به گزارش دفاعپرس از مشهد، آیتالله «علمالهدی» در چهل و سومین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد، مطالبی را در مورد آغاز دهه فاطمیه و مظالم وارد شده به اهلبیت، هفته بصیرت، هدف دشمن در تهاجم به مقام ولایت و بصیرتافزایی در قالب «خطبه مجازی» جمعه پنجم دی ماه در حرم امام رضا (ع) بیان کرد که در ادامه میخوانید:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) (علیهالسلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.
السلام علیک یا تحفه التی خسست بها وصیه، حبیبةالمصطفی و قرینةالمرتضی، سیدةالنسا و مبشرةالاولیاء، حلیفه الورع والزهد و تفاه الفردوس والخلد، صل علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها، لاسیما ولده المنتظر المهدی، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمهالفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله
همه شما برادران، خواهران، بینندگان عزیز، شنوندگان محترم و خودم را به تقوای الهی سفارش میکنم.
امروز سرآغاز دهه مبارکه فاطمیه است که از امشب و فردا آغاز میشود و همچنین هفته بصیرت؛ در هفته بصیرت که به مناسبت سالروز نهم دی این ایام بهعنوان ایام بصیرت نامگذاری شده است و مقارن با سالگرد شهادت جانگداز مظلومانه سردار رشید سپهسالار اسلام، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی اعلیالله مقامهالشریف هست، در این ایام، تعمق و دقت در تحلیل مظلومیت صدیقه اطهر علیهاالسلام، در واقع یک ابزار بصیرتافزایی است.
ما با تعمق در عبرتی که از مظلومیت جانگداز صدیقه اطهر علیهاالسلام به دست میآوریم، یک عرصه کاملی از بصیرت برای امروز انقلابمان و جریان امروز نظام اسلامی خودمان به طور کامل باید مورد توجه قرار بدهیم؛ بهترین بصیرتهایی که در روشنایی بینش و چشم و دید ما میافزاید، بصیرت اخذ شده از تحلیل سیاسی ائمه معصومین (علیهمالسلام) است، تحلیل سیره سیاسی اولیاء خدا، ائمه معصومین و عترت پیغمبر، بالاترین آموزنده بصیرت و مولد بصیرتافزایی در عرصههای دید و بینش اجتماعی و سیاسی ما هست و این ارزشمندترین ابزار بصیرت است.
انحراف در امت برای سهمخواهی از قدرت
شهادت مظلومانه صدیقه اطهر (علیهاالسلام) با تعمق در تحلیل سیاسی آن میتواند یک ابزار آموزنده کامل در خط بصیرتافزایی امت اسلام در موقعیت امروز در برابر جهان استکبار و در برابر دشمنان عظیم اسلام و دین ایجاد کند، مسئله مظلومیت حضرت زهرا (علیهاالسلام) در راستای اجرای یک توطئه دشمنانه در جریان انحراف رهبری از خط امامت بود؛ در انتهای عمر پیغمبر اکرم، آنچه بعضی از خواص امت میاندیشیدند، مسئله سهمشان در جریان قدرت و حکومت بود برای فرصتیابی و قدرتطلبی، امت اسلام به دو بخش تقسیم شده بود، بخش خواص و بخش عوام، در بین خواص، منهای یک جریان اقلیتی که تربیت شده و پرورش یافته عظیم دست پیغمبر بودند که تا صبح قیامت بهعنوان تابلوهای شفاف و الگوهای کامل عیار وابستگی به دین و توحید از قبیل بلال، ابوذر و سلمان قرار گرفتند، در خواص جریان قدرتیاب و فرصتطلبی وجود داشت که حساب میکردند اگر بنا شد رهبری امت در تداوم وحی و نبوت قرار بگیرد، آنان سهمی در قدرت نخواهند داشت و برای این که آنان سهمی در قدرت داشته باشند، باید رهبری امت از تداوم خط وحی و نبوت که جریان امامت هست، خارج بشود.
