گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ داستان تولید فیلمهای ارزشمند در هالیوود معمولا اینگونه شروع میشود که نویسندهای داستانی را در قالب یک کتاب به نگارش در میآورد و آن را در تیراژی چند صد هزار جلدی منتشر میکند.
یکی از مجلات تخصصی آمریکا از آن داستان تعریف میکند و آن را در فهرست صد داستان برتر سال قرار میدهد. بعد از این موفقیت - به عنوان مثال- کمپانی فاکس قرن بیستم حقوق ساخت فیلم آن داستان را خریداری و یک فیلمنامه نویس استخدام تا روی آن کار کند؛ نویسنده یک سال روی آن داستان کار میکند اما نتیجه چندان رضایت بخش نمیشود.
فاکس قرن بیستم از ساخت آن فیلم منصرف میشود و حقوق ساخت فیلم را به کمپانی وارنر میفروشد، کمپانی وارنر دو نویسنده استخدام میکند تا از آن کتاب فیلمنامهای در خور توجه بیرون بکشند اما باز هم نمیشود و کمپانی وارنر فیلمنامههای نصفه نیمه و حقوق کتاب را به پارامونت پیکچرز میفروشد.
پارامونت پیکچرز بعد از دو سال کار روی کتاب و استفاده از تمامی تجربیات گذشته و بهره گیری از یک کارگردان معتبر و با تجربه، فیلمی را تولید میکند که در بازارهای جهانی حدودا دو میلیارد دلار میفروشد.
در ایران برخی فیلمها از روی فیلمهای تولید شده در هالیوود یا بالیوود ساخته میشوند. کارگردان این گونه فیلمها در برخی موارد حتی زحمت ایجاد کوچکترین تغییر در میزانسن را هم به خود نمیدهد و پلان به پلان آن فیلم خارجی را فقط با بازیگرانی ایرانی راهی اکران میکند.
برخی فیلمها از روی فیلمنامههای دزدیده شده تولید میشوند بدین ترتیب که نویسندهای گمنام فیلمنامهای خوب را جهت فروش به یک «تهیه کنندهنما» یا یک «کارگردان نما» میدهد و آن آقای تهیه کننده و کارگردان برای اینکه پول فیلمنامه ندهد و در این زمینه هزینه نکند خودش آن فیلمنامه را با رنگ و بویی دیگر و با نام خود بازنویسی و تولید میکند.
شروع برخی دیگر از فیلمهای سینمای ایران با سرمایهگذارهای تقلبی و پولهای باد آورده است. بدین ترتیب که یک آقازاده از یک بانک اختلاس میکند یا وام میگیرد و برای پولشویی سراغ سینما میآید. در این روش نیز نویسنده و فیلمنامه و اکران و صادرات تقریبا هیچ اهمیتی ندارند و آنچه مهم است خرج شدن زودتر پول در قالب یک فیلم سینمایی و سود کردن عوامل فیلم در پروسه تولید است.
بسیاری از فیلمهای سینمای ایران با بودجههای دولتی و نهادهای دولتی وابسته به بودجه بیتالمال تولید شدهاند. تاکنون تقریبا تمامی نهادهای دولتی که به نوعی با فرهنگ مرتبط هستند در تولید فیلمهای سینمایی مشارکت کردهاند؛ مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، سازمان سینمایی، فارابی، وزارت بهداشت، بنیاد مستضعفان، انجمن سینمای دفاع مقدس، حوزه هنری، ارتش، سپاه، بنیاد شهید و...
تقریبا هیچ کدام از فیلمهای تولید شده توسط این نهادها نتوانستهاند در بازارهای جهانی موفق شوند و اکرانهای پر فروش داشته باشند. تعداد آثار تولید شده توسط این نهادها که توانسته باشند در اکرانهای داخلی موفق شوند نیز بسیار اندک است. برخی از آثار تولید شده توسط این نهادها هیچ گاه رنگ اکران به خود ندیدند و مستقیم به انبار رفتند.
در طول سالهای گذشته برخی از این نهادها همت کرده و فیلم تولیدیشان را از صدا و سیما به صورت رایگان پخش کردند و برخی دیگر از این نهادها که هیچ ارزشی برای فیلم تولیدیشان قائل نبودند ترجیح دادند فیلمشان همچنان در انبار باقی بماند.
علیرغم تمامی تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجلس و دولت مبنی بر اداره مملکت بدون پول نفت باز هم در برخی موارد شاهد این واقعیت تلخ و دردناک هستیم که برخی نهادهای دولتی در تولید برخی فیلمها مشارکت میکنند. حضور دولت و بودجهای که از بیتالمال تامین میشود در صنعتی که قرار است صادراتی باشد و ارزآور هیچ وقت هیچ توجیهی نداشته و نخواهد داشت و به غیر از اینکه مانع رشد و توسعه این صنعت شود ارمغان دیگری را برای این صنعت به همراه نخواهد آورد.
آنچه در بالا ذکر شد تمام آن چیزی نیست که در صنعت سینمای ایران طی چهل سال گذشته روی داده است. در طول این سالها برخی تهیه کنندهها و سرمایهگذارهای حرفهای و جدی نیز بودهاند که با اتکاء به توانمندیهای بخش خصوصی فیلمهای بسیار خوبی را تولید و روانه بازارهای جهانی کردهاند. تعداد اینگونه فیلمها در سینمای ایران بسیار اندک است و اگر قرار است در صنعت سینمای دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم باید همت کنیم و تعداد اینگونه آثار سینمایی را افزایش دهیم.
انتهای پیام/ 121