به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، اندیشه وابستگی و پیامدهای آن موضوعی است که همواره مورد توجه متفکران و صاحبنظران معاصر بوده است؛ آیتالله مرتضی مطهری به عنوان یکی از این صاحبنظران در تقریرات، مواضع و سخنرانیهای خود، ضمن اشاره به آفات اندیشه وابستگی بر رهایی همهجانبه از ملل غیراسلامی تاکید داشت.
ایشان معتقد بود که رشد و تعالی جامعه در گرو استقلال فکری است و رهایی از وابستگی فکری به دشمنان انقلاب اسلامی به رشد علمی و تزریق روحیه خودباوری و تفکر نیاز دارد؛ به اعتقاد او استقلال در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید تامین شود و در این مسیر، استعمار غرب تلاش دارد مانع این مهم شود و از حربههای مختلف بهره میگیرد.
این در حالی است که آینده انقلاب اسلامی در افکار شهید مطهری، در گرو تامین استقلال پایدار است که با فکر بومی و اندیشهای متعالی تامین خواهد شد.
تزریق اندیشه وابستگی
شهید مطهری بزرگترين استعمار را «استعمار فکرى» و بزرگترين زيان برای یک ملت را نداشتن «استقلال فکرى» میداند. چرا که در صورت فقدان استقلال فکری «يک ملت خود را در روح و احساسات فقير و بيچاره» میبیند. از اینرو معتقد است روشنفکران غربزده «سالها به عناوين مختلف القاء کردند که اگر ايرانى می خواهد سعادتمند شود بايد جسماً و روحاً و ظاهراً و باطناً فرنگى شود». و برای این کار سعی کردند «پايه هاى استقلال فکرى او را خراب کنند، فلسفه مستقل زندگى او را از او بگيرند و دائماً عظمت و اهميت ملتهاى ديگر را به رخ او بکشند، الاغهاى مرده آنها را براى اينها قاطر جلوه دهند.» و نتیجه این شد که «آنچه ما در سابق دچارش بوديم، نه تنها در مسائل اقتصادى ما را وابسته کرده بودند بلکه در ساير زمينهها، آنها بودند که براى ما تعيين تکليف می کردند».
پیامدهای وابستگی
شهید مطهری وابستگی را «بدترين نوع اسارت و بندگى» میداند؛ چرا که معتقد است: «اگر ملتی خودباخته شد، خودش و روحش را در مقابل ملت دیگر باخت، دیگر به دنبال آن با کمال افتخار، استعمار سیاسی و استعمار اقتصادی را میپذیرد». در این صورت «خودباختگى يعنى تزلزل شخصيت، بىايمانى به خود، گم کردن خود، از دست دادن حس احترام به ذات، بىاعتمادى و بىاعتقادى به فرهنگ خود و استعداد و شايستگى خود» به وجود میآید.
راههای برون رفت از وابستگی
شهید مطهری بازگشت به هویت اصیل اسلامی را یکی ار مهمترین راههای رهایی از اندیشه وابستگی میداند و معتقد است باید «ندای بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی، نه تنها در جامعه ما که در سراسر کشورهای اسلامی طنین انداز شود». چرا که از دیدگاه وی «عزت مسلمين و اهل ايمان و استقلال آنها و زيردست کفار واقع نشدن آنها يکى از هدفهاى اصلى اسلام است». بنابر این معتقد است: «هر چيزى که استقلال اجتماعى و اقتصادى و سياسى اسلامى متوقف بر آن باشد اسلام آن را واجب دانسته است.»
از همینرو وی یکی دیگر از راههای رهایی از اندیشه وابستگی را استقلال فکری میداند: «قرآن کريم ما را دعوت به استقلال فکرى مىکند و پيرويهاى کورکورانه از اکابر و شخصيتها را موجب شقاوت ابدى مىداند.»؛ بنابر این از دیدگاه شهید مطهری، ما باید «گل کوزه خودمان را به دست خودمان تهيه کنيم نه به دست ديگران.»
شهید مطهری تاکید دارد همان طور که سير تکاملى فرد به سوى آزادى و استقلال است، سير تکاملى جامعه نيز چنين است. وی برای تحقق این امر به مسلمانان پیشنهاد می دهد که مترصد «پرورش عقل، فکر و کسب استقلال فکرى» باشند.
شهید مطهری در راستای همین مسئله، تامین استقلال پایدار جامعه دینی را در گرو تولید علم و کسب دانش روز در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میداند و میگوید: «اجرا و عملى ساختن اصل لزوم حفظ حيثيّت و عزّت و استقلال جامعه اسلامى که يک اصل ثابت و دائم است، در شرايط اين زمان جز با تحصيل و تکميل دانش حاصل نمىشود.»
در کنار این مؤلفهها، شهید مطهری اعتماد به نفس را از دیگر مؤلفههای مهم رهایی از اندیشه وابستگی میداند و معتقد است: «همان طورى که براى يک فرد لازم است اعتماد به نفس داشته باشد، در عمل و اراده و استقلال فکر داشته باشد، در کارها خودش مدير و مدبر در کار خود باشد، براى جامعه نيز حس اعتماد به نفس و قيام به ذات و استقلال فکرى لازم است».
از دیدگاه شهید مطهری «يک جامعه همانطور که لازم است استقلال سياسى و استقلال اقتصادى داشته باشد، سياستش دست نشانده و اقتصادش نيازمند به غير نباشد، لازم است از لحاظ افکار و عقايد از خود عقيده و مبانى محکمى داشته باشد و عقيده خود را برتر بداند و نسبت به آن حماسه داشته باشد، غرور فکرى داشته باشد».
انقلاب اسلامی راهی برای رهایی از وابستگی
بر اساس تقریرات شهید مطهری، «استقلال عدم نيازمندى است»؛ وی در باب استقلال سیاسی و اقتصادی اشاره میکند: «استقلال سياسى يعنى از نظر سياسى خودش براى خودش تصميم بگيرد. استقلال اقتصادى يعنى از نظر اقتصادى خودش براى خودش برنامه بدهد و طرحريزى کند، آقا بالاسر نداشته باشد.» از اینرو یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی را تحقق شعار استقلال آزادی میداند و میگوید: «مردم در تظاهرات چه شعار با معنایی میدادند؛ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. این نشانه این است که یک ملت می خواهد مستقل باشد، میخواهد از نظر سیاسی خودش برای خودش تصمیم بگیرد، از نظر علمی خودش برای خودش طرحریزی کند، خودش برای اقتصاد خودش نظر بدهد و بالاتر از همه اینها می خواهد استقلال فرهنگی، فکری، مکتبی خود را به دست آورد و خودش برای خودش فکر کند و فرهنگ بسازد».
بنا بر این وی معتقد است انقلاب با «از بین بردن خودباختگی ملت ما در برابر غرب» توانست «به مردم بگوید که شما خود یک مکتب و یک فکر مستقل دارید، خود میتوانید بر روی پای خود بایستید و تنها به خود اتکا داشته باشید».
از سوی دیگر شهید مطهری یکی از مهمترین، دستاوردهای انقلاب اسلامی را اتکای به خود و بازگشت به هویت اصیل اسلامی میداند و معتقد است: «قویترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزشهای اصیل اسلام است».
همچنین ایشان عنوان می کند: «تحليل ماهيت اين انقلاب از تحليل رهبرى انقلاب جدا نيست و اين مسئله در ارتباط با مسئله خود يابى ملت ما مطرح مىشود».
انتهای پیام/ 151