راهکار خروج و انحراف رهبری از خط امامت و تداوم وحی و نبوت، سرکوب کردن مظهری بود که بهعنوان نماد تمام معنای تداوم حکومت وحی میتواند تحت عنوان امام، رهبری جامعه را در دست بگیرد و آن هم وجود مقدس مولا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود؛ اگر مولا طوری سرکوب میشد که جریان حکومت در آن حضرت تثبیت نمیشد و علی کنار زده میشد، در این صورت، حکومت و رهبری اسلام از تداوم خط وحی و نبوت خارج میشد؛ چگونه باید علی را کنار میزدند و با چه کیفیت باید مولا از عرصه مسئله رهبری، کنار زده میشد؟
سرکوب هیبت و شخصیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)راهش عمدتأ سرکوبگری حیثیت و شخصیت امیرالمؤمنین بود، فتوحات چشمگیر مولا در جنگها در کنار پیغمبر اکرم میتوانست یک نقطه امتیاز امیرالمؤمنین از نظر بینش عوام آن جامعه به یک جریان و نقطه ضد ارزش مبدل بشود و در این راه سعی کردند دلاوریها، مردانگیها، سرکوبگریهای دشمن که به دست مولا در طول ۱۰ سال دوران نبوت پیغمبر که از هجرت تا رحلت ادامه داشت، این را بهعنوان نمادی از خشونت علی (علیهالسلام) معرفی کنند و علی بهعنوان عنصری خشن و خونریز در مقابل بینش عوام قرار بگیرد.
عوام آن روز نیز که غالبأ تودهای از قبایل سرکوب شده و شکست خورده عرب در جنگ با پیغمبر بودند و بزرگترین عامل شکست خودشان و قدرت آفرینی اسلام و امت اسلام، مولا علیهالسلام را میدانستند، این ترویج را پذیرفتند که مولا (علیهالسلام) بهعنوان یک عنصر خشن نمیتواند رهبری امت را به دست بگیرد؛ این یک عملیات روانی بود که از اواخر عمر پیغمبر اکرم مخصوصأ بعد از جریان غدیر خم شروع کردند این مسئله را بین مردم ترویج کردن تا از مولا یک چهره خشن به وجود بیاورند و تبلیغ کنند اما یک نقطه در امیرالمؤمنین باقی مانده بود که با این نقطه، شاید نمیتوانستند جلوی قدرت رهبری مولا را بگیرند و همانهایی که شاید قبول میکردند امیرالمؤمنین را بهعنوان یک صاحب خشونت، در عین حال علی را مظهر قدرت و صلابت میدانستند.
با آن قدرتی که از مولا چشمها را پر کرده بود، شاید کسی به خود جرأت نمیداد بتواند جریان قدرت و حکومت را در غیر از امیرالمؤمنین باور کند که میشود علی را از حکومت و نظام اسلامی کنار زد و غیر علی قدرت را به دست بگیرد، باید کاری میکردند که این هیبت قدرت و صلابت امیرالمؤمنین از چشمها بریزد، برای اینکه هیبت قدرت و صلابت مولا از چشمها بریزد و دیگر امیرالمؤمنین بهعنوان مظهر کامل عیار قدرت در امت اسلام جلوهگر نباشد، راهکاری را که انتخاب کردند، هتک حرمت امیرالمؤمنین با تهاجم به در خانه امیرالمؤمنین بود.
هجوم به خانمه امیرالمؤمنین، توطئهای طراحی شده
اگر بیایند یک هتک حرمت بسیار جانکاه و از بین برنده پرده هیبت علی را قرار بدهند، دیگر علی با آن قدرت و نماد صلابت در بینشها و چشمها جلوه نمیکند، نقشه تهاجم به در خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را برای اجرای این شگرد شوم اجرا کردند که با این کیفیت، هیبت صلابت مولا را بریزند و حتی بعضی از مورخین عامه و اهل سنت از قبیل ابن قتیبه دینوری در کتاب «الامامه والسیاسه» تصریح میکند که وقتی جمعیت به در خانه صدیقه اطهر هجوم آورد، اینها هیزم با خودشان آوردند، از آوردن هیزم در خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و آتش زدن، معلوم میشود توطئه هتک حرمت علی و درهم شکست هیبت صلابت و قدرت مولا، شگردی بود که جریانهای منحرفساز رهبری از خط امامت آن را بهعنوان یک توطئه در دست داشتند و اجرا کردند، اینطور نبوده که یک مرتبه بیایند در خانه امیرالمؤمنین، یک برخورد فیزیکی به وجود بیاید، حالا در این برخورد فیزیکی یک خانمی هم مثل صدیقه اطهر (علیهاالسلام) در بین دست و پا لگدمال بشود و بچهاش را سقط کند، قصه به این شکل نبود، از اول توطئه بود، طرح داشتند برای این کار ولذا وقتی این ها آمدند در خانه را آتش زدند، با فشار، در نیم سوخته را باز کردند و دیدند مولا (علیهالسلام) عکسالعملی نشان نداد، آن هم که عکسالعملی نشان نداد، برحسب مأموریتی بود که از پیامبر اکرم داشت.
