به گزارش خبرنگار فرهنگی دفاع پرس، رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر خصوصاً در دیدار با عوامل فیلم شیار 143 تأکید داشتند: 50 سال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بگوییم و سینمای ایران باید با ظرفیت بسیار عظیم دفاع مقدس التقاء پیدا کند. از این فرمایشات عمیق و متفکرانه معظم له پرواضح است آنچه در ارتباط با بیان واقعیت های دفاع مقدس، ایثار و مقاومت رزمندگان نقش مهمی دارد، سینما و تلویزیون است. ولی جالب است که بدانید آمال برخی از متولیان سینما و تلویزیون اعمال فرهنگ های غربی در هنر هفتم میباشد.
به همین خاطر است که دفاع مقدس با این همه سوژه های ناب دست نخورده باقی مانده و گیشه سینماها مملوء از فیلم های بی محتوا شده است. اما هنوز این حوزه دفاع مقدس با آثار ارزشمند هامون، مهاجر، سفر به چذابه، چ و شیار 143 است که برای ما مخاطب و سرمایه جذب میکند.
این غفلت ها و تأکیدات مقام معظم رهبری ما را بر آن داشت که با "جمال شورجه" تهیه کننده و کارگردان با سابقه حوزه مقاومت و دفاع مقدس؛ خالق آثار 33 روز، خلبان، شب دهم و نفوذی گفتگویی تفصیلی داشته باشیم. البته این مصاحبه در دو بخش تهیه شده که بخش اول نگاهی به عملکرد مسئولین و سینماگران در توسعه فرهنگ دفاع مقدس دارد و در بخش دوم نیز پیرامون تحقق فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی گپو گفتی داشته که در ادامه می آید.
*در ابتدای سخن بهتر است به جشنواره امسال بپردازیم که آیا توانست القائات دفاع مقدسی به جا و جذاب همچون سال گذشته داشته باشد و یا خیر؟
جهتگیریها، مطالعات و مشاهدات این طور نشان میدهد که موضوع دفاع مقدس در سیوسومین جشنواره بین المللی فیلم فجر بسیار پرداخت نامطلوب و ضعیفی داشت. در پروانههای نمایشی که خودمان صادر کردیم اصلاً کار شاخص و قابل دفاعی وجود نداشت.این امر نشاندهنده سیر نزولی سینماگران و متولیان سینمای دفاع مقدس بسیار ضعیف عمل کردند؛ گویا اصلاً به این حوزه در فجر سی و سوم فکر نشده بود.
*حتماً میدانید که رهبر معظم انقلاب بر توسعه موضوعات مقاومت، بیداری اسلامی، دفاع مقدس و حوادث انقلاب در تولیدات سینمایی تأکید کردهاند که به سینمای استراتژیک نیز معروف شد!
بله. این صحبتها را شنیدهام که معظم له بسیار تبیینهای عمیق و متفکرانه پیرامون سینمای استراتژیک و موضوعات مشتمل در آن داشتهاند. اعتقاد بنده این است که سینمای هر کشور باید مباحث کلان آن نظام را در حوزه سینما و سایر رشتههای هنری به منصه ظهور برساند و توجه افکار عمومی داخلی و خارجی را به آن موضوعات مربوطه معطوف نماید.
مباحث کلان استراتژیکی همچون تحرکات و مشکلاتی که رژیم جعلی صهیونیستی بر سر راه ملت های مسلمان قرار میدهد. آمریکا و فتنههایی که برای ملتهای آزادیخواه جهان خاصه ایران پدید میآورد و همچنین نحلهها و جریانهایی همچون داعش که جنایات خودشان را به نام اسلام ثبت و ضبط میکنند باید جهان اسلام یک جایی و به واسطه ابزارهایی از این تفکرات، جریانسازیها و گرایشات اعلام برائت کند. در این میان هیچکدام از ملتهای مسلمان حرکتی نکردهاند و اصلاً به زعم بسیاری از کارشناسان توانمندی این تقابل را نیز ندارند.
تنها کشوری که می تواند از این زاویه ورود بکند و این پرچم اسلام واقعی را به اهتزاز درآورد، کشور ایران است. چرا که موفقیتها و دستاوردهایی را که در منطقه شاهد هستیم همه در راستای توسعه و گسترش انقلاب اسلامی انجام میشود. از طرفی بیانگر ترسها، واهمهها و وحشتی که اسرائیل از گسترش اسلام ناب دارد؛ اسلامی که از ایران به وجود آمده و حقیقتطلب، راستین و واقعی در مقابل نظام سلطه، استکبار و سرمایهداری ایستاده است.
