به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «قنبر توکلی کمکوئی» ۲ آذر ۱۳۴۲ در روستای کمکوییه تابعه شهرستان زرند به دنیا آمد و تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی تحصیل کرد. وی در سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد. قنبر پاسدار وظیفه کمیته انقلاب اسلامی بود. سرانجام ۱۱ آذر ۱۳۶۲ در کمیته یزد بر اثر اصابت گلوله هنگام آموزش به شهادت رسید.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را از میگذرانیم:
بسمه تعالی
هنوز اگر همتی به جا مانده است سفر کنیم، سفر/سفر ادامه بودن ز سینه زنگ کدورت زدودن است، آری سفر کنیم و نترسیم.
همه ما میتوانیم از خود بپرسیم این است که برای چه زندگی میکنیم و منظور و هدف از ادامه حیات برای چیست؟ آیا باید دنبال هدف پوچ و زندگی حیوانی رفت یا به دنبال معنویات الهی و بعد مادی را کنار گذاشت. دومین سوال ما این است که چرا کار میکنیم؟
برای نان خوردن و زنده ماندن، زنده ماندن برای چه و پس از فکر انسان باید سرنوشت و تقدیر خود را تعیین نماید و از کلیه مسیرهای انحرافی خود را مهار سازد؛ و به سوی راه رستگاری و راست که همان ذات مقدس الهی برای هر انسانی مقدر نموده گام نهاد و از درون خود به مسافرت بپردازید. به سوی که پایان ناپذیر است مسافرتی بس طولانی و عظیم که سالیانی متمادی در حرکت است و هرچه پیش میتازد به حد نهایی و پایان راه نمیرسد.
بلکه به معنویات خداوند نزدیکتر میشود و این سفر موقع و زمان معینی دارد که اگر وقت آن زیاد از حد گذشت از این مسافرت عقب خواهد افتاد و دیگر هر چه تلاش و کوشش نماید عمر تلف شده و دیگر زمانی باقی نمانده که او به غافله سالار مسافران برسد و این چند صباحی عمر خود را باید از دنبال مسافرین برود و عاقبت هم به مقصد اعلام نخواهد رسید.
پس باید که تا توان و فرصتی داریم و طاقت هر گونه رنج و مشقت در این مسافرت را داریم باید به پا خیزیم و نگذاریم که عمر خود را بیهوده و پوچ و در راه شهوت و خوشگذرانی و لذتهای دنیوی بگذرد و باید که راه سفر را در پیش گرفت و با آگاهی و شناخت کامل در این راهی که در پیش داریم به هجرت پرداخت و آن هم هجرت به سوی معبود یگانه که لایق پرستش و عبادت است و تفسیر آیاتی از سوره انفال میگوید: «آنانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و با جان و مال خویش در راه خدا پیکار کردند و آنانکه مهاجران و پیکارگران را یاری کردند اینچنین امتی با یکدیگر پیوند همکاری و دوستی دارند و در یک صف هستند»
وای خواهران و برادران: آنانکه ایمان آوردند، ولی هجرت نکردند و نخواستند از وضع موجود خود در راه باری حق گامی فراتر نهند آنها از مومنین نیستند و شما با آنان پیوندی نداشته باشید مگر اینکه آنان هم هجرت کنند؛ و باز در سوره توبه خداوند میفرماید: «الذین امنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عند الله و اولئک هم الفائزون»
و سید الشهدا علیه السلام میفرماید: «انما الحیاة عقیدة و جهاد»
زندگی سراسر عقیده و جهاد با ظالمان است.
با این شواهد ما پی به اهمیت هجرت در اسلام خواهیم برد، و آنگاه مقصد خود را از درون آغاز نماییم. پس از تزکیه نفس باید که از این زندگی و از این دنیای مادی و از کلیه خوشیهای به ظاهر آن گذشت، چون ما در این دنیا مانند رهگذری هستیم که از راهی عبور میکند و با چشم به هم زدن خواهد گذشت و ما هم را که خدا برای امتحان و آزمایش آفریده است باید هجرت کنیم و به سوی آن آفرینندهای که غنی و بی نیاز است پرواز کنیم.
برای پاک سازی درونی خود باید از کینه و حسد و همه رفتارهای غیر اخلاقی صرف نظر کرد و سینه خود را برای او در راه وی پاک و صاف کرد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیم و با هر مشکلی که روبرو شدیم همانند کوه استوار بایستیم بدون هیچ گونه ترس وحشت این راه ادامه دهیم تا به دیدار معشوق خود بشتابیم و از این دنیا پر بکشیم و به ملکوت اعلاء در سرای دیگر زندگی ابدی برسیم.
انتهای پیام/