آنجا حساب کردند که این درهم کوبیدن و سرکوبی هیبت صلابت و قدرت امیرالمؤمنین است، این هتک حرمت را به یک مرحله بالاتر برسانند و عزیزترین عزیزان امیرالمؤمنین را مورد هتک و آزار قرار دهند؛ در نامهای که در برخی کتب عامه و اهل سنت ثبت شده، مینویسد «وارد خانه شدم، هرچه نگاه کردم، اطراف خانه فاطمه را ندیدم، الان زهرا پشت در بود و با من صحبت میکرد، کجا رفت زهرا؟ دیدم میان در نیم سوخته و دیوار، فاصلهای است، با تهاجم یک عده مرد نامحرم به داخل منزل، زهرای اطهر برای این که خودش را از دید نامحرمان حفظ کند، در را باز کرده و بین در و دیوار پنهان شده است»، اینجاست که احساس کردند باید هتک حرمت را به مرحله بالاتر برسانند، بیشتر هیبت و قدرت مولا سرکوب بشود، اینجا بود که لگد به این در نیم سوخته وارد شد، صدای دختر پیغمبر بلند شد «یا ابتا!یا رسول الله هکذا یفعل بحبیبک وابنتک».
بیتفاوتی مردم نسبت به هتک حرمت اهل بیتآنی که در اینجا برای ما قابل تأمل است، مظلومیت زهرا تنها نیست، عکسالعمل مردمی است که آنجا ایستاده بودند و در مقابل این تجاوز و هتک حرمت خانه امیرالمؤمنین، اینها بیتفاوت بودند، کنار کوچه یک عده ایستاده بودند، عزیزترین عزیزان پیغمبر، دختر پیغمبر را اینها بین در و دیوار میدیدند و بین دود و آتش مشاهده میکردند، هیچ عکسالعملی نشان نمیدادند، فقط یک تماشاچی بودند و فقط منظره را تماشا میکردند، آنجا فقط کسی که عکسالعمل نشان میداد، یک آقا پسر هفت ساله بود، یک آقا پسر ۶ ساله و یک دختر خانم ۴ ساله، اینها کنار دیوار ایستاده بودند، مادر را بین دود و آتش میدیدند، بابا را هم با دست بسته، اینها گریه میکردند و اشک میباریدند اما این دختر خانم ۴ ساله، غیر گریه کردن، منظره را هم کپیبرداری میکرد.
مادر گرفتار شد، بابا هم قدرت نجات او را ندارد، دید مادر متوسل به پیغمبر شد و دارد پیغمبر را صدا میزند، او هم یاد گرفت که
هر وقت مستأصل شد، باید پیغمبر را صدا بزند، این دختر خانم ۴ ساله، شد زینب ۵۲ ساله، در گودی قتلهگاه بدن پاره پاره برادر را دید، اینجا بود که از در نیم سوخته و دیوار و مادر بین دود و آتش یادش آمد، دید باید پیغمبر را صدا بزند لذا آنجا صدا زد «یا جدا یا رسول الله، هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الأعضاء»، یا جدا، این بدن پاره پاره حسین توست.
