گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتحاله؛ شهید دکتر «محسن فخریزاده»، دانشمند هستهای کشورمان روز جمعه در منطقه آبسرد دماوند توسط یک تیم تروریستی منتسب به موساد ترور و به درجه رفیع شهادت نائل شد.
ترور شخصیتهای لشکری، کشوری و علمی جمهوری اسلامی ایران اتفاق تازهای نیست، بلکه سالهاست این پروژه توسط غربیها و متحدان منطقهای آنها دنبال میشود؛ شهیدان «اندرزگو» و «امانی» و «بخارایی» و «سعیدی» در قبول از انقلاب، شهیدان «قرنی»، «مطهری»، «بهشتی»، «رجایی» و «باهنر» در کوران فتنههای اوائل انقلاب و شهیدان «صیاد شیرازی»، «شهریاری»، «علیمحمدی»، «احمدی روشن»، «سپهبد سلیمانی» و «فخریزاده» از جمله کسانی بودند که توسط مزدوران و دشمنان جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدهاند که عملا هیچ واکنشی تاثیرگذاری از سوی سازمانهای بینالمللی و غربیها در خصوص این ترورها دیده نشده است، اگر هم واکنشی صورت گرفته، خیلی سطحی و چند خطی و بیتاثیر بوده است.
اما تصور کنید اگر یک شخصیت تراز اول نظامی یا سیاسی مثلا معاون وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس یا آمریکا توسط جمهوری اسلامی ایران - که هیچ وقت دست به چنین اقدام مذبوحانهای نمیزند- ترور میشد، لابیهای صهیونیستی و غربیهای دو رو چه قیامتی به پا نمیکردند!
به عنوان مثال؛ رئیسجمهور تروریستپرور آمریکا و حتی کشورهای اروپاییها نشست مطبوعاتی ترتیب میدادند، سازمانهای بینالمللی پشت سر هم بیانیه صادر و ایران را محکوم میکردند، اتحادیه اروپا جلسه اضطراری برگزار میکرد، ناتو آماده حمله به ایران میشد، رسانههای جهان جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت مینامیدند. سازمانهای حقوق بشری از نقض حقوق بشر دم میزدند و ایران را متهم میکردند که این کشور جهان را به سمت فروپاشی میبرد و ناقض حقوق بشر است!
ولی این ترور و نقض حقوق بشر در حق شهروند جمهوری اسلامی ایران و در خاک این کشور صورت گرفته است؛ تا لحظه نگارش این متن نه جلسهای تشکیل شده، نه از محکومیت خبری است و نه از ابراز همدری! گویا ریخته شدن خون انسانها در منطقه خاورمیانه برای مدعیان دموکراسی و حقوق بشر مهم نیست؛ چون هیچکدام نگران نیستند، همه در آرامش به سر میبرند، گویا همه چیز طبیعی است، عجب! به قول شاعر «انسان ذبح میشود و انسانیت زنده به گور»
بگذریم، مگر طبق قانونی که خود مدعیان دموکراسی آنرا نوشتهاند، کشوری حق دارد شخصیتها و مردم کشورهای دیگر را ترور کند؟ مگر قتل هدفمند فرامرزی خارج از درگیری مسلحانه نقض قانون بینالمللی حقوق بشر نیست؟ پس چرا اسرائیلی و آمریکاییها در روز روشن توسط مزدوران پست خود دست به ترور دانشمندان هستهای و فرماندهان دفاعی کشورمان میزنند و کسی هم معترض این نقض حقوق بشر نیست؟ آیا در این قانون برای اسرائیلیها و آمریکاییها استثنایی وجود دارد که ما از آن بیخبر هستیم؟
تا کی ما شاهد رفتارهای دوگانه از سوی این کشورها و سازمانهای بینالمللی خواهیم بود؟ چرا جهانیان اقدام به مقابله با لشکر جاسوسان موساد و یکهتازی آمریکاییها که در سراسر جهان با ترور و خشونت خودشان امنیت ملتها خدشهدار میکنند را نمیکنند؟ مگر ترور شهید علیمحمدیها، احمدی روشنها، فخریزادهها و ... یک خشونت علنی یک کشور و یک سازمان تروریستی در خاک کشور دیگر محسوب نمیشود؟ چرا سازمانهای حقوق بشری سکوت کردهاند؟
آیا وقت آن نرسیده است که یک پرونده حقوقی تمامعیار علیه رژیم صهیونیستی که دست به ترورهای سیستماتیک در کشورهای مورد هدف میزند تشکیل شود و این رژیم منحوس را درباره این ترورها به جهان پاسخگو کند؟ ظاهرا نرسیده است که دنیا را سکوت فرا گرفته است! یا نه با این ترورها فکر جدیدی برای ایران قوی در سر دارند.
غربیها و آمریکاییها بدانند، جمهوری اسلامی ایران تا زمانیکه آنها ترورهای سیستماتیک اسرائیلیها را متوقف نکنند و دست از حمایت این رژیم انسانکش بر ندارند و بازی شوم پلیس خوب و پلیس بد را کنار نگذارند و ذات پلید خود را درمان نکنند وارد هیچ گفتمانی با آنها نمیشود، چون ذات پلیدشان روز به روز با ترورهایی که ناجوانمردانه در حق دانشمندان هستهای و فرماندهان نظامی کشورمان صورت میدهند، آشکارتر میشود. به قول رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) که فرمودند: «من توصیهام این است که به اروپاییها هم اعتماد نکنید. در مورد آمریکا هم مکرّر گفتم که من اعتمادی به اینها ندارم. به اینها اعتماد نکنید؛ به اینها اطمینان [نکنید]؛ به حرفشان، به قولشان، به امضایشان، به لبخندشان اعتماد نکنید، اینها مورد اعتماد نیستند.»
انتهای پیام/ 411