپئو شرایط به مراتب سختتری دارد. علت این مسأله هم آن است که نتانیاهو و پمپئو تاکنون در یک ساختار سیاسی مشارکت داشته و اکنون نیز ممکن است جایگاههای سیاسیشان دستخوش تغییر شود، اما بن سلمان با ۲ تهدید جدی در داخل عربستان مواجه است.
تهدید اول در واقع روند انتقال قدرت در عربستان سعودی است که هنوز برای بن سلمان هموار نشده است و او به خوبی میداند که هر لحظه ممکن است تمامی امیدهایش برای تکیه زدن بر اریکه قدرت و کرسی پادشاهی بر باد برود. تهدید دومی که بن سلمان با آن مواجه است، تهدید مخالفان در صحنه سیاسی و دربار پادشاهی است. از همین روی، بن سلمان نیک میداند که از لحاظ سیاسی با شرایط بسیار سختی دست و پنجه نرم میکند.
تهدیداتی که در حال حاضر ولیعهد سعودی با آن مواجه است نشأت گرفته از سیاستگذاریهای اشتباه و نیز اشتباهات راهبردی و استراتژیک اوست، زیرا وی دستیابی به آرزوی دیرینهاش یعنی تکیه زدن بر کرسی پادشاهی را به تحولات خارج از عربستان گِرِه زد و در این زمینه حساب ویژهای را نه روی ساختار سیاسی آمریکا که روی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور این کشور باز کرد.
هرچند که عربستان سعودی تاکنون پایداری سیاسی خود در صحنه قدرت را با پروژه «نفت در برابر امنیت» مرتبط کرده بود، اما پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، سران ریاض تضمین بقای سیاسی خود را نه به ساختار سیاسی واشنگتن که به شخص دونالد ترامپ ارتباط دادند. این بدان معناست که در شرایط کنونی، حیات سیاسی بن سلمان به ترامپ گِرِه خورده است و نه ساختار سیاسی آمریکا.
درست به همین دلیل است که عربستان سعودی از روی کار آمدن بایدن در آمریکا به شدت هراسان شده اند. هرچند که آنها خود نیز میدانند که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوره بایدن نیز تفاوت چندانی با سیاست خارجی ترامپ نخواهد داشت، اما به این مسأله نیز واقف هستند که ممکن است در دوره جدید، دیگر خبری از حمایت واشنگتن از روند انتقال قدرت از «ملک سلمان به بن سلمان» نباشد.
در نتیجه باید گفت که حضور پمپئو در نشست سه جانبه مخفیانه در عربستان نشان میدهد که به احتمال فراوان، او ترتیب دیدار حضوری نتانیاهو و بن سلمان در شهر نئوم را داده است. در این زمینه به نظر میرسد که دولت کنونی ایالات متحده آمریکا به ریاست ترامپ تحقق سه هدف اصلی و اساسی را دنبال میکند. هدف اول، حمایت از راستگرایان افراطی و صهیونیستهایِ داخل آمریکاست؛ به گونهای که بتوانند روند سیاسی در داخل کشور را به نفع ترامپ تغییر دهند.
هدف دوم، فراهم کردن فضایی است که در آن بحران مزمن پسا انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا در دیدگان افکار عمومی رنگ میبازد؛ بحرانی که امروز به خبر اول بسیاری از رسانههای منطقهای و بین المللی تبدیل شده است.
هدف سوم، تحریک احساسات حامیان ترامپ است تا بدین ترتیب او بتواند بیش از پیش از حمایت آشوبگران خیابانی برخوردار باشد و از این رهگذر بقای خود در صحنه سیاسی را تضمین کند.
به هر حال، سلسله تحولات اخیر و زنجیرهای از تحرکات دولت کنونی ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که واشنگتن اهدایای امتیازات گسترده به رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داده است. او با فرستادن پمپئو به بلندیهای جولان اشغالی به عنوان اولین وزیر خارجه آمریکا و نیز فرستادنش به عربستان برای ترتیب دادن دیداری میان نتانیاهو و بن سلمان، درصدد ممانعت از حذفِ همیشگی از صحنه سیاسی است.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341