به بهانه تقلب به مقام ولایت حمله کردند
این برای ما این بصیرت را ایجاد میکند که هروقت جریان دشمن بخواهد مسیر رهبری را منحرف بکند، بر امکانات یک نظام و قدرت ولایی دست پیدا کند، راهش سرکوب کردن حیثیت رهبری بهوسیله عوامل خاصی است که با سرکوبگری حیثیت و شخصیت رهبری میشود بر یک نظام و جامعه ولایی مسلط شد، عین همین شگرد را در سال ۸۸ داشتیم؛ در سال ۸۸، بحث سر این بود که یک عده «ادعا» کردند تقلب در انتخابات، اگر اینها که مدعی تقلب در انتخابات بودند، باید با رئیس جمهور وقت مقابله میکردند نه با رهبری، اینها در شعارهایشان شروع کردند به رهبری اهانت کردن، ستون خیمه نظام را هدف قرار دادند، کسی نگفت مرگ بر رئیس جمهور و اهانتی به رئیس جمهور نکردند، اینها رهبری و مقام امامت و ولایت امت را مورد هجمه قرار دادند یعنی در واقع تکرار همان شگرد شیطانی انحراف رهبری از خط امامت در صدر اسلام بود که فکر کردند برای براندازی رهبری در جریان نظام و مقابله با رهبری، مسئله انتخابات را بهانه کنند، ستون خیمه نظام را مورد حمله قرار بدهند، این شگرد هنوز هم برای دشمن هست و آنان هنوز هم در مقام سرکوبی نظام و مقابله با انقلاب، سعی میکند ستون خیمه نظام و رهبری ولایت را مورد هجمه و حمله قرار بدهند.
آن روز امت اسلام بصیرت نداشتند علیرغم این که آنان سالها در رکاب پیامبر جنگیدند و وحی را از دو لب رسولالله شنیده بودند، معجزات را در دست پیغمبر دیده بودند اما آنقدر بصیرت نداشتند که توطئه فرصتطلبی و قدرتیابی یک عده قدرتیاب خواص را در جامعه خودشان درک کنند اما امروز خوشبختانه مردم ما رشد دارند، مردم ما از یک سلسله تعالیات سیاسی برخوردارند، توطئه دشمن را به خوبی تشخیص میدهند و لذا با حماسه همگانی میلیونی ۹ دی، توطئه دشمن را در تهاجم به ستون خیمه نظام، خنثی کردند، جلوی دشمن را گرفتند و عوامل فتنهای که در دست دشمن قرار داشتند، در برابر بینش مردم سرکوب حیثیتی شدند و بهعنوان عناصر ضد ولایت، کنار زده شدند و جریانهایی که از آنان حمایت میکردند نیز بهعنوان عامل اجرایی فتنه دشمن در جامعه بایکوت و منزوی شدند و مردم در ۹ دی آن حرکت حماسه آفرین را تشکیل دادند.
وقتی آدم آن حرکت حماسهآفرین را میبیند، بیشتر به یاد مظلومیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و مظلومیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیه) میافتد؛ خدا رحمت کند امام رضوانالله تعالی علیه را، روزی در جلسهای با جمعی از علمای تهران خدمت امام نشسته بودیم، جمعیتی آمده بود در حسینیه از بسیجیان و رزمندگان میخواستند به جبهه بروند، اینها اول میآمدند حسینیه جماران، امام را زیارت میکردند و بعد به جبهه میرفتند، نشسته بودیم با امام صحبت میکردیم، جلسه طول کشید و اینها شروع کردند به شعار دادن که «امام ما منتظر شما هستیم».
انحراف خط رهبری، هدف دشمن از صدر اسلام تاکنون
خدا رحمت کند امام را، تملک نفس بالایی داشتند و خیلی بر خودشان مسلط بودند و گاهی که امام احساسی میشدند، نشانههای احساسی شدن را کسی در سیمای امام نمیدید، با همه این که امام تملک نفس داشتند، وقتی صدای جمعیت به شعار بلند شد، امام منقلب شدند، سرشان را پایین انداختند، مقداری حرف نزدند، سرشان را بالا کردند و به ما فرمودند «این صدا را میشنوید؟ اگر از این صدا، ده نفر در خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند، امیرالمؤمنین اینطور مظلوم و تنها قرار نمیگرفت».برادران و خواهران، مردم انقلابی هوشمندساز و هوشیار این کشور، این نظام و این امت، وجود شما آنقدر ارزشمند است که طی چهلوچند سال عمر انقلاب، همه جا توطئه و فتنه دشمن را شناختید، قهرمانانه و هشیارانه در برابر فتنه دشمن ایستادید اما دشمن از این شگرد شیطانی که از روز اول صدر اسلام در انحرف خط رهبری اجرا کرده بودند، دست برنمیدارد و بازهم درصدد اجرای این شگرد شیطانی هجمه به ستون خیمه نظام، مقام ولایت، امامت و رهبری است و روز به روز نمونههای مختلفی میرسد.
