به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «محمد زارع شحنه» ۶ آذر ۱۳۴۷ در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا پایان سطح یک حوزه در رشته فقه و کلام اسلامی در حوزه علمیه تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان تک تیرانداز راهی جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام ۱۸ فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جای ماند تا ۲۶ شهریور ۱۳۶۹ پس از تفحص در گلزار شهدای روستای شحنه به خاک سپرده شد.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
بسمه تعالی
«قال الله تبارک و تعالی فی مکتبه الحکیم. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ»
با درود وسلام بی کران به حضرت حجة ابن الحسن العسکری مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی و همه شهدای اسلام وصیت نامه ام را شروع میکنم.
پدر جان باید شما مرا ببخشید، چون که در این طول زندگی که در کنار شما بودم نتوانستم فرزندی برای شما باشم و همیشه در این طرف و آن طرف بودم و لی شما باید خدا را شکر کنید که من درا ین راه قدم نهادم و طبقه آیهای که در بالای وصیتم نوشتم عمل کردم و این را بدانید که اگر من مدتها دیگر در کنار شما در روی این دنیای بی حاصل زندگی میکردم و در پایان بار را بر میبستم و الان که در این که در این رفتم باز این راه بهترین راه هاست و میتوان گفت که کوتاهترین راه بین سعادت و شهادت است و خوشا به حال آنهایی که در این راه قدم برداشتند و عاقبت به کام خود رسیدند.
از شما میخواهم که مرا حلال کنید و در مرگم به سوگ ننشینید و زیاد گریه نکنید که رازی نیستم البته گریه بکنید، ولی طوری نباشد که دشمن شاد کن باشد و در اماکن عمومی باشد وای مادر شما هم مانند دیگر زنان پرتوان صدر اسلام همچون سمیهها صبر را پیشه خود کنید و از خداوند میخواهم که صبر را به شما عنایت فرماید و انشاالله با تربیت صحیح، ولی الله او را فردی لایق برای اسلام ترتیب خواهد کرد.
وصیتی که به برادران و خواهرم دارم این است که شما هم همچون دیگر برادران شهداء صبر را پیشه خود سازید و در خط امام قدم بردارید و تو ای خواهرم حجاب خود را حفظ کن و هر چه کردی و ناصر در همه حالات زندگی سعی کن که او را از خود راضی کنی و بدون اجازه و رضایتش کاری را انجام نده و در تربیت فرزندان خود کوشا باش و همچون زینب بار در راه برادرت قدم بردار و صبر ن که فرموده خداوند است «ان الله مع الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون»
پس دیگر عرضی ندارم مگر اینکه تمام کتابهای مرا هر کاری که خواستی با آنها کنید و مبلغی را که دارم البته قابل گفتن نیست، ولی خوب آن را هم را در هر کاری خواستید صرف کنید من دراینجا به وصیتم خاتمه میدهم.
انتهای پیام/