گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ محمدرضا زنگنه؛ نزدیک به یک سال از شیوع کرونا در دنیا و کشورمان میگذرد. بلایی عظیم و وحشتناک که بیرحمانه تمام ارکان حیاتمان را به مخاطره انداخته است. هیچ طبقه و گروهی از مردم از این بلای وسیع در امان نمانده و مشکلات پرشماری برای آحاد جامعه به وجود آمده است.
تاریخ بشر البته شاهد بلایا و مصیبتهای زیادی بوده؛ اما کرونا در دوران معاصر چنان ضرب شصتی به جهانیان نشان داده که گمان نمیرود تا سالها اثرات مخرب و زخمهای آن التیام پیدا کند و دنیا از پس جبران خسارتهای آن برآید.
البته کرونا در کشور ما به دلایلی که بعدها روشن خواهد شد، به نسبت منطقه و جهان، جولان بیشتری میدهد و متاسفانه تا کنون تلفات بسیاری را بهجا گذاشته و هزینههای بالایی را بر دولتمردان و صدالبته بر تک تک خانوارهای کشور تحمیل کرده است. کسب و کارهای بسیاری دچار تعطیلی و ورشکستگی کامل شدهاند و یا به سختی به حیات خود ادامه میدهند. گرانیهای متأثر از مشکلات اقتصادی ناشی از این ویروس چموش و البته همزمان شدن آن با تحریمهای بیسابقه امریکا بر زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور، فشارها را بر مردم مضاعف کرده است.
در این بین حوزه فرهنگ و هنر کشور نیز همچون سایر ارکان نظام اجتماعی، از تاراج کرونا و عوارض آن بی نصیب نمانده است. اصلیترین و زیربناییترین رکن فرهنگ کشور، یعنی آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی، اولین قربانی شیوع کرونا بودند. در همان یکی دو روز ابتدایی شناسایی بیماری در کشور، تمامی مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند. این امر البته به اجبار و برای جلوگیری از شیوع گسترده بیماری، امری ناگزیر بود، ولی بی گمان از تبعات این اتفاق نمی توان به سادگی گذشت.
سایر بخشهای فرهنگ و هنر کشور نیز همچون حوزه آموزش که در معرض هجوم ویروس کرونا قرار داشتند، یکی پس از دیگری یا تعطیل شدند و یا با حداقل ظرفیت به فعالیت خود ادامه دادند تا شاید همهگیری این بیماری با کم شدن تجمعات، کنترل شود و همچنان نیز در صدر گروههای اجتماعی، بخش فرهنگ و هنر است که بایستی با تعطیلی یا نیمه تعطیلی آن بر کرونا و شیوع بیشتر و بیشتر آن غلبه کرد.
در این سطور مجال پرداختن به چنین تصمیماتی نیست؛ اما جای این سوال هست که در طول ماههای گذشته چه سند و برنامهی جامع و کاربردی را برای جبران خسارتهای ناشی از تعطیلی گسترده بخشهای فرهنگی و هنری کشور گرفتهایم؟ آیا صرفا تخصیص وامهای پیشبینی شده برای هنرمندان و برخی مراکز فرهنگی و هنری که همچون سطل آبی بر آتش گسترده این مزرعه سوزان است، میتواند داروی درمان این حوزه باشد؟ جواب این سوال برای همه ما کاملا روشن است که دولت نمی تواند در شرایط فعلی که مشکلات معیشتی روز به روز عمق و وسعت بیشتری مییابد، به تنهایی به فکر چارهای برای رهایی فرهنگ و هنر باشد و باید متفکران و دلسوزان و اصحاب فرهنگ و هنر کشور به یاری دولت و حکومت بیایند و راههای برون رفت از این بحران را جستجو کنند و بیابند.
اگر قبول داشته باشیم که سهم فرهنگ و کالاهای فرهنگی و هنری در تقویت و قوام یک جامعه، سهمی موثر و غیرقابل انکار است، پس لازم است تا در شرایطی همچون وضعیت فعلی که چشمانداز روشنی برای پایان آن مشخص نیست، به دنبال راههای جایگزین برای تولید و نشر و اشاعه خوراک فرهنگی برای آحاد جامعه باشیم؛ ادبیات و کتاب، موسیقی، سینما و تئاتر و هنرهای تجسمی فیالجمله پیشبرنده و محرکهای فرهنگ یک جامعه هستند که بایستی در هر شرایطی در شریان زندگی روزمره مردم جریان داشته باشند.
اگر فکری برای ادامه روند تولید آثار هنری و ارائه آن در دوران کرونا به مخاطب نکنیم، بیشک راه را برای استفاده برخیها از محتوایی کردهایم که نهتنها متضمن تثبیت و آبیاری فرهنگ اصیل ما نیستند؛ بلکه گاه مخرب و مغرضانه نیز هستند و حاصلی جز سست شدن ریشههای فرهنگی ما ندارند.
انتهای پیام/ 121