بصیرت و هوشیاری مردم مایه دلخوشی است
یک شیخ مفلوک ساده لوح نادان که حمل به صحتش این است که این را بگوییم و الا اگر بخواهیم بررسی بیشتر بکنیم، باید بگوییم عامل نفوذی دشمن که مدتی در این کشور و جامعه آمده در صف بسیار حساسی در برابر جوانان جلوهگر شده و یک مرتبه مسیر کج خودش را نشان داد، منحرف و آواره این کشور و آن کشور شد و به مقام معظم رهبری در رسانهها و موقعیتهای مختلف توهین کرد، این را دشمن علم کرده، یا خودش عامل نفوذی دشمن است و یا این که دشمن در اطرافیانش یک عامل نفوذی ایجاد کرده برای این که او را از اینطرف به آن طرف بکشاند و به صورت یک ابزار از نادانی، جهالت، سادهلوحی و نفهمی او استفاده کند بهعنوان یک عامل اجرا کننده شگرد فتنه دشمن آن هم در مقابل مقام معظم رهبری، ولایت و امامت.
هر روزی که عزیزان ما در اجرای مقتدرانه این نظام در عرصههای امنیتی بر یک مهره ناپاک دشمن دست پیدا می کنند و او را براندازی میکنند، باز دشمنان درصدد این هستند که جای او یک مهره جانشین پیدا کنند و بعد او را علم کنند آن هم بر ضد ولایت و رهبری اما آنچه مایه دلخوشی ما هست، بصیرت و هوشیاری مردم است.
سیره سیاسی اهل بیت، بزرگترین عامل بصیرتافزایی
برادران و خواهران، از مظلومیت جانکاه صدیقه اطهر (علیها سلام)، عزیزترین عزیزان رسول اکرم و امیرالمؤمنین، بیایید عبرت بگیرید که آن نقشههای خائنانه و جائرانه دشمن که در مورد اهل بیت اجرا شد، در این نظام کارساز نباشد؛ ما شیعه صدیقه اطهر هستیم، شیعه امیرالمؤمنین و امام حسینیم، این سیره سیاسی اهل البیت (علیهم السلام) بزرگترین عامل بصیرتافزایی ما هست و ما در این عرصه با بصیرتی که از تحلیل سیاسی اهلالبیت به دست میآوریم، شگردهای دشمن را دقیقأ آگاه میشویم و با آگاهی از شگردهای نابکارانه دشمن، خوشبختانه چهلوچند سال است این انقلاب را با قدرت بیشتر و این نظام را با نیرومندی زیادتر حفظ کردیم و روز به روز این دشمن ما هست که دارد ضعیفتر و ناتوانتر میشود.
وجود مقدس امام زمان با سرانگشت غیبیشان، چنان مسائل را به هم پیوند میزنند و چنان دشمن را مستأصل میکنند که در جریانهای اخیر دشمنان به جان هم افتادند و همدیگر را نابود میکنند و از بین میبرند، دشمن ما امروز مستأصلتر و بیچارهتر و خوشبختانه نظام ما امروز به برکت رشد سیاسی و بصیرتی که ما از تحلیل سیره سیاسی و آموزههای سیاسی اهل البیت داریم، مردم، جامعه و نظام ما مقتدرتر میشود.
خدایا با عزت و اولیائت، این اقتدار را به اقتدار جهانی شدن اسلام، ظهور و فرج مولایمان بقیه الله هرچه زودتر متصل بفرما؛ ارواح مطهره شهدای ما و روح مطهر امام بزرگوار ما را از پایمردی مردم ما در پای ستون خیمه این نظام، خوشنود و راضی بگردان، سایه پربرکت مقام معظم رهبری مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما در جبهههای کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشهکن بگردان.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
انتهای پیام/