بالاخره این دستاوردها از دریچه ای همچون سینما، مجموعه های تلویزیونی باید به گوش دنیا برسد تا این افکار به نحو بهتری در جهان نشر و اشاعه یابد. حقیقتاً نپرداختن و غفلتهایی که در راستای رواج این تفکرات و اتفاقات توسط سینماگران و مسئولین امر ایجاد شده، کاملاً مشهود است. به واقع جهان بینی انقلاب اسلامی باید از طریق سینما تبیین، گسترش و توسعه پیدا کند تا مردم بدانند در دنیا چه کسی حق است و چه کسی باطل.
*فیلمهای خوبی در حوزه مقاومت و دفاع مقدس از شما دیدهایم؛ نفوذی، 33 روز و خلبان. نظر شما در موسسه سینمای مقاومت و انقلاب اسلامی بر ساخت آثاری که اسلام هراسی، ایران هراسی، جنایات تکفیری و حتی حضور مستشاری ایران در بیداری اسلامی را نمایش دهد، در دست اقدام است، یا خودتان به میدان فیلمسازی در خصوص توسعه این نگرشها آمدهاید؟
خوشبختانه فیلمسازان و سینماگران انقلابی، ولایی و مذهبی هنوز در هنر هفتم ما میدرخشند و پیرامون این موضوعات دغدغه دارند. جوانان خوبی هم کارهایی انجام میدهند و سعی میکنند در این عرصه قلم بزنند و یا اثری را مقابل دوربین ببرند که این هم بسیار امیدوار کننده است. این افراد عمدتاً یا از طریق جشنواره عمار، کلاسها و آموزشهای موسسات شهید آوینی و بسیج وارد این عرصه شدهاند.
خود من هم هانا نوشته هادی کریمی و مسیح شاهد بود که هر دو گونه مقاومتی دارند و صحنههای سرزمینهای اشغالی و مقاومت مردم فلسطین را به نمایش درمیآورد را در مرحله فیلمبرداری دارم که اگر مسئولین حمایت کنند جلوی دوربین خواهد رفت.
بسیار خوشحالم که برادر عزیزم "پرویز شیخ طادی" از کارگردانان برجسته سینما، فیلمنامهای با موضوع داعش را در دستور کار خود دارد تا به واسطه پرداخت سینمایی آن بتواند مخاطب را از ریشههای تفکری این گروهک تروریستی آشنا کند. این فیلمنامه امپراطور جهنم نام دارد که در مرحله بازنویسی به سر میبرد. البته جواد اردکانی فیلمساز دیگر ما نیز به گروهک سیاسی تروریستی که در شرق کشور فعالیت میکند که به شهادت شهید شوشتری نیز میپردازد. البته احمد کاوری به تازگی شنیدهام قرار است در این پروژه کارگردانی کند.
به هر جهت کم و بیش فیلمسازان و سینماگران دغدغهمند حوزه مقاومت و دفاع مقدس در میدان هستند ولی نیاز به بودجه و حمایت مسئولین دارند. اگر بودجه های فرهنگی هدر نرود و با مدیریت درست هزینه شوند؛ اصلاً اعتقاد دارم تولید فیلم های انقلابی نیازمند یک ردیف بودجه ای اختصاصی است و باید با نظر کمیسیون فرهنگی مجلس در اختیار سپاه و بسیج که قابل اعتماد هستند قرار بگیرد تا با اعمال یک مدیریت درست بودجهای، آثار فاخر استراتژیک ساخته و پرداخته شود. چرا که اگر این بودجهها در اختیار یکسری گروه منفعت طلب قرار گیرند قاعدتاً اقدامات به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.
* میزان کار دفاع مقدس در رسانه ها اعم از سینما، تلویزیون، تئاتر و حتی موسیقی را چطور ارزیابی میکنید و فکر می کنید که چرا بودجه کمتر شامل آثار دفاع مقدس میشود؟
البته این کمبود بودجه فقط شامل حال سینما و رسانهملی نیست و بسیاری از نهادها از این مشکل، رنج میبرند. ولیکن مسئولین فرهنگی ما میتوانند با اجرای درست فرامین و رهنمودهای مقام معظم رهبری که برای هر مسئلهای رهنمودی ویژه تبیین کردهاند خاصه در حوزه اقتصاد مقاومتی، از این تهدید یک فرصت بسازند. باید صاحبان فرهنگ بدانند فرهنگ اسلامی ایرانی از اسلام، قرآن، احادیث و فرمایشات معصومین نشأت گرفته که بسیار پشتوانه غنی است که با اتکا به این موارد و رهنمودهای معظم له، به مجموعه فرهنگی بصری و تصویری مستغنی و پررنگی دست یابیم و جامعه جهانی را نیز نسبت به یکسری حقایق دینی و معنوی آگاه سازیم. به نظر من مسئولین و سیاستگذاران فرهنگی ما اگر دغدغه چند درصدی همچون مقام معظم رهبری نسبت به اعتلای فرهنگ داشته باشند، در این زمینهها آنقدر فقیر نبودیم.
*یعنی این سیر نزولی، غفلتها و پرداختهای نامطلوب در حوزه مقاومت و دفاع مقدس به عدم مدیریت بودجهای توسط مسئولین برمیگردد یا اصلاً فیلمسازان درست عمل نمیکنند و فیلمنامهها خیلی قوی نیست؟
به نظر من اصل ماجرای فقر سینمای دفاع مقدس به مباحث بودجه بندی و اعتبارات نا به جا و دور از مدیریت برمیگردد. مگرنه ما می توانیم حتی از این کتابهایی که در حوزه هنری به واسطه ثبت و ضبط خاطرات دفاع مقدس منتشر می شود و با این همه گستردگی سوژه های ناب و مضامین واقعی و از طرفی ظرفیتهای بالقوه با جهش بالا به آن نقطه اوج و مطلوب رهبری و جامعه میرسیدیم.
*برای توسعه فرهنگ دفاع مقدس و انتقال دفاع مقدس به نسل سوم انقلاب چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
سینما قطعاً نمی تواند در توسعه فرهنگ دفاع مقدس به نسل های جوان و کسانی که آن دوران را ندیده و لمس نکردند، به تنهایی تأثیرگذار و اشاعه دهنده صرف باشد. در این راستا صداوسیمای ما میتواند به مراتب نقش موثرتری را نسبت به سینما ایفا کند. در کنار رسانه ملی نباید از تأثیرات بسزای نهادهایی همچون آموزش و پرورش با اعمال برنامههای فوق برنامه در مدارس، دبیرستانها و آموزش عالی و دانشگاهها در ترویج این تفکر بسیار مفید هستند. البته نباید از حضور بسیج با گستردگی میلیونی که دارد غافل شویم.
بسیج می تواند در این زمینه بسیار فعال عمل کند و این تفکر و فرهنگ را نهادینه کند و اشاعه دهد .همه این ها نیز نیاز به یک مدیریت انسجام یافته دارد .الان بسیاری از مجاری فرهنگی ما متأسفانه به عبارتی همسو و همگرا با همدیگر حرکت نمی کنند و حتی در برخی اوقات تصمیمات متضاد و مخالف همدیگر را نیز اتخاذ میکنند. باید رفته رفته نهادهای ذینفع در حوزه فرهنگ جلسات همگرایی و همافزایی ویژهای را داشته باشند؛ همدیگر را خنثی نکنند و در موازات یکدیگر، کار اضافهای انجام ندهند.
به نظرمن لازم و ضروری است که در صداوسیما شبکهای ویژه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی راهاندازی شود. آنقدر موضوع و مضمون در 8 ساله دفاع مقدس وجود دارد که با برنامه ریزی، سیاستگذاری، مدیریت و بودجه بندی شاهد رشد و توسعه تفکر بسیجی، انقلابی و دفاع مقدسی در اقصی نقاط جهان خواهیم بود.
*میدانید که از اقدام فرهنگی شایستهای همچون راهیان نور در این چند ساله بسیار غافل شدهایم و در این دوران بیشتر سعی میکنیم به پخش گزارشهای محدودی از طریق رسانه ملی بسنده نماییم. آیا نباید کارگردانان ما به این فکر بیفتند که مجموعه تلویزیونی و یا فیلم سینمایی با این سوژه ناب به مخاطب عرضه کنند؟
این که فیلم سینمایی ساخته نمی شود برمی گردد به این که باید برای فیلمسازان یک انگیزهسازی صورت گیرد. اصلی ترین انگیزه ها برای به وجود آوردن این فیلنامه ها دغدغه ها و دل مشغولی های درونی خود آن نویسنده است و بخش دیگر هم مباحث مالی است.
البته دیده شده که برخی از فیلمنامهها نوشته می شود اما به دلایلی که اشاره کردم در کتابخانه آن نویسنده بایگانی میشود. باید در کنار جلب انگیزه و ایجاد اشتیاق برای فیلمسازان یک اطمینان خاطر نیز در دل فیلمنامه نویسان نیز ایجاد کنیم. دلگرمی نویسندگان و سینماگران این سوژه های ناب را پدید خواهد آورد. در عین حال هم نوشته شود یک اطمینان و اعتمادی ایجاد شود که این فیلم ساخته شود.
البته خوشبختانه صداوسیما در میدان با کاروانیان راهیان نور و زائران سرزمین های جنگی همراه بودهاند و لحظه به لحظه گزارشات مفصل و جالبی را مخابره کردهاند و پایگاههای نیز خاص رسانهای کردن این لحظههای باشکوه اختصاص پیدا کرده ولی قبول دارم که اصلاً پاسخگو نیست.
مصاحبه کننده: مجتبی برزگر
انتهای پیام/